چند نکته درباره خبر تجاوز به دانش آموزان

محمدرضا نیک نژاد، ص نخست روزنامه جهان صنعت، 10 شهریورماه 95

سال 93 خبر تجاوز ناظم یک مدرسه به شش دانش آموز در غرب تهران آن چنان خبر ساز شد که معاون پرورشی وزیر به ناچار آن را تایید کرد. زمستان سال 94 نشریه ای در زنجان پرده از تجاوز یک معلم به دانش آموز دختر 9 ساله اش در یک روستا خبر داد. موضوع این تجاوز به تندی فضای رسانه ای کشور را در نوردید. تا جایی که کانون صنفی معلمان ایران به عنوان گسترده ترین تشکل معلمی در این باره بیانیه ای داد و از دست اندرکاران آموزشی خواست افزون بر پشتیبانی از این دختر و خانواده اش در پی فراهم کردن زمینه هایی باشند که چنین رخدادهای تلخی تکرار نشود. تیرماه 95 نیز نخستین جلسه محاکمه مدیر و دو آشپز متجاوز به دو کودک در زیر زمین یک دبستان غیر دولتی در تهران در فضای رسانه- گرچه نه به شدت دو خبر پیشین- منتشر شد. بی گمان چنین خبرهایی با توجه به نوعِ جرم و شرم فرهنگی برآمده از آن برای قربانی و خانواده اش، تابو بودن و قبح فرهنگی، گفت و گو درباره مسائل جنسی و پنهان کاری فرادستان و خانواده ها و شخص قربانی در این زمینه ها و ... می تواند بسیار پرشمارتر از آن چیزی باشد که می خوانیم و می شنویم. اما چند نکته در این باره.

نخست آن که شهروندان باید بدانند که خبر رسانی در این باره، بخشی از پیشگیری رویدادهای تلخ آینده است. خبر رسانی، گفت و گو، واکاوی و بررسی چنین رخدادهایی سبب باز شدن چشم و گوش شهروندان و خانواده و حتی کودکان شده و هشیاری برآمده از آگاهی از آن ها، زمینه رویدادهای تلخ آینده را کاهش داده و یا از میان بر می دارد. هشیاری و ترس آگاهانه که متکی بر داده های کارشناسانه و واکاوی های علمی باشد بزرگ ترین خدمت به جامعه خواهد بود. به باور نگارنده اگر در گذشته با رویدادهای این چنینی پنهان کارانه برخورد نمی شد شاید خانواده های دانش آموزان قربانی در سه خبر بالا دچار چنین بلایی نمی شدند. اکنون نیز می توان از رویدادهای دردآور درس گرفت و آینده را در برابر آن ها ایمن کرد.

دوم این که انتشار خبرهای ناگواری مانند آزار جنسی، خشونت فیزیکی و روانی، ناکارآمدی آموزش و ... در مدرسه ها، بخشی از فرهنگیان را از آسیب به جایگاه اجتماعی و فرهنگی خویش نگران می کند. آنها به حق بر این باورند که در بسیاری از بخش های جامعه چنین رویدادها و گاه بدتر رخ می دهد و نادیده گرفته می شود اما حساسیت روی فرهنگیان بسیار زیاد است! این گفته گرچه درست است اما باید دانست که اگر به دنبال بهسازی جامعه و فرهنگ هستیم و همواره تاکید می کنیم که روند توسعه از گذرگاه آموزش و مدرسه می گذرد، باید بدانیم که یکی از راه های بهسازی، همراهی با کسانی است که خواهان کاهش آسیب های اجتماعی در جامعه اند. اصلاح را باید با آموزش آغاز کرد و هیچ جایی بهتر از مدرسه نمی تواند آغازگاه اصلاح باشد. پس نباید از انتشار این خبرها هراسید زیرا در کنارش جان باختگان در راه آموزشی مانند صفرزادها و گنگوزهی ها و امیدزاده ها ... یی هستند که جان شیرن خویش را برای نجات جان دانش آموزانشان فدا کرده اند. هر نهادی آمیخته ای از زیبایی ها و زشتی هاست. به باور نگارنده باید از هر دو گفت تا خوبی ها گسترش یابد و زشتی ها کاهش. بی گمان زیبایی های کار آموزگاران بسیار بیشتر از زشتی های گفته شده است.

واپسین نکته آن که برخورد دست اندرکاران آموزشی با رخدادهای تلخِ پیش گفته بیشتر واکنشی و سراسیمه بوده و در آن ها رفتارهای ایجابی دیده نمی شود. دردآور آن که بخشی از کاربدستان در کنش هایی غیر اخلاقی فشار بر قربانی و خانواده اش را افزایش می دهند تا از موج فشار بر خود را بکاهند. بی گمان مسئولیت بخشی از چنین رویدادهایی بر عهده کاربدستان گذشته و کنونی آموزش و پرورش است که با رفتارهایی پنهان کارانه و گاه فرافکنانه در پی گذر از بحران رسانه ای و فشارهای جناحی – سیاسی هستند و با لاپوشانیِ رفتارهای مجرمانه و غیر اخلاقی برخی از زیردستان خویش زمینه را برای رویدادهای تلخ دیگری فراهم می کنند. البته در این میان نباید چشم بر رقابت آسیب زای سیاسی میان جناح های رقیب و ابزار کردن چنین رویداهایی برای پیشبرد هدف های سیاسی – جناحی پوشید. اما باید به فرادستان رقیب گوشزد کرد که آسیب های اجتماعی ابزارِ درخوری برای بازی های سیاسی نیستند و بیم آن می رود که خطر چنین آسیب هایی گریبان همه مان را دیر یا زود بگیرد و به جایی برسد که دیگر نشود مهارش کرد. بارها گفته شده است که در اندام واره جامعه، آشکاری آسیب های اجتماعی – فرهنگی مانند درد است. تا درد با مسکن های سنگینی مانند لاپوشی و فرافکنی آرام شود نمی توان برای آن درمانی پیدا کرد! رسانه ها برای این اندام واره مانند رشته های عصبی هستند و فرادستان با شفافیت در گفتار و رفتار می توانند نقش دستگاه ایمنی را بازی کنند. بی گمان فرادستانی که زمینه لاپوشانی و پنهان کاری و فرافکنی آسیب هایی از جنس تجاوز به دانش آموزان را فراهم می کنند، خائن به جامعه، کشور و حتی فرزندان خویش اند و باید پاسخگوی چنین رفتارهای غیر اخلاقی ای باشند. امید که همه به دور از نگاه به جایگاه اجتماعی، سیاسی، جناحی خویش در پی ریشه کن کردن و یا دست کم کاهش چنین آسیب هایی باشیم. به ویژه برای دانش آموزانی که چندان در برابر چنین رفتارهای غیر انسانی ای دانا و یا توانا نیستند.    

http://www.jahanesanat.ir/63530-ادامه-از-صفحه-یک.html

نظرات 0 + ارسال نظر
برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد