عدالت آموزشی در گروِ عدالت اجتماعی

محمدرضا نیک نژاد، روزنامه تعادل، ص اقتصاد اجتماعی، 15 تیرماه 95

 "عدالت در آموزش یک ویژگی مهم در کشورهای مرفه اسکاندیناوی است. عدالت در آموزش، بیش از فراهم کردن دسترسی به آموزش برای همه است. عدالت در آموزش، اصلی است که هدف آن تضمین آموزش با کیفیت برای همه در مکان ها و شرایط متفاوت است. در فنلاند عدالت به معنای داشتن آموزش و پرورشی است که امکان آموزش را برای همه فراهم کرده، بر مبنای برابری فرصت های آموزشی باشد. .... شکاف پیشرفت تحصیلی آشکاری در بین جوانان در اوایل دهه 1970 همزمان با آغاز به کار مدارس جامع، وجود داشت که به دلیل جهت گیری های آموزشی بسیار متفاوت و پیامدی از سیستم موازی قدیمی بود. این شکاف دانشی با شکاف اجتماعی و اقتصادی درون جامعه فنلاند آن زمان مطابقت داشت... ( اما پس از اصلاحات آموزشی و بر پایه پژوهش ها و البته نتایج آزمون های پیزا در سال 2009) فنلاند در حدود 7 درصد واریانس، بین مدارس در مقیاس خواندن در پیزا داشت در حالی که میانگین واریانس بین مدارس در دیگر کشورهای اروپایی در حدود 42 درصد بود.... به این معنی است که تفاوت باقی مانده احتمالا بیشتر نتیجه تنوع در استعداد طبیعی دانش آموزان است. بر این اساس، تفاوت بین مدارس بیشتر مرتبط با نابرابری اجتماعی است. از آنجا که خاستگاه این نابرابری در فنلاند کم است می توان نتیجه گرفت که مدرسه ها به طور موفقیت آمیزی با نابرابری اجتماعی مواجه شده اند."

 بند نخست، بخش هایی از کتاب "درسهای فنلاندی" نوشته پاسی سالبرگ، ترجمه طیبه سهرابی، انتشارات مرآت است. فنلاند یکی از کامیاب ترین کشورها در گستره آموزش به حساب می آید و پس از اصلاحات آموزشی دهه 70 ، توانست با از میان برداشتن بی عدالتی آموزشی در سطح مدرسه های گوناگون و رسیدگی به وضع آموزشی دانش آموزان در درون و بیرون مدرسه، این دگرگونی های شگفتِ آموزشی را به دست آورد. اما بی گمان راه رسیدن به این جایگاه جهانی افزون بر فقر زدایی در گستره های اجتماعی، تمرکز بر فقرزدایی و بهسازی درونمایه های آموزشی، روش های آموزش، فراهم کردن زمینه آموزش های بهینه با پرورش آموزگارانی توانا و انگیزه مند، گسترش فضاهای آموزشی پر کشش و انگیزه بخش، دست بردن در درونمایه های آموزشی و برقراری پیوندی استوار میان خواسته ها و نیازهای نوآموزان با درونمایه ها، کاهش فشار و استرس بر آموزگاران – با کنار گذاشتن بازرسی های رسمی – و دانش آموزان – با کنار گذاشتن آزمون های استاندارد و هماهنگ، به بازی گرفتن دانش آموزان در فرایند آموزش و استقلال آموزگاران در فرآیندهای یادگیری – یاددهی و .... بود که به خوبی از پس آنها برآمد. 

 هنگامی که از عدالت آموزشی سخن به میان می آید نخستین چیزی که به ذهن می رسد کمبودهای سخت افزاری آموزش مانند مدرسه و کلاس و گچ و تخته و ... است. گرچه بی گمان کمبود امکانات برشمرده شده از شاخصه های زیربنایی عدالت آموزشی است اما عدالتی آموزشی را در چهاردیواری امکانات سخت افزاری زندانی کردن، خود می تواند به بی عدالتی بزرگ تری بینجامد. از این رو در اینجا عدالت آموزشی یا بی عدالتی آموزشی در کشور در دو بخش جداگانه بررسی می شود.

  1. عدالت در سهم بودجه آموزشی

بر کسی پوشیده نیست که منابع مالی آموزش و پرورش دچار کمبودهای فراوانی است و سامانه آموزشی برای کارآمدی نیازمند افزایش بودجه جدی است. بر پایه گزارش مرکز پژوهش های مجلس نزدیک 88 درصد بودجه آموزش و پرورش صرف پرداخت دستمزد کارمندان آموزش و پرورش می شود و این در حالی است که سال هاست که فرهنگیان از کمی دستمزد خود دلخورند- گرچه دست اندرکاران این درصد را به بیش از 98 درصد افزایش می دهند و گویا گفته آنها راست تر باشد. زیرا هر گاه صدای گلایه های فرهنگیان بلند می شود با توجه به محدودیت بودجه، فرادستان دست به هزینه های غیر پرسنلی برده و مشکل را حل می کنند! اما اگر درصد مرکز پژوهش را سنجه بودجه های پرسنلی – دستمزدها – و غیر پرسنلی – خدمات آموزشی – بگیریم، گمانی نیست که 12 درصد کل بودجه آموزش و پرورش چندان زیاد نیست تا ابزاری شود برای از میان برداشتن نابرابری های آموزشی. سال گذشته بودجه سامانه آموزشی نزدیک به 25 هزار میلیارد تومان بود. 12 درصد آن می شود 3 هزار میلیارد تومان. اگر این عدد را به 13 میلیون دانش آموز تقسیم کنیم می شود نزدیک 230 هزار تومان در سال و کمتر از بیست هزار تومان در ماه! حال اگر بودجه ماهانه برای هر دانش آموز را کنار کمبودهای سخت افزاری آموزشی مانند ساختمان مدرسه ها، هزینه های جاری و هزینه های تعمیر و نگهداری آنها، تهیه ابزارهای آموزشی مانند گچ و تخته، تهیه کتاب های درسی، هزینه های مدرسه های شبانه روزی روستایی و .... قرار دهیم، آشکار می شود که نخستین گام در بی عدالتی آموزشی کمبود شدید بودجه است. حال اگر فرض کنیم که بخشی از کمبود بودجه آموزشی در شهرها از راه کمک های دلبخواهانه! از جیب خانواده ها تامین شود و چندان کمبودها و در نتیجه بی عدالتی آموزشی در شهرها خود را نشان ندهد، دشواری های کمبود بودجه را سر راست روستاهای دور افتاده، شهرها و استان های حاشیه ای و نابرخوردار و دانش آموزان آن مناطق خواهند چشید و بی گمان بزرگترین بی عدالتی های آموزشی آنها را در بر خواهد گرفت.

  1. عدالت در درونمایه های آموزشی

 این بخش از عدالت آموزشی پیوندی با منطقه جغرافیایی و استانی و دوری و نزدیکی به مرکز و زندگی کردن در تهران یا روستاهای سیستان و بوشهر و هرمزگان و ... ندارد. درونمایه های آموزشی و ساز و کار حاکم بر آموزش و پرورش - چه در روش ها و چه در ساختارها- زمینه ی دلسردی فرهنگیان و دانش آموزان را فراهم کرده است. اکنون در میان دانش آموزان کمتر کسی یافت می شود که درس بخواند برای یادگیری! روش ها و درونمایه ها به شدت گریزان کننده اند و ناکام در پدید آوری پیوندهای ذهنی و واقعی با دانش آموز. بهترین دانش آموزان درس را نه برای آموختن، که برای نمره گرفتن و قبولی با معدل بالا و گذر از سدِ کنکور می خوانند و از بر می کنند. گرچه به تازگی این امید هم چندان برانگیزاننده نیست و با وجود درصد بالای بی کاری در میان دانش آموختگان دانشگاهی، کمتر کسی هست که درس بخواند برای آینده ای بهتر و کامیاب تر! در دوره های متوسطه اول و دوم که دانش آموزان از نظر جسمی و روحی به استقلال می رسند نخستین جایی که می توانند این استقلال را آشکار کنند مدرسه و کلاس است و گریز از درس و مشق تحمیلی. آموزگاران نیز که تلاش های خویش را بی سرانجام می بینند، بی انگیزه شده و چندان دل به آموزش نمی دهند. این دور بی پایانِ ناامید کننده، سبب می شود که بهترین و بالنده ترین دوران زندگی از کف دانش آموزان برود و این می شود بزرگترین بی عدالتی آموزشی و یا شاید انسانی.

گمانی نیست که آموزش فرایندی جدا از جامعه نیست. گرفتاری های اجتماعی – اقتصادی – سیاسی سرراست می توانند بر آموزش کارگر بیفتند و آن را پویایی بخشند و یا ناکارآمد کنند. بنابرای مانند نمونه فنلاند پدید آوری عدالت آموزشی نیازمند عدالت اجتماعی، عدالت اقتصادی و عدالت در روش ها و درونمایه ها و  ... است.    

http://taadolnewspaper.ir/archive/5/1395/4/15#page=12

نظرات 0 + ارسال نظر
برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد