ندا و نداها همچنان در خطر تعرض!

                    

                  محمدرضا نیک نژاد، روزنامه قانون، 25 اردیبهشت ماه 95

روزنامه قانون 22 اردیبهشت ماه در گزارشی به خبر تلخِ آزار دختر 9 ساله در روستای "قره محمد" در استان زنجان پرداخت. شنیدن این که آزار "ندا" از سوی معلمش انجام شده است، رویداد را آزارنده تر می کند. چندروزی است که در این باره گزارش ها و دیدگاه های کارشناسان و حقوق دانان و البته دست اندرکاران آموزشی گسترش بیشتری یافته است. این گسترش گرچه جزئیاتی را آشکار کرده اما بر ناروشنی آن نیز افزوده است. تا انجا که در فضاهای رسانه ای دیده می شود بجز گفت و گویی که خانواده ندا با یک نشریه استانی داشته اند، هیچ گفت و گوی دیگری از آنان منتشر نشده است! و  در گزارش قانون نیز سخنان رییس آموزش و پرورش زنجان، گره ای از کار نگشوده و شوربختانه بر گره ها افزوده است. با توجه به دانسته های کم از پرونده و حکم وثیقه ای قاضی و سکوت خانواده و مسئولان آموزشی و قضایی، ورود به موضوع به شدت سخت و پیچیده شده است. برای نمونه برخی از مقام های وزارتخانه و منطقه تاکید بر تعلیق معلم دارند اما برخی شنیده ها از جابجایی آموزگار از مدرسه ای به مدرسه دیگر حکایت دارد. باز شنیده می شود که موضوع آنچنان نیست که بازتاب یافته و تا اندازه ای اختلاف های منطقه ای و پافشاری یکی از فامیل های نزدیک نداست که موضوع را به این پیچیدگی رسانده است. از دیگر سو می شنویم که معلم از پشتیبانی های پنهانی برخوردار است و دست هایی برای خواباندن سر وصداها در کار است و .... به هر رو تا خبررسانی خانواده و مسئولان درست و شفاف انجام نگیرد این پیچیدگی افزون تر خواهد شد. اما از این پیچیدگی که بگذریم چیزهایی هست که باید به آن پرداخته شود. برای نمونه با توجه به پراکندگی مدرسه ها تا دورترین نقاط کشور و همچنین گستردگی جمعیتی آن تا سیزده میلیون دانش آموز و نزدیک یک میلیون فرهنگی بی گمان جلوگیری کردن از این رویدادها بسیار دشوار است و در همسانی با دیگر جامعه های انسانی، دچار چنین حادثه هایی هستیم. در گام نخست نباید فراموش کرد که در این پرونده حمایت از ندا در اولویت هست و در این باره هیچ چیز چشم پوشیدنی نیست. اما آنچه که جامعه، آموزش و پرورش، فرهنگیان و رسانه ها باید در پیگیری پرونده ندا به دست آورند، روش های پیشگیرانه در این زمینه ها و توانمند کردن جامعه در برابر چنین ستم هایی است- از سوی هر کسی حتی نزدیک ترین فامیل کودک. این توانمند سازی بسیار کلیدی است. هنوز زمانی از رخداد تلخ و شرم آور ستایش– دختر افغانستانی که پس از تعرض کشته و سوزانده شد- نمی گذرد و این نشان از آن دارد که جامعه به شدت نیازمند برنامه ها، تصمیم گیری ها و آموزش هایی برای جلوگیری از این نوع رویدادهاست. از سوی دیگر فرهنگیان و آموزش و پرورش نباید از انتشار چنین خبرهایی دلچرکین شوند. پیچیدگی های جامعه های انسانی آنچنان است که حتی برخی کودکان از تعرض های جسمی، روحی و جنسی از سوی نزدیک ترین افراد حتی نسبی در امان نیستند. این که با فرض اثبات جرم این آموزگار، حرفه معلمی خدشه دار می شود، چندان جای نگرانی نیست. چرا که احتمال این که کودکان ما در هر جایی و از سوی هر کسی مورد آزار قرار بگیرند وجود دارد و نمی تواند به کلی آن را رد کرد. پس بهترین راه پذیرش وجود چنین رفتارهایی از سوی هر کس هست و اندیشیدن برای از میان بردن زمینه های آن. صدا و سیما، دولت و آموزش و پرورش باید با تهیه برنامه هایی، خانواده ها و به دنبال آن کودکان را در برابر چنین رفتارهایی در امان دارند. هر چه خبرهای وابسته به چنین رویداهای تلخی بیشتر منتشر شود، امکان حمایت از آسیب دیدگان و برخورد با مجرمان فراهم تر می شود و سطح آگاهی و هشیاری جامعه افزون تر شده و در کل در برابر چنین رویدادهایی واکسینه می شویم. بی گمان یکی از وظیفه های آموزش و پروش توانمند سازی نوآموزان برای زندگی کنونی و آینده است که شوربختانه در این زمینه بسیار بسیار ناکارآمد بوده و بهتر است هر چه زودتر تصمیم گیران در اندیشه فراهم کردن آموزش هایی باشند که به درد زندگی فردی و اجتماعی نوآموزان بخورد. بی گمان نمره و معدل و کنکور و تست نمی تواند بچه هایمان را در برابر خطرهای فراوان پیرامون مان توانمند سازد.    

  http://www.ghanoondaily.ir/daily/detail/67752/«-ندا»-----و«-نداها-»-همچنان-در-خطر-تعرض!

نظرات 0 + ارسال نظر
برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد