نه به ضمن خدمت پولی فرهنگیان!

                    

              محمدرضا نیک نژاد، سرمقاله ی روزنامه وقایع اتفاقیه، 13 دیماه 95

در گیر و دارِ خبرهای وابسته به بودجه و کمترین افزایش آن در سال های دولت یازدهم، خبر اعتراض فرهنگیان به برگزاری دوره ضمن خدمت پولی، گستره مجازی و شبکه های اجتماعی فرهنگیان را درنوردید. اما داستان این اعتراض چیست. دوره ضمن خدمتی با عنوان "به سوی فهم قرآن" در روزهای آغازین زمستان برای فرهنگیان سراسر کشور به شکل مجازی برگزار شد. هر فرهنگی به ازای شرکت در این دوره می بایست 5000 هزار تومان پرداخت کند. تا پایان نام نویسی این دوره 442 هزار فرهنگی نام نویسی کردند. با ضرب دو عدد بالا در هم می توان به بزرگی درآمد برگزاری این دوره برای نهاد برگزار کننده رسید– به گفته فرادستان آموزش و پرورش، این نهاد وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی است. این درحالی است که کارشناسان هزینه برگزاری چنین آزمونی را نه به این شکل دست و پا شکسته و پر اشکال که در بهترین شرایط، چند میلیون تومان می دانند! در همین راستا و در چند روز گذشته در فضای مجازی پویشی راه افتاده به نام" نه به ضمن خدمت پولی فرهنگیان" که در آن می خوانیم "وظیفه ی هر دستگاه دولتی، آموزش رایگان نیروهای خود در جهت ارتقاء سطح علمی و مهارتی ست. دریافت هر گونه وجهی در رابطه با دوره های ضمن خدمت فرهنگیان کاملا غیر قانونیست. ما خواهان رفع تبعیض در این رابطه با سایر کارکنان دولت هستیم." امید است دست اندرکاران آموزشی و دولتی پیام این پویش را دریافت کنند و به چنین برنامه هایی پایان دهند. اما اگر از 5000 تومان و کل درآمدِ برگزاری برای وزارتخانه یا وزارتخانه های برگزار کننده بگذریم، نمی توان بر منطق دور از اخلاق چنین برنامه هایی چشم پوشید. در ساختار رتبه بندی فرهنگیان، امتیازِ ضمن خدمت بخشی از امتیازهای مورد نیاز برای رفتن به رتبه های بالاتر است. از این رو فرهنگیان توجه ویژه ای به شرکت و به دست آوردن امتیاز آن دارند و برایش تلاش می کنند. دست اندرکاران با توجه به گرایش و انگیزه فراوان فرهنگیان به شرکت در این دوره ها و اثر آن بر جایگاه حرفه ای آنان، شرط شرکت در دوره را پرداخت پول اعلام کرده اند و شوربختانه هدف از برگزاری چنین دوره هایی را که باید دانش و مهارت افزایی باشد درآمدزایی و در بهترین حالت جبران کسر بودجه های دولتی کرده اند. گرچه آموزش و پرورش در این مورد دریافت پول را به وزارتخانه ای دیگر نسبت داده است اما چنین رویه ای در آن وزارتخانه پیشینه ای دراز دامن دارد. برای نمونه در برگزاری آزمون استخدامی 95 آموزش و پرورش هزینه نام نویسی نزدیک 30 هزار تومان است. در واپسین خبرها بیش از 220 هزار داوطلب برای نزدیک ده هزار جایگاه استخدامی رقابت خواهند کرد. نمونه ای دیگر دریافت حق بیمه ی دانش آموزی است. اگر از تفاوت پول گرفته شده در مدرسه های گوناگون بگذریم! با ضرب سیزده و نیم میلیون دانش آموز در 7 هزار و 500 تومان هزینه بیمه می توان به کلان بودن پول دریافت شده پی برد. موضوع هنگامی دردناک تر می شود که پدر و مادرها در هنگام بروز رویدادهای آسیب زا برای فرزندان شان کمتر اطلاعی از این بیمه دارند و از آن بی بهره می مانند. اما سرنوشت پول دریافت شده هیچگاه روشن نمی شود! شوربختانه چند سالی است که قبح دریافت پول از خانواده ها به روش های گوناگون در آموزش و پرورش ریخته شده است و این گونه دریافت ها افزون بر سامان دادن به بخشی از بی پولی نهاد آموزش، دریچه ای باز کرده اند برای سوء استفاده های احتمالی در آموزش و پرورش. بی گمان ورود پول در برخی گستره ها ارزش های انسانی و اخلاقی را به چالش می کشد. دریافت هایی مانند هزینه ضمن خدمت، بیمه دانش آموزی، مشارکت های زوری و پولی و بی حساب و کتاب خانواده ها، پول های هنگفت برگزاری آزمون های استخدامی و به دنبالش هزینه های دریافتی برای آموزش دیدن برگزیدگان در دانشگاه فرهنگیان و ...  قبح معامله بر سر دانش و بینش و آموزش را می ریزد و مدیر و معاون و گاهی آموزگاران را تا سطح ماموران دریافت پول پایین می آورد! و نگاه مادی را بیش از پیش بر روابط انسانی میان مدیر و معاون و معلم و دانش آموز و پدر و مادرها حاکم می کند. نمی دانم تا چه اندازه باز هم امید به بازگشت وجود دارد اما چاره ای جز بازگشت به نگاه های اخلاقی در گستره آموزش نداریم. به ویژه برای نسل هایی که نهاد آموزش وظیفه پرورش آنان را بر عهده دارد و باید بکوشد تا نگاه اخلاقی در آنان نهادینه شود.      

http://www.vaghayedaily.ir/fa/newspaper/2312

نظرات 0 + ارسال نظر
برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد