فرهنگیان و تشکل یابی مستقل

   

                          محمدرضا نیک نژاد، روزنامه شرق، 13 تیرماه 95

                                 (در روزنامه بخش کمی از یاداشت حذف شده است)

در سال های گذشته و با حضور گسترده تر فرهنگیان در کنش های صنفی و باز شدن پای اعتراض های آنان به فضای عمومی، بحث تشکل یابی و گنجاندن خواسته های پرشمارشان در چارچوب های تشکیلاتی بیش از پیش مطرح شده است. اما به دلیل های گوناگون تشکل و تشکل یابی چندان مورد توجه فرهنگیان نیست. اگر از ریشه های تاریخی– فرهنگی که نقش بسزایی در گریز شهروندان و از آن میان فرهنگیان از تشکل و کنش های تشکیلاتی دارند، بگذریم، بازی های سیاسی برخی از تشکل ها و فرادستانشان، وابستگی بیش از اندازه برخی از آنان به جناح های سیاسی که زمینه فراموشی و حتی زیر پاگذاشتن گاه و بی گاه خواسته های فرهنگیان را فراهم می کند، افزایش سوء ظن و سوء تفاهم دست اندرکاران امنیتی، و در نتیجه بی اعتمادی و هراس فرهنگیان از ورود به چنین فضایی و ... را می توان بخشی از علت های این بی توجهی بشمار آورد. در چند سال گذشته برخی از تشکل های سیاسی فرهنگیان و شماری از فرادستان آموزشی برای پیوند زدن بدنه فرهنگیان و خواسته هایشان با دست اندرکاران، راهکاری به نام "سازمان نظام معلمی" را پیشنهاد و پیگیری کرده اند. از نگاه اینان "سازمان نظام معلمی" ساختاری است که می تواند همه فرهنگیان را زیر پوشش ببرد. پیشنهاد دهندگان چندان از زیر و بم کار سخن نگفته اند اما با همسانی نام و کارکرد آن با برخی نهادها مانند "سازمان نظام مهندسی" یا برخی تشکل های کارگری و ... می توان درباره اش گمانه هایی زد. بی گمان آموزش و پرورش بیش از آن که نیازمند ساز و کاری اداری برای راه انداختن کار فرهنگیان- مانند نظام مهندسی-باشد نیازمند مشارکت کنشگرانه آنان در فرآیند آموزش است. مهم ترین ویژگی نهادهایی مانند نظام مهندسی وابستگی آنان به دولت است. کاربدستان این نهادها را یا دولت تعیین می کند و یا با رایزنی دولت برگزیده می شوند. تجربه نشان می دهد که در این شرایط و در چالش های میان بدنه و قدرت بر سر خواسته ها، این بدنه و خواسته هایش است که نادیده گرفته شده و یا کمترین سود را می برد. بی گمان تا ساختار و ساز و کارهای نظام معلمی روشن نشود نمی توان درباره آن موشکافانه به تحلیل نشست. گرچه در وابستگی و دولتی بودن آن گمانی نیست.

اما امروزه پیچیدگی روابط اقتصادی– اجتماعی- سیاسی از سویی و افزایش قدرت ساختار سیاسی از جنبه های گوناگون و ضرورت مهار آن از دیگر سو، کارآمدترین راهکار و کم آسیب ترین آن حزب گرایی و تشکل یابی است. در ساختارهای مردم سالار تشکل های صنفی نیز از این راهکار دور نمانده و در روندی رو به گسترش بالیده و برومند شده اند. مهمترین ویژگی نهادهای صنفی نوین استقلال از دولت، وابسته به بدنه و برآمده و متکی بر آن است. این اتکا سبب می شود که تشکل صنفی و فرادستان آن خود را همواره وامدار بدنه بدانند و برای خواسته های بدنه تلاش کنند و کوتاه نیایند. نهاد صنفی هر چه وابسته تر به بدنه و مستقل تر از دولت باشد قدرت چانه زنی برای برآوردن خواسته ها افزایش یافته و کامیاب تر خواهد بود. از دیگر سو برهم کنش میان دولت با نهاد صنفی سبب می شود که سیاست های دولت معتدل تر شده و به خواسته های بدنه نزدیک تر شود. از این روست که تشکل صنفی پلی می شود دوسویه میان بدنه و دولت.

در آستانه برگزاری مجمع عمومی کانون های صنفی معلمان سراسر کشور برگزاری پر شور و حضور پر شمار فرهنگیان در آن می تواند تاکیدی باشد بر پیگیری خواسته های به حق و پرشمارشان. امید که فرهنگیان قدر این شرایط را دانسته و در این بزنگاه ویژه به یاری همکاران خویش در کانون ها بشتابند تا تشکلی نیرومند و موثر پدید آید. بی گمان چنین تشکلی افزون بر توانایی، مستقل هم خواهد بود.    

http://www.sharghdaily.ir/News/96947/فرهنگیان-و-تشکل‌یابی-مستقل

نظرات 0 + ارسال نظر
برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد