محمدرضا نیک نژاد، روزنامه همدلی، 14 مهرماه 95
5 اکتبر برابر 13 یا 14 مهر، روز تصویبِ سفارش نامه پیشنهادی یونسکو و سازمان جهانی کار درباره جایگاه معلم و نکوداشت نقش او به عنوان محوریترین پایه آموزش در سال 1966 در شهر ژنو است که هر سال به عنوان روز جهانی معلم در بسیاری از کشورهای جهان جشن گرفته میشود. هر سال در این روز سازمانهای جهانی و از آن میان یونسکو و آموزشِ جهانی (ei) پیام و بیانیه میدهند و دولتها را به توجه شایستهتر به نقش آموزگاران در آموزش توجه میدهند. پیام امسال روز جهانی آموزگار «ارج نهادن به آموزگاران ، بهبود جایگاهشان» است و در این زمینه یونسکو بیانیهای نیز منتشر کرده است.
اما در نخستین سفر رئیس جمهور روحانی به نیویورک برای شرکت در مجمع عمومی سازمان ملل، شانزده نهاد مدنی فعال در گستره آموزش بیانیهای نوشته و به دست سران کشورهای جهان رساندند. این بیانیه که ده بند داشت و با عنوان «حق برخورداری انسان از آموزش و پرورش در برنامه ی توسعه پس از 2015 » منتشر شد، به حق برخورداری از آموزش برای همه انسانها تاکید شده بود. در بند هفتم این بیانیه که با عنوان «معلمان در کانون آموزش و پرورش کیفی اند» آغاز می شود درباره نقش و جایگاه معلم در آموزش میخوانیم: «برنامه توسعه جهانی برای آموزش و پرورش باید معلمان را در کانون تلاشها برای دستیابی به کیفیت آموزشی قرار دهد. این کار، اولویت دادن به تربیت معلم و پرورش حرفهای آنان در همه سطوح آموزش - مانند آموزش و سوادآموزی بزرگسالان، کاهش شمار دانشآموزان کلاس، فراهم نمودن منابع یاددهی- یادگیری، و بهبود دست مزدها و شرایط عمومی کار را شامل میشود. حقوق معلمان هم به عنوان یک اصل و هم به عنوان شرطی برای برآوردن حق برخورداری از آموزش فراگیرِ انسان باید تحقق یابد. به معلمان باید در همه سطوح آموزش بهعنوان حرفه ایهای با کیفیت و برخوردار از دانشِ تخصصی و خود- رهبر نگریسته شود و به ایشان آزادی آکادمیک داده شود. معلمان را باید کنشگرانه با نقشی پیشرو در فرایندِ معناسازیِ با کیفیت آموزشی، در گیر گفتوگو، تصمیمگیری و سیاستگذاریها کرد. به عنوان آخرین و نه کم ارزشترین(راهکار)، ارزشیابی معلم باید در فضایی سازنده و یادگیری- محور و با دخالت موثر آنها، انجام پذیرد. هرگز نباید ارزشیابی معلم با ارزیابی عملکردِ آموزشی دانش آموزنشان، برای تنبیه یا پاداش معلمان و با معیار قرار دادن پول بیشتر یا شکلهای دیگر امتیاز، مورد استفاده قرار گیرد. این کار رقابت بازیگران آموزشی- که باید همکار و همیار هم باشند- را تحریک میکند.»
اما در کشور ما تا چه اندازه به سفارشهای این بیانیه و بیانیههایی از این دست، گوش داده شده و یا میشود؟ همچنان که میدانیم سالهاست که فرهنگیان از کمی دستمزد و فاصله آزار دهند آن با خط فقر مینالند و معترضاند و به دنبال حق واقعی خویش در این زمینهاند. بی گمان ناخرسندی از دستمزدها و شرایط کار، سر راست بر حق برخورداری دانشآموزان از آموزش، کارگر افتاده و از این رو نمی توان چشم بهراه آموزشی کیفی برای آیندهسازان این مرز و بوم بود.
از دیگر سو هیچگاه در کشور به آموزگاران بهعنوان «حرفه ایهای با کیفیت» نگریسته نشده و حتی در این راستا گامی برداشته نشده است. آموزگاران در ایران اجرا کننده بی کم و کاست سیاستهای آموزشی کسانی هستند که کمترین تجربههای حسی با دانشآموزان – دست کم با گوناگونی فضای آموزشی- جغرافیایی کشور- را دارند و از این رو با دشواریهای راستین چنین حرفهای ناآشنا هستند. مهمترین ناخرسندی فرهنگیان در ایران دیدهنشدن جایگاه ایشان در توسعه، و بیتوجهی به نقش آنان در آموزش است!
اما دشواری دیگر حرفه آموزگاری در کشور رویکرد سنتی به ارزشیابی حرفهای اوست- بر خلاف سفارش نامه بالا و حتی ساختارهای آموزشی پیشرویی مانند فنلاند و کشورهای اسکاندیناوی و ...! بیگمان یافتههای نوین در زمینه آموزش شناسی، این حرفه و فضای حاکم بر آموزش را فضایی رفاقتی، همدلانه، همیاری محور و همکاری برای رسیدن به هدفهای آموزشی مشترک میداند. شوربختانه ساختار ارزشیابی تازه با عنوان طرح «رتبه بندی» و تاکید بر اجرای آن، فضای آموزش را مانند گذشته «رقابت محور» و ناکارآمد خواهد کرد. گرچه در اجرای گام نخست آن، دستاندرکاران آموزشی دولت یازدهم با گذشتن از برخی بندهای رقابتی، در اجرای آن تنها رویکرد افزایش دستمزد اعمال شد و اندکی توانست رضایت فرهنگیان را با خود داشته باشد. اما باید این رویکرد در گام دوم نیز ادامه یابد و امید است گام دوم نیز با همین رویکرد به دنبال پر کردن شکاف ناتوانیهای اقتصادی معلمان باشد. به هر روی امید است که نکوداشت مقام آموزگار در روز جهانی او با توجهِ بیشتر به نقش و جایگاه او در آموزش همراه شود. بیگمان رسیدن به آموزش کیفی بدون توجه به آموزگاران ناممکن خواهد بود. http://hamdelidaily.ir/?newsid=19839