آموزش و پرورش و معضل کمبود بودجه


محمدرضا نیک نژاد، روزنامه آرمان، 18 شهریور ماه 95
( این یاداشت در اصل گفت و گوی من با خبرنگار محترم روزنامه بوده است)
کمبود بودجه آموزشی یکی از معضلات اصلی وزارت آموزش و پرورش و معلمان است. مرکز پژوهش های مجلس می گوید چیزی در حدود ۹۰ درصد بودجه آموزشی برای حقوق معلمان هزینه می شود. اگر همین ۹۰ درصد را در نظر بگیریم تنها ۱۰ درصد برای هزینه های جاری آموزش و پرورش می‌ماند. البته اظهارات دفتر پژوهش ها با آن چیزی که مسئولان آموزش و پرورش عنوان می کنند چندان هم راستا نیست. مسئولان آموزش و پرورش معتقدند چیزی در حدود ۹۸ درصد بودجه آموزش و پرورش صرف حقوق ها می شود و تنها دو درصد می ماند. حالا ما فرض را بر این می گذاریم که ۹۰ درصد درست باشد. به هر حال بودجه کم است و همه بر آن تاکید می کنند، اما اینکه ما اجازه داریم برای جبران کمی بودجه از والدین پول بگیریم بر اساس اصل ۳۰ قانون اساسی این عمل ممنوع است. این اصل تاکید می کند که آموزش رایگان است و هیچ کس نباید از والدین پول بگیرد. نکته ای که در اینجا وجود دارد این است که مسئولان پول نمی دهند و جوری که کسی متوجه نشود اولیا را به بهانه های مختلف ترغیب به پول دادن می کنند.
وابستگی مدارس به پول اولیا
در این شرایط خیلی از والدین نمی توانند اعتراض کنند چون اگر اعتراض کنند فرزندشان با عواقبی روبه‌رو می شود. این مبلغ هم این‌طور نیست که در جایی گرفته شده و در جای دیگر گرفته نشود. برای مثال حتی در روستاها هم من شنیده ام که از افراد پول می گیرند و این مبالغ از ۱۰ هزار تومن تا ۵۰ هزار تومن در طول سال متغیر است و مدارسی در سطح کلانشهرها و پایتخت حتی تا سه میلیون تومان از والدین می گیرند و این رقم تنها متعلق به مدارس دولتی است. این مشکلی است که آموزش و پرورش با آن مواجه است چون کمبود بودجه دارد. مساله بغرنج وابستگی است که در اثر این کمک ها ایجاد شده و مدارس به این کمک ها وابسته شده اند و در حالی که عنوان دلبخواهی به آن داده می شود باید گفت این کمک ها چندان هم دلبخواهی نیستند. والدین نمی توانند از خواست مدیران سرباز بزنند. چون این پول بی حساب و کتاب است دو مشکل مهم ایجاد می کند. در درجه اول باعث می شود هرج و مرج و دریافت های سلیقه ای در مدارس مختلف شایع شود و در درجه دوم فساد اداری را دامن می زند. به بهانه نمره، کلاس تقویتی و هر برنامه دیگری مبالغی از افراد گرفته می شود و این مبالغ در هر مدرسه و مقطع تحصیلی متفاوت است. در اصل این اقدام از پایه غلط بوده و خلاف قانون است.
فرسودگی مدارس
با این وجود امورات آموزش و پرورش با این پول ها نمی گذرد و اگر در خوشبینانه ترین حالت آن را صرف بهبود مدرسه کنند، ۹۰ درصد از این پول صرف دریافتی های معلمان است و سایر این مبلغ هم صرف هزینه های جاری مانند، ‌آب، برق و گاز و سایر هزینه های جاری می شود. حالا در این بین حدود ۳۰ هزار مدرسه فرسوده از حدود ۱۲۰ هزار مدرسه در کشور وجود دارد که این هم بخشی از کار است. اتفاقاتی که دائم تکرار می شود و در اثر فرسودگی مدرسه دانش‌آموزان نابود می شوند، نشان دهنده این است که ما چقدر با آموزش و پرورش نوین فاصله داریم. در نظام آموزشی کشور ما یک دانش‌آموز چند ساعت سر کلاس درس نشسته و در نهایت امتحانی از او گرفته می شود و این کل تلاشی است که برای آموزش و یادگیری این فرد انجام می شود و در این شرایط نمی توان انتظار داشت این فرد، فرد مفیدی باشد. دولت به پول بی حساب و کتابی که وارد آموزش و پرورش می شود متکی شده و منظورم از دولت آموزش و پرورش هم هست. دولت می گوید والدین دارند پول می دهند و این پول بدون حساب و کتاب و غیر قابل شمارش است که مبلغ هنگفتی می شود. یکی از مسئولان که من با او چندی پیش برخود داشتم عنوان می کرد: «یکی از مشکلات ما فساد در مدرسه است.» البته منظور من این نیست که همه این گونه هستند اما یک مشکلی وجود دارد که مدیر چاره ای جز پول گرفتن ندارد. البته منظور من اینجا این نیست که همه مدیران این پرداختی های غیر مجاز را دارند اما این مشکل در پیکره نظام آموزشی ما به چشم می خورد و اصلی ترین دلیل آن نیز بی بضاعتی و کمبود بودجه آموزش و پرورش است. وقتی مدارس در تامین هزینه های جاری خود باز می مانند حتی بخشی را تحت عنوان تامین سرانه آموزشی دایر می کنند که با تکیه بر کمک های مردمی مدارس را اداره کنند. قانون آموزش و پرورش بر پایه صرفه‌جویی و هزینه نکردن است. هم‌اکنون والدین این بینش را دارند که در مدارس دولتی نباید هیچ هزینه‌ای شود اما در مدارس غیرانتفاعی تا چند میلیون تومان از والدین دانش‌آموزان شهریه اخذ می‌شود و اگر مدرسه مذکور از امکاناتی همچون مدرسه هوشمند و استفاده از معلمان مجرب بهره‌مند باشد این امکانات می‌تواند از سوی مسئولان مدرسه حربه‌ای برای کسب هزینه مضاعف باشد و بالعکس مدارسی که از لحاظ آموزشی چندان زبانزد نیستند، نمی‌توانند در اخذ مبلغ مذکور موفق باشند. جالب است بدانید در مدارس دولتی حتی در روستاها نیز والدین موظف هستند هزینه‌های آب، برق و گاز را پرداخت کنند. این اقدامات کاسبکارانه برای وجهه آموزش و پرورش مطلوب نیست،در سال‌های گذشته اخذ شهریه از والدین از سوی نمایندگان مجلس و وزیر با مخالفت همراه بود اما اکنون دیگر انگار قبح آن ریخته و برخی ادارات در مناطقی نیز مدیران را تشویق به اخذ شهریه می‌کنند.
حذف سرانه آموزشی چالشی برای خانواده‌ها
چندین سال است که سرانه آموزشی دانش‌آموزان از سوی وزارت آموزش و پرورش قطع شده است، در سال‌های گذشته به‌ازای هر دانش‌آموز، آموزش و پرورش مبلغی را به مدیر مدرسه پرداخت می‌کرد که این مبلغ در قالب جذب مربی پرورشی، پرداخت فیش‌های آب و برق و گاز، ساماندهی بهداشت در مدرسه و تجهیز کلاس‌ها به وسایل گرمایشی و سرمایشی هزینه می‌شد اما چند سالی است که آموزش و پرورش توانایی پرداخت این هزینه را ندارد و با استفاده از بودجه مردم خودش را تامین می‌کند و والدین هم با مواجهه با کلاس هوشمند و کلاس‌های آموزشی بالطبع هزینه‌ها را پرداخت می‌کنند. ریشه این نارسایی از سوی مدیران و تصمیم‌گیران ارشد در این وزارتخانه است نه مدیر مدرسه، گرچه این وضعیت سبب بروز سوءاستفاده‌هایی هم شده است.

http://www.armandaily.ir/fa/Main/Detail/163003/آموزش-و-پرورش-و-معضل-کمبود-بودجه

نظرات 0 + ارسال نظر
برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد