حرکت شتابزده قطار تغییر ساختار آموزشی/ توقف در ایستگاه دهم


تهران - ایرنا - وزارت آموزش و پرورش سال تحصیلی 96 - 95 را با 13 میلیون و 500 هزار دانش آموز در مقاطع مختلف آغاز کرد، سالی که در ادامه حرکت شتابزده قطار تغییرات ساختار آموزشی 3 - 3- 6 به ایستگاه دهم رسیده است.
گزارش از مریم جلوداران، خبرگزاری ایرنا
 این قطار بی برنامه که از دولت دهم به راه افتاد، اینک دانش آموزان را در دوره متوسطه دوم به پایه دهم رسانده و دانش آموزان آن اولین تجربه دستگاه تعلیم و تربیت در ساختار جدید هستند.
این قطار شتاب زده که بدون فراهم کردن زمینه ها و برنامه ریزی مناسب به راه افتاد و برغم تمامی کمبودهای نرم افزاری و سخت افزاری با دانش آموزان همراه شد، ایستگاه های ساختار آموزشی را یکی پس از دیگری پشت سر گذاشت و اکنون در ایستگاه دهم توقفی کوتاه دارد و خود را برای حرکت به سمت ایستگاه بعدی آماده می کند.
شاید بتوان نقطه اوج تنگناهای ساختار آموزشی جدید در مسیر حرکت را مساله هدایت تحصیلی دانست، طرحی که برنامه ریزی بلندمدت، کار کارشناسی دقیق و فراهم کردن بستر جامعه برای پذیرش این امر را می طلبید؛ اما به یک باره موجی از نارضایتی والدین و دانش آموزان را با خود همراه کرد، طرحی که نتوانست در همان مرحله اول موفق عمل کند.
این بحران به دلیل گذر دانش آموزان از دوره متوسطه اول و انتخاب رشته تحصیلی بیشتر خودنمایی کرد و از آنجا که جامعه شرایط پذیرش طرح هدایت تحصیلی را نداشت، باعث شد تا وزارت آموزش و پرورش نتواند در راه توسعه آموزش های مهارتی و تشویق دانش آموزان به تحصیل در هنرستان ها گام های بلندی بر دارد.
عضو کانون صنفی معلمان روز شنبه در گفت و گو با خبرنگار حوزه آموزش ایرنا در تشریح نابسامانی های ساختار آموزشی جدید اظهار می دارد: بی برنامگی و فراهم نبودن زمینه های لازم یکی پس از دیگری ایستگاه های ساختار آموزشی را پیمود و با نارسایی های فراوان، خود را بر سامانه آموزشی نه چندان پویا و کارآمد تحمیل کرد.
محمدرضا نیک نژاد می گوید: نمونه ای از این کمبودها و بی برنامگی ها، یکی از واپسین دردسرهای ساختار آموزشی در تابستان گذشته یعنی بحران هدایت تحصیلی دانش آموزان ورودی به دوره متوسطه دوم بود، رویدادی که افزون بر پدیدآوری تنش های ذهنی برای دانش آموزان و خانواده ها، چندین هفته، کل ساختار آموزشی نه چندان برنامه مدار را با خود درگیر کرد.
وی ادامه می دهد: بی گمان اگر وزیر دولت دهم دگرگونی ها را مانند بسیاری از ساختارهای آموزشی پیشرو، به شکل - پایلوت اجرای پیشینی یک برنامه فراگیر در محدوده ای کوچک تر و قابل سنجش تر - آغاز و اجرا می کرد و به برنامه ریزان و مجریان اجازه می داد تا در محدوده برگزیده شده، دگرگونی های تازه را گام به گام و با آرامش اجرا کنند و در هر گام با نگاه به کارهای گذشته و برنامه ریزی های اندیشیده تر برای آینده، به بررسی طرح بنشینند، کمتر شاهد چنین بحران هایی بودیم.
وی با بیان اینکه گرچه در این میان نمی توان بر دست اندرکاران کنونی نیز خرده نگرفت، یادآور می شود: در دولت یازدهم کمترین دگرگونی در مدیران میانی را شاهد بودیم و از این رو بسیاری از کسانی که امروز در جمع مدیران حضور دارند، همان مدیران پیش اند و خود در پخت چنین آشی سهیم بوده اند.
این کارشناس مسایل آموزش و پرورش می گوید: هر چند زمان درستی برای اجرای ساختار جدید آموزشی انتخاب نشد اما به هر شکل وظیفه مدیریت کنونی، پیش بینی و برنامه ریزی برای گام های بعدی برنامه هاست که این مدیران در این آزمون نیز نمره خوبی نمی گیرند.
نیک نژاد با اشاره به اینکه بدون شک ساختار تازه، پیامدهای ناگوار آموزشی دیگری را نیز در پی خواهد داشت و امروز زمان پیش بینی دشواری های آینده است، ادامه می دهد: پس از چهار سال از آغاز تغییر ساختار آموزشی هنوز هم چرایی این تغییرات پاسخ درست و در خوری نیافته است.
وی می افزاید: برخلاف ادعای وزیر دولت دهم، تغییر ساختار در سند تحول در اولویت های پایانی قرار دارد و از سوی دیگر از بندهای وابسته به تغییرات ساختار، بازگشت به ساختارهای 60 - 50 سال پیش بیرون نمی آید.
عضو کانون صنفی فرهنگیان با طرح این سوال که در اجرای چنین برنامه های حساس آموزشی، جایگاه نهادهای نظارتی مانند مجلس و نهادهای کارشناسی مانند سازمان پژوهش های آموزش و پرورش کجاست؟، می گوید: چه باید رخ دهد تا نهاد بالا دستی مانند شورای عالی آموزش و پرورش در مسایل وارد شده و از جایگاه برتر خود در اجرای بهینه برنامه های آموزشی بهره گیرد و از تصمیم های خودسرانه جلو گیری کند؟

http://www.irna.ir/fa/News/82250635/

نظرات 0 + ارسال نظر
برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد