نگاهی گذرا به آموزش و پرورش در دو دولت

                محمدرضا نیک نژاد، روزنامه ایران، 12 اردیبهشت ماه 95

                                (این یاداشت با تغییر نام و تغییراتی در متن در روزنامه به چاپ رسید)

 حاجی بابایی سکان وزارت آموزش و پرورش در دولت دهم را زمانی به دست گرفت که وزیر پیشین از تحقیر و به گریه افتادنش در زمان بودجه ریزی خبر داد! حاجی بابایی در آموزش و پرورش نام آشنایی بود و برگزیدنش برای به دست آوردن دل فرهنگیان کارساز بود. در دوران نمایندگی در گردهمایی های اعتراضی جلو مجلس حضور می یافت و با کنشگران صنفی ارتباط خوبی داشت و...  برگزیدنش با استقبال احتیاط آمیز فرهنگیان روبرو شد. یکی از مهمترین کارهای او در گستره معیشت فرهنگیان راه اندازی بیمه طلایی بود. این بیمه توانست گره چندین ساله درمان فرهنگیان را تا اندازه بگشاید و در میان آنان اثر مثبتی بگذارد. از کارهای دیگر او افزایش حق الزحمه امتحانات بود. برای بیش از یک دهه حق الزحمه برگزاری آزمون های نهایی، تصحیح برگه ها و ... دچار تغییر چشم گیری نشده بود و فرهنگیان هیچ انگیزه ای برای شرکت و برگزاری این آزمون ها نداشتند. همچنین او خانه های معلم سراسر کشور را وادار کرد که یک وعده رایگان به فرهنگیان مسافر بدهند و ... این کارها در یکی دو سال نخستِ وزارت ایشان بود. و نباید فراموش کرد که دوران او درآمدهای نفتی در اوج بود و این نتوانست تغییر چشمگیری در سبد خرید فرهنگیان پدید آورد و حقوق ها روند افزایش قطره چکانی همیشگی را پیمود و تورم لگام گسیخته هر روز بیش از گذشته قدرت اقتصادی معلم را کاهش داد. او پس از در دست گرفتن وزارت ارتباط خویش با کنشگران صنفی و خواسته های صنفی – آموزشی آنان را قطع کرد.  اما بزرگترین آسیب او در آموزش و پرورش اجرای برنامه های آموزشی شتاب زده و بی بنیاد بود. او با اجرای این برنامه ها آموزش و پرورش را وارد دگرگونی های گستره ساختاری بی سود و فلج کننده ای کرد که بی گمان دهه ها پیامدهایش گریبان گیر خواهد بود. اجرای گزینشی و شتاب زده برخی بندهای سند تحول بنیادین، دگرگونی بی مطالعه و شتاب زده ساختار از 5-3-4 به 6-3-3 بدون توجه به امکانات سخت افزاری و نرم افزاری، تعطیلی پنجشنبه ها بدون هماهنگ سازی برنامه درسی با آن و ... این کارها برای سال های مدیریت او کارنامه ای مثبت به جای نمی گذارد. در آشفته بازار دولت دهم در آموزش و پرورش، دولت یازدهم سکان مدیریت آموزشی را را با افت و خیزهایی به دست فانی سپرد. نخستین کار فانی آرام کردن فضای آموزش و پرورش از شتاب زدگی ها بود- گرچه پیامدهایش همچنان باقی است. از کارهای مثبت دیگر برهم کنش او با کنشگران صنفی و به رسمیت شناختن آنها در حوزه های صنفی – آموزشی و حتی برنامه ریزی بود. او یا مدیران زیر دست اش با برگزاری نشست های ثابت با تشکل ها صنفی سخنان آنان را شنید و این آغازگاه خوبی به شمار می رود. گرچه دو سوی ماجرا چندان بهره ای نبرده و تنها در حد دیدار باقی ماند. اما شوربختانه در دوران وزارت ایشان بیمه طلایی به شدت کارآمدی خویش را از دست داد. پرداخت حقوق و حق الزحمه های آموزشی و پاداش پایان خدمت بازنشستگان و ...  به گونه ای بی سابقه با تاخیر همراه شد و هنوز و پس از گذشت هفت ماه و نیم حق الزحمه ها پرداخت نشده است! فانی نتوانسته یا نخواسته برخی از مدیران پیشین آموزش و پرورش را در حوزه مدیریت اش تغییر دهد و این زمینه نارضایتی برخی فرهنگیان را پدید آورده است. با توجه به کاهش چشم گیر درآمدهای نفتی و رویکرد اقتصادی دولت در راستای کاهش هزینه ها و خصوصی سازی وزیر آموزش و پرورش دولت یازدهم بیش از این که دلنگران کیفیت بخشی آموزش و پیشبرد برنامه های ساختاری و بنیادین باشد دلنگران بودجه ناچیز است و ناکارآمدی در این بخش کاملا هویداست. بزرگترین کار فانی در حوزه معیشت اجرای طرح رتبه بندی معلمان بود که از سویی، اندکی توانست تبعیض میان آنان و دیگر کارمندان را کاهش دهد و از دیگر سو شکاف ژرف دستمزدها و خط فقر را کمی بهبود بخشد. اما کنار گذاشتن آموزگاران زیر شش سال سابقه از طرح و همچنین متوقف کردن آن در همین حد، نمی تواند گره گشای وضعیت معیشتی معلمان باشد. افزون بر این که خواسته های فرهنگیان گردآیه ای از مطالبات صنفی و آموزشی است و محدود کردن آن به معیشت، می تواند آموزش را به گونه ای جدی تهدید کند. به هر روی وزیر و وزارت خانه اش تابعی از شرایط حاکم بر دولت و حاکمیت است. بی گمان تا نگاه دولت و حاکمیت به آموزش دگرگون نشود نمی توان چشم براه دگرگونی های راه گشا بود. امید است که دولت به این بخش آموزش توجه بیشتری نشان دهد.      

 http://iran-newspaper.com/newspaper/page/6202/4/128099/0

نظرات 0 + ارسال نظر
برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد