آموزش و پرورش، تعدیل یا ترمیم نیرو!

محمدرضا نیک نژاد، روزنامه فرهیختگان، 16 تیرماه 94

( این یاداشت با حذف بخش هایی از آن در روزنامه به چاپ رسید)

 تعدیل نیرو، برنامه ای است که وزیر آموزش و پرورش با تیم همراه به شدت پیگیری می کند. دولت هم به دلیل های گوناگون با آن همراهی کرده و گویا بخش هایی از آن در حال اجراست. بنابر آمارهایی که از کاربدستان آموزشی کشور شنیده شده است، در سال آموزشی گذشته نزدیک سی هزار تن از نیروها بازنشسته شده یا می شوند. در همین زمان پنج هزار تن، از راه برگزاری آزمون و یا دانشجویان دانشگاه فرهنگیان به نیروهای آموزشی افزوده می شود. با این کار و با پیش بینی تیم وزارتخانه، در مدت ده سال 250 هزار تن از نیروهای آموزش و پرورش کاسته می شود و گویا با این کار بخش هایی از کمبود همیشگی بودجه جبران خواهد شد.

اما تعدیل نیرو با این رویکرد از زاویه های گوناگون می تواند دردسر ساز باشد.

  1.  درباره این روش ناسنجیده ی تعدیل، بارها کنشگران صنفی و کارشناسان آموزشی به کاربدستان و مدیران ارشد آموزش و پرورش هشدار داده اند. پایه این برنامه سخنان وزیر درباره نسبت نیروهای آموزشی به شمار دانش آموز است. به باور کاربدستان آموزشی نسبت آموزگاران به دانش آموزان، یک به یازده است که از تقسیم ساده انگارانه ی! شمار کل کارمندان آموزش و پرورش به شمار دانش آموزان بدست آمده است. نخست آن که به گفته خود کاربدستان آموزشی نزدیک 35 درصد کارمندان آموزش و پرورش، نیروهای ستادی مانند مدیر، معاون، دفتر دار، مشاور، خدمتگذار و کارمندان ادارات شهرستان ها و استان ها و وزارتخانه هستند و در کل معلم به شمار نمی آیند. بنابراین از پایه، این نسبت دارای خطای آشکاری در محاسبه است. دوم آن که تا آنجا که نگارنده با 24 سال معلمی دیده است، همواره در بسیاری از نقاط کشور با کمبود نیروی آموزشی روبرو بوده ایم و بهترین نشانه ی آن شمار فراوان ساعت های حق التدریس و اضافه کارهای آموزشی است. پس نه تنها معلم، زیاد نداریم بلکه با کمبود آن نیز روبرو ایم. از دیگر سو سال هاست که در مدرسه های شهرهای متوسط، بزرگ و کلان شهرها بسیاری از گرفتاری های آموزشی و پرورشی برآمده از کمبود نیروهای ستادی و پشتیبانی درون مدرسه هاست. بر کارشناسان و فرهنگیان در این گونه شهرها پوشیده نیست که در وضع کنونی در بسیاری از مدرسه با کمبود نیروهایی مانند معاون و مشاور روبرو هستیم و کاهش این نیروها بیش از این می تواند آسیب های جبران ناپذیری مانند عدم رسیدگی درست به دانش آموزان و مسائل تربیتی و آموزشی آنها در این مناطق وارد نماید. پس امکان کاهش این نیروها نیز وجود ندارد.     

  2. از سوی دیگر کاهش نیروهای آموزشی سر راست فشار بر آموزگار و دانش آموز در کلاس را افزایش داده و سبب فشردگی بیش از اندازه دانش آموزان می شود. گرچه در مناطق روستایی آمار دانش آموزان پایین بوده و بنابراین کلاس ها خلوتند، اما در دهه های گذشته رشد شهرنشینی سبب فشردگی جمعیت در شهرها شده است و این رشد سر راست بر آمار دانش آموزان کلاس کارگر افتاده است. گمانی نیست که بالا رفتن شمار دانش آموزان، افزون بر افزایش تنش میان آموزگار و دانش آموز و بروز رفتارهای نادرست از سوی آنها خواهد شد، زمینه بروز خشونت میان شان را نیز فراهم می کند و سبب افت آموزشی و پایین آمدن کیفیت نیز می گردد.  یکی از شعارهای وزیر و تیم همراه از آغاز تاکنون کیفیت بخشی آموزشی است. بی گمان کیفیت بخشی آموزشی از رهگذر این گونه تعدیل نیرو نمی گذرد و این روش می تواند بیش از پیش و بیشتر از گذشته افت آموزشی در مدرسه ها را دامن بزند. از این زاویه و با توجه به شمار دانش آموزان کشور و کلاس های بیش از 45 نفری دبستانی در برخی مناطق و بیش از 35 نفری در دو دوره متوسط اول و دوم در بسیاری از شهرها، آموزش و پرورش نیازمند ترمیم نیرو از راه  استخدام های تازه و افزایش نیروهای آموزشی است. امیدوارم در شرایط پس از استیضاح و آرامش پس از آن، کاربدستان آموزشی بیش از گذشته برنامه ها را نه از دید صرفه جویی های اقتصادی! که از زاویه آموزش های نوین و پیامدهای آموزشی و پرورشی شان ارزیابی کرده و مورد پژوهش قرار دهند.    

  http://www.farheekhtegan.ir/newspaper/page/1704/13/40612/0

نظرات 0 + ارسال نظر
برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد