راهیان نور،نیازمند راهکاری بنیادین

مهدی بهلولی،روزنامه قانون،9/9/91

چند روز پیش مدیر مدرسه ای به من گفت که گویا قرار شده شیوه ی انجام اردوهای راهیان نور دانش آموزان سال دوم دبیرستان تغییر یابد و این اردوها بدین گونه انجام گیرند که دانش آموزان به جای برخی منطقه های جنوب کشور،به موزه های جنگ برده شوند؛موزه هایی که در درون شهرها ساخته شده است. تا به این شیوه،هم دانش آموزان را با فضای جبهه و جنگ آشنا سازند و هم آنها را از خطر تصادف های رانندگی در جاده ها،دور نگه دارند. در همان روز هم،در یکی از روزنامه ها خواندم که حاجی بابایی،وزیر آموزش و پرورش،در پاسخ به ادامه یافتن یا نیافتن این اردوها سکوت کرده،که من این سکوت را نشانه ای بر تآیید همان خبر دانستم.

مهدی بهلولی،روزنامه قانون،9/9/91

چند روز پیش مدیر مدرسه ای به من گفت که گویا قرار شده شیوه ی انجام اردوهای راهیان نور دانش آموزان سال دوم دبیرستان تغییر یابد و این اردوها بدین گونه انجام گیرند که دانش آموزان به جای برخی منطقه های جنوب کشور،به موزه های جنگ برده شوند؛موزه هایی که در درون شهرها ساخته شده است. تا به این شیوه،هم دانش آموزان را با فضای جبهه و جنگ آشنا سازند و هم آنها را از خطر تصادف های رانندگی در جاده ها،دور نگه دارند. در همان روز هم،در یکی از روزنامه ها خواندم که حاجی بابایی،وزیر آموزش و پرورش،در پاسخ به ادامه یافتن یا نیافتن این اردوها سکوت کرده،که من این سکوت را نشانه ای بر تآیید همان خبر دانستم. اما واژگون شدن اتوبوس دانش آموزان دختر شهرستان نیک شهر استان سیستان و بلوچستان در روز سه شنبه هفته ی گذشته- سی ام آبان- که به زخمی شدن 14 دانش آموز انجامید نشان داد که گویا آن خبر،چندان درست نبوده است. این رویداد،البته سومین تصادفی است که در یک ماه گذشته و در انجام این اردوها رخ می دهد. نخستین و بدترین آنها،در بیست و هشتم مهرماه بود که اتوبوس دانش آموزان دختر بروجنی،واژگون گردید و 22 دانش آموز،2 آموزگار،راننده و یک همراه دیگر کشته شدند. پس از آن در نوزدهم آبان،اتوبوس دانش آموزان سبزوار واژگون گردید که 15 دانش آموز زخمی شدند و 2 تن از سرنشینان دیگر اتوبوس(راننده و کمک راننده) جان خود را از دست دادند. به هر رو،این خبر واژگون شدن اتوبوس های اردوهای راهیان نور،آهسته – آهسته دارد به یکی از خبرهای همیشگی آموزش و پرورش تبدیل می شود و پنداری،کشته و زخمی شدن دانش آموزان،هنجار آموزش درس دفاعی دانش آموزان سال دوم دبیرستان می باشد!

اما نباید فراموش کرد که آموزش و پرورش،در سراسر فرآیند آموزش،مسئول حفظ جان و تندرستی دانش آموزان است. در بند 1 ماده 3 کنوانسیون حقوق کودک آمده است : " درانجام هر اقدامی،که به گونه ای به کودک مربوط می شود،چه در بخش عمومی،خصوصی،اداری،غیر اداری و یا هر بخش دیگری،رعایت نفع و تامین سلامت کودک بر دیگر مسائل تقدم دارد." ناگفته نماند که جمهوری اسلامی ایران،این پیمان نامه را در سال 1381 پذیرفته است. بنابراین در آموزش- آن هم در گوشه ای از آن و در یک اردوی اختیاری- که بی گمان ماندگاری و سودمندی اش،در گرو انجام درست آن می باشد،بایستی همواره چنین دستورهای انسانی- قانونی،پیشِ روی دست اندرکاران و برنامه ریزان آموزشی کشور باشند و بنشینند. نکته دیگر این که این رخدادهای تلخ،امسال هنگامی روی می دهند که هنوز زمستان آغازنشده؛وضعیت نابهنجار و خطرناک جاده های ایران،به ویژه در فصل زمستان،و شمار کشته شدگان تصادفات رانندگی هم که بر کسی پوشیده نیست. بنابراین به هیچ رو نمی توان روی دادن سانحه های دیگری را دور از ذهن پنداشت. پس آیا به راستی نباید علاج واقعه،پیش از وقوع نمود و چاره ای اساسی اندیشید؟ این هم گفتنی است که در این روزگار،و با توجه به کاهش فرزند خانواده ها،از دست دادن فرزند – گرچه همه گاه تلخ و اندوبار بوده است- سخت تر و مصیبت آورتر از پیش می باشد. هم اکنون بسیاری از خانواده ها بیش از یک یا دو فرزند ندارند و از دست دادن فرزند به بهای نابودی کل خانواده تمام می شود. دست اندرکاران آموزشی نباید بر این دگرگونی های فرهنگی چشم بپوشند. آموزش،روز به روز انسانی تر می شود و احترام به جان و شخصیت شاگرد از اهمیت بیشتری برخوردار می گردد. اگر روزگاری پدر- مادران،خود اجازه ی تنبیه فرزندشان را به آموزگاران می دادند اکنون به هیچ رو اینچنین نیست و شمار چنین پدر- مادرانی رو به کاهش است. بنابراین سامانه ی آموزشی این روزگار نیز،اگر می خواهد کارآمد و گیرا بماند،نبایستی چشم خویش را بر دگرگونی های فرهنگی- اجتماعی جامعه ببندد.

نظرات 0 + ارسال نظر
برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد