خودکشی از ترس کارنامه

 روزنامه ابتکار، گروه درنگ، 4 بهمن ماه 94

گزارش از زهرا داستانی:  

درس و مدرسه همیشه برایم استرس زا بود. وقت های پرسش و پاسخ که فرا می رسید، معلم دفتر کلاس را باز می کرد و با آن چشمان حساب گرش شروع می‌کرد به مرور کردن اسامی بچه های کلاس از الف تا ی. سکوت کلاس را فرا می گرفت. معلم همان طور که موشکافانه لیست اسامی را نگاه می‌کرد یک به یک اسامی را می خواند و هر بار که نام یکی را صدا می‌کرد تا خواندن نام نفر بعد، انسان را تا مرز خودکشی می برد. با وجود این هیچ گاه به یاد ندارم که در بدترین حالت در آن دوران به خودکشی فکر کرده باشم.
با این حال اما خبر ها حاکی از این است که خودکشی در حال تبدیل شدن به یکی از چالش های نظام آموزشی کشور است. آمارهای غیر رسمی در رسانه ها نشان می دهد که از از ابتدای سال 94 تاکنون شمار خودکشی دانش‌آموز زیر ۱۸ سال به 12 نفر رسیده است. این آمارها در حالی به گوش می رسد که آمار دقیقی از خودکشی در میان کودکان و نوجوانان در سال‌های قبل به وضوح وجود نداشته است. تنها آماری که از خودکشی دانش آموزان در سال های گذشته به صورت رسمی منتشر شده مربوط به آمارهایی است که فاطمه دانشور از اعضای شورای شهر 8 آبان در اختیار رسانه ها قرار داده است. بر طبق سخنان او در سال‌های 1381 تا 1383 عدد 111 برای اقدام به خودکشی کودکان در کشور به ثبت رسیده است. طبق این آمار این 111 نفر 8 تا 13 سال داشته‌اند و 59 نفر آن‌ها پسر و 52 نفرشان نیز دختر بودند. از‌سوی‌دیگر در حالی با این آمار روبه‌رو‌ هستیم که عمده خودکشی‌های ناموفق به رسانه‌ها راه نمی‌یابند، چنانچه در ۱۲ خودکشی دانش‌آموزان در سال جاری، تمامی موارد به مرگ افراد منجر شده و این گزارش از شمار افرادی که پس از اقدام به خودکشی از مرگ رهایی می‌یابند، خالی است.
تهران رکورددار خودکشی در میان دانش آموزان
در میان اطلاعات مندرج در پرونده خودکشی دانش آموزان در سال جاری می‌توان گفت که چهار مورد از خودکشی دانش آموزان در استان تهران، دو مورد در یزد، دو مورد در آذربایجان غربی و مابقی در استان‌های لرستان، مازندران، خراسان جنوبی و شمالی اتفاق افتاده است.
تغییر در الگوی خودکشی در میان دانش آموزان
براساس آمارهای منتشر شده، ایران در زمینه خودکشی رتبه ۴۸ در میان کشورهای جهان را به خود اختصاص داده است. از سوی دیگر خودکشی در میان زنان و جوانان رو به افزایش است تا بدان جا که در سال جاری شاهد چندین مورد خودکشی در مراکز عمومی نظیر مترو و پل ها بوده ایم. براساس خبرهایی که از خودکشی دانش آموزان در سال جاری در رسانه ها منتشر شده سه نفر از ساختمان خانه و پل عابرپیاده پریده‌اند و یک نفر با سلاح گرم زهر مرگ را سرکشیده است. یک مورد با سیم برق خود را کشته و مورد آخر نیز با بند کیفش خود را حلق آویز کرده است. این در حالی است که ابزار خودکشی در سال های گذشته در میان دانش آموزان قرص برنج بوده است.
ایران سالانه 100 مورد خودکشی، ژاپن سالانه 400 مورد خودکشی دانش آموز
شاید رشد یک باره خبر «خودکشی» میان اخبار روزانه سبب شده تا این آسیب اجتماعی بیش از پیش پررنگ شود. با این حال این اتفاقی است که در پنج سال اخیر نه تنها در ایران، بلکه در جهان، رشد سرطان‌گونه ای داشته است. محمدرضا نیکزاد، کارشناس آموزش در گفت و گو با ابتکار آماری از خودکشی دانش آموزان در کشور ژاپن ارائه می‌کند و می گوید: «براساس آماری که کشور ژاپن از سال 1972 تا 2013 از خودکشی دانش آموزان ارائه کرده است، آمار خودکشی دانش آموزان در این کشور 18 هزار و 48 نفر بوده است. به عبارتی دیگر سالانه بیش از 400 دانش آموز در این کشور دست به خودکشی زده اند. البته باید گفت که با توجه به فرهنگ سنتی ژاپن خودکشی در میان آنها بسیار رواج دارد. با این وجود آمار خودکشی در ژاپن60 درصد بالاتر از میانگین جهانی است و این آمار در روزهای آغاز تعطیلات تابستانی و زمان اعلام نتایج آزمون‌ها در مدارس بیشتر بوده است».
علت خودکشی دانش آموزان چیست؟
هرچند زرافشان، معاون متوسطه وزارت آموزش و پرورش در ارتباط با خودکشی دانش آموزان در سال جاری بیان کرده است که مدرسه و آموزش و پرورش در علل مرگ هیچ یک از این دانش آموزان دخالت نداشته است ولی آن چه که در گزارش خودکشی دانش آموزان در رسانه ها منتشر شده، نشان می دهد که 6 خودکشی با علت آموزشی رخ داده است. افت تحصیلی، ردی پایان سال، سرزنش پدر پس از اعلام نمره، احضار والدین از طرف مدیر مدرسه و اضطراب امتحان از دلایل خودکشی دانش آموزان بوده است. هرچند که نمی شود گفت که علت اصلی تمام خودکشی های دانش آموزان مسائل آموزشی است اما با بررسی لایه های پنهان نظام آموزشی می توان نشانه های ریزتری از ضعف نظام آموزشی در کشور دید.
نبود آمار یک ضعف آموزشی
محمدرضا نیکزاد، کارشناس آموزش در گفت و گو با ابتکار می‌گوید: «آن چیزی که رواج خودکشی در بین دانش آموزان را نگران کننده می کند، این است که در آبان ماه 4 مورد خودکشی در میان دانش آموزان اتفاق افتاد و رسانه ای شده است.» او بیان می کند: آمار دقیقی از آسیب های اجتماعی در کشور نداریم و این نبود آمار در آموزش و پرورش نمود بیشتری دارد. ما حتی در آمار افراد بازمانده از تحصیل و آمار افت تحصیلی دچار مشکل هستیم. آمار به نوعی بروز درد است و وقتی نگذاریم درد بروز پیدا کند ممکن است شاهد موارد بدتری از خودکشی در کشور باشیم» نیکزاد می‌گوید: «ساختار آموزشی ما ساختار نمره محور و نتیجه گراست و در فرآیند خلاصه نمی شود. به عبارت دیگر حرکتی است که ما فقط نتیجه آن را مورد ارزیابی قرار می دهیم و خودش را در نتیجه در درصد قبولی مدارس، تغییرات نمرات مدارس نسبت به سال پیش نشان می دهد.» او به ساختار گرا بودن نظام آموزشی اشاره می کند و می‌گوید: «اگر آمارها را با فرآیند آموزش مرتبط کنیم، خواهیم دید که آموزش و پررش ما نتیجه گراست. درجهان معنای یادگیری در تغییر رفتار و تغییر اندیشه افراد خلاصه می شود. این در حالی است که در کشور تغییر نمره مد نظر است و فرد با نتیجه نامطلوب متهم به تنبلی می شود.»
شادی، مغفول مانده در مدارس
نیکزاد بیان می کند: «اگر بخواهیم از نگاه تخصصی به نظام آموزشی نگاه کنیم باید بگوییم شادی در نظام آموزشی ما وجود ندارد و به نوعی شادی گریز است و دلیل آن این است که در مدارس ما ابزار کنترل شادی وجود ندارد. ما دو گونه ایام در مدرسه داریم. یکی ایام عزاداری و ایام شادی که با مراسم سنتی و ایینی و ملی همراه است. عموما در مدارس مراسم عزاداری بیشتر پیگیری می شود. در مواقعی که مراسم عزاداری داریم خود کنترلی در بچه‌ها وجود دارد ولی در موارد شادی این خود کنترلی وجود ندارد و در عوض به شادی دست جمعی می انجامد و شادی دست جمعی که از حد بگذرد مدرسه توان کنترل آن را ندارد. بنابراین مدارس عموما از برگزاری مراسم شاد صرف نظر می کنند.»
درس شادی آور در مدارس نداریم  

http://ebtekarnews.com/?newsid=32842
 او به نبود دروس آموزشی شادی آور در مدارس اشاره می‌کند و می افزاید: «زنگ ورزش در مدارس شادترین زنگ است. حتی دانش آموزانی که بی علاقه به درس هستند و افت آموزشی زیادی دارند باز هم در زنگ ورزش شرکت می کند. ورزش چون یک کنش گروهی است، شادی روحی در پیش می آید. یکی از مواردی که همیشه در نظام آموزشی ما مغفول مانده است، وجود درس های شادی آور در مدارس است. اگر ساختار نظام آموزشی در کشور نوین شود و آموزش های گروهی ایجاد شود، مجموعه برای رسیدن به هدف تلاش می کنند رقابت بین افراد به وجود می آید و این رقابت خود شادی را به همراه دارد. اما نظام آموزشی که معلم به عنوان تنها متکلم در کلاس باشد، کرختی و گریز از درس و شادی به همراه دارد»

نظرات 0 + ارسال نظر
برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد