خبری از رسول بداقی

خانواده ی رسول بداقی،معلم در بند،روز پبجشنبه 10/9/91 پس از سه ماه توانستند با او دیدار کنند. این دیدار در حالی رخ می دهد که او سه ماه از دیدار خانواده اش محروم بوده است.گویا پس از جستجویی همگانی،در سلول های زندان رجایی شهر کرج،از برخی از زندانیان وسایل ممنوعی یافته شده است!که سبب تنبیه برخی از آنها از جمله رسول گردیده است. در دیدار پنجشنبه همه خانواده - هر سه دختر او یعنی ستایش،شکیبا و شبنم و مادرشان - به شکل کابینی به دیدن او رفته اند. به گفته ی خانم بداقی حال روحی و جسمی او خوب بوده است. رسول بداقی عضو هیات مدیره کانون صنفی معلمان ایران در شهریور سال 88 بازداشت و پس از چندین ماه،محاکمه و  به  شش سال زندان محکوم گردید.

راهیان نور،نیازمند راهکاری بنیادین

مهدی بهلولی،روزنامه قانون،9/9/91

چند روز پیش مدیر مدرسه ای به من گفت که گویا قرار شده شیوه ی انجام اردوهای راهیان نور دانش آموزان سال دوم دبیرستان تغییر یابد و این اردوها بدین گونه انجام گیرند که دانش آموزان به جای برخی منطقه های جنوب کشور،به موزه های جنگ برده شوند؛موزه هایی که در درون شهرها ساخته شده است. تا به این شیوه،هم دانش آموزان را با فضای جبهه و جنگ آشنا سازند و هم آنها را از خطر تصادف های رانندگی در جاده ها،دور نگه دارند. در همان روز هم،در یکی از روزنامه ها خواندم که حاجی بابایی،وزیر آموزش و پرورش،در پاسخ به ادامه یافتن یا نیافتن این اردوها سکوت کرده،که من این سکوت را نشانه ای بر تآیید همان خبر دانستم.

ادامه مطلب ...

سرمای زمستان و مشکلات مدارس

نبی اله باستان فارسانی

دیروز صبح زود مدیر مدرسه پیامکی برایم ارسال کرد که:

سلام باستان جان!

یک هیتر نداری یک ماه امانت بیاری مدرسه؟

من هیتر نداشتم. با هزینه های سرسام آور کنونی برق که حتی روشن کردن یک لامپ پرمصرف هم کلی به آدم ضرر می رساند هیچ عقل سلیمی استفاده از هیتر برقی را توصیه نمی کند. وقتی به مدرسه رسیدم در دفتر مدرسه از سرما به خود لرزیدم. به ناچار تا رفتن دانش آموزان به کلاس، در خودرو ماندم. چون هم گرم تر بود و هم می توانستم به رادیو گوش بسپارم.

کلاس درس هم بسیار سرد بود و دانش آموزان از این موضوع شاکی بودند. هنگام زنگ استراحت از مدیر پرسیدم: این مدرسه که به سیستم حرارت مرکزی مجهز است. پس چرا آن را راه نمی اندازید؟ پاسخ او این بود که: گازوییل نداریم. منبع آب هم باید لوله کشی و عایق بندی شود. بارها از مدیر مجتمع خواسته ام که مشکل را برطرف نماید ولی می گوید پول برای تهیه ی سوخت نداریم! فردی هم که مسئول راه اندازی سیستم هست امروز و فردا می کند. گویی او هم منتظر پول است.

ادامه مطلب ...

عزت اله مهدوی،روزنامه آرمان ۸/۹/۹۱

عزت اله مهدوی،روزنامه آرمان،8/9/91

هر از گاهی در زمینه آموزش و پرورش کتابی منتشر می شود. در یک نگاه کلی این کتابها را می توان به دو دسته تقسیم کرد. کتابهایی در باره مسایل وموضوعات جزیی وانضمامی که می توانند کاربرد هایی در داخل موسسات آموزشی داشته باشند و یا حداقل به نوع دیگری از کنش های معمول ،اشاره نمایند. در این کتابها به اجزاء و مولفه ها ی دستگاه تعلیم و تربیت بذل عنایت می شود . در بخش اعظم آنها معرفی روشهای برنامه ریزی آموزشی ، شیوه های

ادامه مطلب ...

"داوری" در پهنه ی آموزش

مهدی بهلولی،روزنامه قانون،7/9/91

گرچه پر از اما و اگر است و سخت دست به عصا گام برمی دارد و بی گمان برای آینده راه روشنی را نمی گشاید اما می توان گفت در خرده به سه دهه ی گذشته ی آموزش و پرورش،و برنامه ها و هدف های پی گرفته شده،سخنانی خواندنی دارد. خواندنی،هم برای آموزگاران و مدیران مدرسه ها،و هم برای فرادستان آموزش و پرورش. سخنانش از سر تجربه های شخصی اش در نهادهای تصمیم گیرنده آموزش است،و نیز از سر آشنایی هایش با فلسفه. تجربه ی پنجاه و پنج ساله ی آموزشی اش هم،یکی دیگر از بنیادهای اندیشگی و داوری هایش می باشد : رضا داوری اردکانی را می گویم و کتاب "در باب تعلیم و تربیت در ایران". داوری در این کتاب،که گردآیه ای است از دو گفت و گو و پنج نوشته،به آموزش و پرورش و دگرگونی های پیاپی آن می پردازد. گرچه تاریخ نوشته ها و حتی درآمد کتاب،روشن نیست اما پیداست که نوشتن برخی از آنها،دست کم به 15- 10 سال پیش برمی گردد،و از همین رو درون مایه شان،از گونه ای کهنگی رنج می برند. کتاب "در باب تعلیم و تربیت در ایران" در سال گذشته و در 268 صفحه،از سوی انتشارات سخن منتشر شد،البته با بیش از 50 صفحه! معرفی دیگر کتاب های انتشارات سخن در پایان کتاب،زیر نام "کارنامه سخن" که این کارنامه،نزدیک به 20 درصد به قیمت کتاب افزوده است. بگذریم از این که در فهرست،واپسین نوشته کتاب "فلسفه و تربیت" نیز از قلم افتاده است.

ادامه مطلب ...

خصوصی سازی آموزش و پرورش،زیان بخش است

دیانا راویچ/ لس آنجلس تایمز / 28 مارس 2010

برگردان : مهدی بهلولی

روزنامه آرمان،6/9/91

دو سیمای ویژه،پیاپی،شاخص تاریخ مدرسه های دولتی آمریکا بوده اند. یکی این که در سراسر سده ی گذشته،دستگاه آموزش و پرورش ما،همواره شیفته ی ایده ای بلندپروازانه شده است- ایده ی یک دانشور و یا سازمانی که نوید راه حل ساده ی مشکلات مدرسه های مان را می دهد. و سیمای دوم این است که نه هیچ راه حل ساده ای هست و نه هیچ درمان معجزه آسایی برای آن مشکلات.

روزگار ما نیز،جدا از این ها نیست. ما هم اینک،با موجی از اصلاحات آموزشی مبتنی بر این باور روبرویم که مدرسه ای که دانش آموزان را گزینش می کند،بر پایه ی آزمون ها پاسخ می گوید،و بر بنیاد رقابت پیش می رود،موفقیت تحصیلی را،شگفت انگیزانه،بهبود می بخشد. اما اکنون،شواهدی تجربی هست که آشکارا نشان می دهند گزینش،رقابت و پاسخگویی،به عنوان اهرم های اصلاح آموزشی،کارگر نیستند. ولی دولت اوباما،با تبلیغ یک برنامه ی تهاجمی اصلاح مدرسه- تدوین شده در بخش شتاب برای برترین برنامه- در حال پیش رفتن است. بنیاد این برنامه،بر نیروی انگیزه بخشی و رقابت استوار است. این رهیافت،اگر وضع مدرسه ها را بدتر نسازد،بهتر نیز نخواهد ساخت.

ادامه مطلب ...

درباره ی نوشتار "دو فراز از تلاش های صنفی آموزگاران"

 عباس معارفی

 کاملا باید واضح و روشن گفت که در آموزش و پرورش دو گروه کارمند است ( آموزشی واداری ) دردادگستری (قضائی ودفتری ) در وزارت امور خارجه (سیاسی واداری )در وزارت کشورهم(سیاسی واداری )در وزارت نیرو (فنّی واداری) وبرابر تعریف قانون وظیفه اصلی به عهده ی گروه اوّل است وگروه دوم باید یا رومددکار گروه اوّل باشند ولی در عمل این گونه نیست وگروه دوم که نقش توپ جمع کن رادارند گاهی نقششان پررنگ تر از بازی کن های وسط میدان می شود وعلّتش آن است که چون گروه دوم نزدیک تر به وزیرند عزیزتر از گروه اوّل می شوند واحساس برتری می کنند واین احساس ریشه در حساد ت دارد .وطبعا قوانین اداری واستخدامی را بهتراز گروه اوّل بلدند وازاین اطلاعات برای پاپوش دوختن برای گروه اوّل استفاده می کنند .  ودر آموزش وپرورش به طریق اولی . گروه دوم که معمولاازنظر مدارج تحصیلی پائین تر از گرول هستند مطیع و منقاد وزیر هستند و عزیز تر. ومواظب گروه اول ! وبنابراین ، این کلمه فرهنگیان که شامل هر دو گروه می شود غلط است !

ادامه مطلب ...

تسلیت به خانواده ی بهشتی

      شنیدیم که خواهر محمود بهشتی لنگرودی پس از یک دوره دراز مدت بیماری،دیروز درگذشته اند. برای ایشان و همه خانواده ی بهشتی بردباری و برای خواهر شان شادی روح آرزو می کنیم.

چرا کودک بازمانده از تحصیل؟

مهدی بهلولی،روزنامه اعتماد،30/8/91

نزدیک به یک ماه از سال تحصیلی گذشته بود که یک روز صبح در زنگ اول،مدیر مدرسه،"بهمن" را به کلاس درس آورد و ضمن معرفی اش گفت که در یک ماه گذشته،در مدرسه ی دیگری درس می خوانده،اما از امروز شاگرد این کلاس خواهد بود. پایه ی اول دبیرستان بود و من هم دبیر ریاضی کلاس . مدیر که بیرون رفت شروع کردم به کمی خوش و بش و احوال پرسی،و این که در مدرسه ی پیشین،درس ریاضی را تا کجا خوانده اند. با پاسخ هایی که داد دریافتم که شاگرد چندان درس خوانی نیست و خیلی در فضای کتاب و کلاس نبوده. زنگ تفریح،وضعیت تحصیلی او را به مدیر گفتم و درخواست کردم که پدر یا مادرش را ببینم. چند روز بعد مادرش به مدرسه آمد و گفت که بهمن،بعدازظهرها،سر کار می رود و شب که به خانه می آید آنچنان خسته است که توان درس خواندن ندارد. بعدها،از زبان مشاور مدرسه هم شنیدم که پدرش را هم،در یک تصادف رانندگی،از دست داده است. این گذشت تا یک روز که در "سرچشمه"،جلوی مغازه ای دیدمش که داشت یخچالی را جابجا می کرد و البته این زمانی بود که پس از چهار پنج ماه که به مدرسه آمد،درس را نیمه نصفه رها کرد و به کلی رفت به بازار کار.

اما من شاگردانی مانند بهمن،زیاد داشته ام. در سال های نخست خدمتم،شش سال در بخشی محروم از استان ایلام بودم،و از نزدیک خانواده هایی را می شناختم که از سه- چهار فرزند ِ در سن تحصیل شان،تنها یکی به مدرسه می آمد و دیگران،یا از بیخ و بن بی سواد بودند و یا پس از چند سال تحصیل،مدرسه و درس را کنار گذاشته و همراه با پدر و برادر،دکانی را می چرخاندند،یا بر کامیونی کار می کردند،و یا همگی کشاورز بودند. شمار کودکان باز مانده از تحصیل،متآسفانه در مناطق محروم بالاست،و به ویژه تحصیل دختران،به خاطر پاره ای مشکلات فرهنگی،از ارزش و اهمیت کمتری برخوردار است- این نکته را هم بگویم که در شش سال خدمتم در ایلام،شاهد بودم که شوربختانه چند دانش آموز دختر،به دلیل های گوناگون،مانند تن ندادن به ازدواج های اجباری،به خودسوزی دست زدند و جان باختند.

ادامه مطلب ...

مدارس و کتابخانه های فراموش شده

 

عزت اله مهدوی،روزنامه آرمان،24/8/91

 در جامعه ای که معجزه پیامبرش "کتاب" ونام این کتاب "قرآن = خواندنی " ونخستین پیامش "بخوان"و ستایش از پروردگارش این است که " با قلم تعلیم می دهد" . جایگاه کتاب و کتابخوانی چگونه است؟ هر چند ممکن است سرمان را با رجز خوانی اینکه "رستم یلی بود در سیستان" گرم کنیم،اما این شیوه، دردی از ما دواء نمی کند. وقتی در عمل، سهم ما ازسرانه ی مطالعه و کتابخوانی،آنقدر ناچیز است که کالعدم محسوب می شود. گاهی لازم است از معرکه ها فاصله بگیریم و وضعیت موجود را بررسی کنیم و هفته کتاب،فرصت با ارزش این مساله است.  قبل از هر سخنی باید فهرستی از کارهایی را که در این راستا انجام گرفته از نظر بگذرانیم. ما هر ساله در اردیبهشت ، نمایشگاه کتاب را داریم . در گوشه و کنار نمایشگاههای تخصصی و دانشگاهی را داریم . هر ساله به همت شهرداری نمایشگاه "یار مهربان " را داریم که با هدف اهد ای کتاب به کتابخانه های مراکز آموزشی و کتابخانه های عمومی صورت می گیرد که به نوبه ی خود ،کاری ارزشمند است . در صدا وسیما ودر شبکه های مختلف علاوه بر بازتاب گسترده این رویدادهای فرهنگی ، بخشی از فعالیت ها اختصاص دارد به معرفی کتاب و برگزاری مسابقات پیامکی و غیر آن .در مجلات و روزنامه ها نیز به فراخور حال و مقال ، معرفی کتاب و نقد و بررسی آنها نیز صورت می گیرد. گاهی نیز جلسات نقد کتاب را هم بر گذار می کنیم. شاید موارد دیگری هم باشد که به خاطر اختصار از نقل آنها معذوریم. به فعالیت های بر شمرده در بالا نیز انتقاداتی نه از باب موضوعیت وضرورت آنها بله از جهت نحوه اجرایشان وارد است . فی المثل نمایشگاه سالانه کتاب در فضای خفه ی ازدحام، بخش زیادی از کارکردهای اصیل یک نمایشگاه کتاب را از دست داده ایم .نمایشگاه یار مهربان در انبوهه ای از جور کردن کتاب به اندازه کوپن و بن کتاب اهدایی و توسط کسانی که بعضا ً شناخت دقیقی از نیاز های آموزشگاهی وکتابخانه ای ندارند و شکار موسسات چاپ و توزیع تست و کمک درسی می شوند، ابتر می گردد. وچون ازطرف  یک پشتیبان مطلع به پیامدها و نتایج ،این فعالیت ارزنده  رسیدگی نمی شود ،  تاثیر  بارزی  بر وضعیت کتابخوانی در مراکز آموزشی به جا نمی گذارد. برای آنکه از این بحث نتیجه بهتری عایدمان شود ، نقطه ثقل بحث را به مدارس متوجه می نمایم. نمی دانم چه موقع مسوولین عالی مقام آموزش و پرورش عنایتی به وضعیت کتابخانه های مدارس می نمایند؟ لابد وقتی که تمام مشکلات ساختاری این دستگاه بزرگ را حل کردند!

ادامه مطلب ...