برنامه ششم توسعه و رویکردهای آموزشی آن

                              

                محمدرضا نیک نژاد، بخش طرح نو روزنامه شهروند، 1 دی ماه 94

متن پیشنهادی سیاست های کلی برنامه ششم توسعه کشور که اکنون در دولت در دست بررسی است، هفته گذشته در رسانه ها منتشر شد. این سیاست ها دارای 80 بند و 8 سر فصل از جمله امور اقتصادی، فناوری اطلاعات و ارتباطات، اجتماعی، .... فرهنگی و در پایان نیز علم و فناوری و نوآوری است. در بند 75 و 76 در زیر گروه امور علم و فناوری و نوآوری که به سیاست های این برنامه در آموزش و پرورش می پردازد، آمده است : " 75- اجرای سند تحول بنیادین آموزش و پرورش و تاکید بر دوران تحصیلی کودکی و نوجوانی. 76- افزایش سهم آموزش های مهارتی در نظام آموزشی کشور". گرچه این دو بند کلی است و باید چشم به راه ریزِ سیاست ها نشست، اما از مرور این سیاست های کلی می توان برداشتی گذرا از رویکرد نظام و دولت در برنامه ششم توسعه نسبت به آموزش و پرورش داشت. در بند 75 ، برنامه ششم بر آن است که سند تحول بنیادین در آموزش و پرورش اجرا کند. اما باید دید سندی که برنامه ششم در پی اجرای آن است چه حرفی برای گفتن دارد. در این باره بد نیست گزارشی کلی از چگونگی تهیه سند تحول داشته باشیم. تهیه این سند در سال های پایانی دولت اصلاحات و به سرپرستی دکتر مهرمحمدی- سکاندار کنونی دانشگاه فرهنگیان – آغاز گردید و تا اندازه ای خوب پیشرفت. در دوره اول دولت اصولگرا به آن بی مهری شد و سرعت تهیه اش به شدت کاهش یافت. اما در دولت دوم و با وزارت حاجی بابایی دوباره بر سر زبان ها افتاد و با پیگیری سخت او در شورای عالی آموزش و پرورش به تصویب رسید. پیشنویس نخست سند به تایید کارشناسان دارای زیرساخت های آموزش نوین بود. اما هنگامی که پیشنویس نخست به دست سکاندار آموزش و پرورش دومین دولت اصولگرا رسید به تایید مهر محمدی و تایید و تاکید حاجی بابایی، سند تصویب شده با سند تهیه شده نزدیک 70 درصد تفاوت داشت! سند کنونی نگاهی به شدت یک سونگرانه داشته و بسیاری از ویژگی ها و تفاوت های فرهنگی، اجتماعی، جغرافیایی و ... در کشور را در نظر نگرفته است و بیشتر حالتی شعاری و بسیار کلی دارد و بی گمان با دیدگاه ها و روش ها و دست کم شعارها دولت کنونی همراستا نیست و اگر هم برخی راهکارهای آن نیز اجرایی باشد، اجرای آن از این دولت بر نمی آید.

  ادامه بند 75 ، تاکید بر آموزش های پایه برای کودکان و نوجوانان دارد. گمانی نیست که آشفته بازاری که اجرای ساختار 6- 3- 3 در آموزش و پرورش دبستانی پدید آورد اجازه ی هر گونه تغییر در این دوران را از دست اندرکاران – دست کم- تا چند سال گرفته است. بنابراین در این مورد هم، دست آموزش و پرورش به شدت بسته است.

اما دربند 76 ، دورخیز دست اندرکاران سیاسی و آموزشی برای افزایش سهم آموزش های مهارتی در نظام آموزشی کشور به رخ کشیده می شود. اما واژه "مهارت" از دیدگاه آموزشی دست کم دو بداشت می تواند داشته باشد. نخست مهارت های شغلی و آموزش آنها در هنرستان های کار و دانش و فنی و حرفه ای، و دوم مهارت های زندگی و آموزش های شهروندی و مدنی. سوگیری های نه چندان تازه در ساختار آموزشی و بازتاب آنها در سخنان دست اندرکاران آموزشی نشان می دهد که دلنگرانی و کانون توجه آنها بر رویکرد دوم یعنی مهارت های شغلی و حرفه ای است. آشکار نیست که واژه مهارت در برنامه ششم وابسته به کدام رویکرد است! اما نباید فراموش نمود که امروزه آموزش و پرورش نوین در جهان افزون بر وظیفه سنتی خویش یعنی آموزش خواندن و نوشتن و افزایش سواد، به شدت به دنبال آموزش های اخلاقی، شهروندی و مدنی است. امروزه در هدف های کلی آموزش و پرورش کشورهای پیشرو در آموزش، ارزش هایی مانند دلسوزی، راستگویی، تحمل باورهای متفاوت و حتی مخالف، همکاری، همدلی، پاسداشت و گرامی داشت محیط زیست، بهداشت فردی و اجتماعی و .... گنجانده شده و به شدت در مدرسه ها پیگیری می شود. گمانی نیست که جای چنین آموزش هایی در ساختار آموزشی ما خالی است. گرچه گاه گداری چنین دلنگرانی هایی بر زبان برخی کاربدستان آموزشی جاری می شود اما شوربختانه گرفتاری های بزرگ مالی و ناکارآمدی ساختاری کمتر فرصتی برای چنین رویکردی پدید آورده است.

سخن پایانی این که همواره جای خالی فرهنگیان در گام های تهیه ی چنین برنامه های مهمی خالی بوده است و بر کسی پوشیده نیست که هر سیاستی آموزشی تا هنگامی که همدلی فرهنگیان را با خود نداشته باشد از دور بیرون رفته و پس از زمانی اندک تنها پوسته ای می شود بازتاب یافته در بخشنامه های چسبیده به دیوار که حتی تهیه کنندگانش هم باوری به اجرای آن ندارند! گرچه در ماه های گذشته با سفارش و همکاری رییس سازمان برنامه بودجه و سخنگوی دولت، دست اندکاران تهیه برنامه چند نشست با برخی از اعضای تشکل های معلمی داشته اند اما نباید فراموش کرد که بی گمان 1- چند نشست کوتاه نمی تواند بازتاب دهنده ی همه دلنگرانی فرهنگیان باشد. 2- برخی از تشکل های شرکت کننده نمی توانند ادعای نمایندگی فرهنگیان را داشته باشند زیرا به شدت از بدنه دور هستند و با آنها زاویه دارند ! 3 – تا هنگامی که مشارکتی ساختارمند با چارچوب های معین برای بازتاب دیدگاه های فرهنگیان در چنین برنامه هایی تعریف نشود چنین نشست هایی، آب در هاون کوفتن و زیره به کرمان بردن است.

 به هر روی امید است که برنامه ششم در جزئیات، خوش رو تر با آموزش برخورد نماید و به ویژه به گرفتاری های بودجه ای و مالیِ محوری ترین نهاد توسعه ای در جهان نوین، توجه بیشتری نشان دهد.       

    http://shahrvand-newspaper.ir/news:nomobile/main/52100/%d8%a8%d8%b1%d9%86%d8%a7%d9%85%d9%87-%d8%b4%d8%b4%d9%85-%d8%aa%d9%88%d8%b3%d8%b9%d9%87-%d9%88-%d8%b1%d9%88%db%8c%da%a9%d8%b1%d8%af%d9%87%d8%a7%db%8c-%d8%a2%d9%85%d9%88%d8%b2%d8%b4%db%8c-%d8%a2%d9%86           

نظرات 0 + ارسال نظر
برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد