آموزش به مثابه فرهنگ

محمدرضا نیک نژاد، روزنامه شرق، 12 بهمن ماه 95

"پژوهشِ خانم لویس جلوه های فرهنگی آموزش و یادگیری را بازشناسی و ریشه ها و اندیشه های عمیق اجتماعی و فرهنگی کامیابی نظام آموزش مدرسه ای در ژاپن را با رویکرد فرهنگی تجزیه و تحلیل کرده است ... بیشتر مباحث این نشست ها در دهه ی گذشته ناظر به ترویج رویکرد فرهنگی به آموزش و پرورش و اندیشه در نظریه های آموزش و یادگیری است که به فرهنگ و محیط زیست طبیعی و اجتماعی [در] خلق نظریه های تربیتی اهمیت بیشتری می دهد.... باید بگویم که در آموزش و پرورش ژاپن سه عنصر پایه ای که بر اساس نیازهای اصلی دانش آموزان شکل می گیرد عبارتند از : کنترل خود، تعلقِ خاطر به مدرسه و اهمیت تلاش برای رسیدن به هدف.... به اعتقاد من، حسن آموزش و پرورش ژاپن – به عنوان نظامی که انسان خوب تربیت می کند- در پذیرش آن از طرف بچه هاست و این کاملا در احساس تعلق آن ها به مدرسه مشخص است... یکی دیگر از ویژگی های مهم کودکستان های ژاپن باور به تعلق به گروه یا جامعه است. گاهی بچه ها به نام کلاسشان مخاطب قرار می گیرند؛ مثلا "چون کلاس گیلاس ها، از نظر سنی بزرگ تر از بقیه اند، جمع آوری اسباب بازی ها را فراموش  نکنند" بچه ها هم کلاسی های خود را "دوست" می نامند. کلمه دوست در این جا نشان دهنده روابط فردی دو کودک نیست بلکه به همکلاس اطلاق می شود.... در ژاپن نه از راه های تمرین، فشار، جایزه و تنبیه بلکه از طریق گسترش بازی آزاد و به رسمیت شناختن حق بازی کودکان، احساس محبت به هم به پرورش باور، فعالیت گروهی را در کودک تقویت می کنند.... هر ترم تحصیلی هم برای خود هدفی مشخص دارد؛ حتی هدف آموزشی هر ماه یا هر هفته هم دقیقا مشخص است. مثلا این هفته دست ها را خوب بشوییم یا همه ناهارمان را بخوریم. معلمان تلاش می کنند تا بچه ها از همان سال اول دوره ابتدایی درباره هدف های زندگی در مدرسه به عنوان یکی از اعضای گروه اطلاعات درستی داشته باشند.... [ در ژاپن] پرورش انسانی و رشد علمی یکی است. وقتی که ژاپنی ها نظرشان را درباره یک انسان روشنفکر می گویند، مفهوم " قابلیت مورد قبول واقع شدن در جامعه" نیز در آن نهفته است. این استعداد همکاری کردن می تواند به معنای دیدگاه و فکر دیگران را قبول کردن، جرئت بخشیدن و گذشتن از اشتباه های دیگران، فروتن بودن و غیره باشد.... لویس: من به آموزش و پرورش ابتدایی ژاپن علاقه زیادی دارم. هر وقت که به ژاپن می آیم، فرصتی پیدا می کنم که دبستان های ژاپن بازدید کنم. همیشه به دنبال نکات جدیدی هستم و البته همواره نکته های جدیدی یاد می گیرم...."

جمله های بالا برگزیده ای از کتاب " آموزش به مثابه فرهنگ" است که به بررسی فرهنگ آموزشی در ژاپن و مقایسه آن با آمریکا پرداخته شده است. این کتاب با نویسندگی : تاکه او دوای، کاترین لوییس، یوکی کو سوگا و یوشی یوکی ماتسودا و ترجمه دکتر محمدرضا سرکار آرانی، نائومی شیمیزو و تویوکو موریتا است که انتشارات موسسه فرهنگی آن را منتشر کرده است.  کتاب آموزش به مثابه فرهنگ با کنکاش در فرهنگ آموزشی ژاپن و ژرف اندیشی در بده بستان های میان فرهنگ عمومی و فرهنگ آموزشی، آموزه های بسیار ارزشمندی را در برابر خواننده می گذارد. این کتاب در اصل گفت و گوی دو آموزش شناس ژاپنی با یک پژوهشگر آمریکایی به نام کاترین لوییس است. لوییس از سن نوجوانی به دبیرستان های ژاپن می آید و توانمندی و کامیابی های آموزش در پیش دبستانی و دبستان های ژاپن او را شیفته خود می کند و به پژوهش در ساختار فرهنگی آموزشی این کشور وامی دارد. لوییس کتابی نیز در این زمینه با نام" آموزش قلب ها و ذهن ها" دارد که یکی از پرخواننده ترین کتاب ها در زمینه آموزش شناسی در آمریکا است. کتاب " آموزش به مثابه فرهنگ" برای ما ایرانیان که همواره آفرین گویان فرهنگِ اجتماعی، اقتصادی ژاپنی ها بوده ایم و تلاش ها و کامیابی های آنان برای مان شگفت انگیز بوده است می تواند خواندنی و بسیار نکته آموز باشد. به ویژه برای دست اندرکاران آموزشی، آموزگاران، پدر و مادرها و پژوشگران فرهنگ اجتماعی- آموزشی.

http://www.sharghdaily.ir/News/113858/آموزش-به-مثابه-فرهنگ  

نظرات 0 + ارسال نظر
برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد