روز معلم با چهره ای تازه اما دغدغه های دیرینه!

محمد رضا نیک نژاد، روزنامه همدلی،16 اردیبهشت 94

امسال هفته معلم با چهره ای تازه خود را به رخ کشید. سال های سال بود که در این هفته، رسانه های رسمی از جایگاه و بزرگی معلم می گفتند و او را با پیامبران می سنجیدند. سال های سال بود که در این هفته، معلم بر اوج آسمان نشانده می شد و شغلش مقدس می شد و خودش مقدس تر. اما پیش و پس از این هفته، معلم بود و همه ناکارآمدی آموزشی، همه کمبودهای ساختاری، معلم بود و کلاس های پر شمار، معلم بود و بی انگیزگی فراگیر دانش آموزان و معلم بود و گرفتاری های گسترده و کمرشکن اقتصادی و ...  اما هفته معلم امسال در حالی آغاز شد که چندین ماه فریاد اعتراض فرهنگیان برای دیدن آنها و حرفه یشان، کمبودهای فزاینده ساختاری و اقتصادی کار و زندگی یشان و به شمار آوردنشان به عنوان کارمندانی ساخته شده از گوشت و پوست که مانند دیگران می خورند و می خوابند و شاد می شوند و غمگین می شوند و ...  شنیده شد. پیامد فریاد سکوت فرهنگیان در ماه های پایانی سال 93 و فروردین 94، اعتراف فرادستان آموزشی به گرفتاری های اقتصادی – ساختاری سامانه آموزشی بود و بر زبان راندن همه کمبودهایی که فرهنگیان، سال های سال است چه در کنج اتاق آموزگاران و چه در بیانیه های تشکل های مستقل و چه در گردهمایی های اعتراضی آنها در جای جای کشور، گفته می شد و گوش شنوایی برای آنها یافت نمی شد و شاید هم نمی باید یافت می شد. اما امسال معاون پشتیبانی وزیر آموزش و پرورش در تلوزیون، همه آنچه را که دغدغه ی فرهنگیان است در برنامه ای ویژه گفت. همچنین وزیر در روز معلم در تلوزیون به همه تبعیض هایی که فرهنگیان را آزرده است اشاره کرد و دست کم خویش را پیگیر حل دشواری های آموزش و پرورش نشان داد. گرچه در سخنان اش زمینه دل آزردگی بیشتر فرهنگیان را فراهم ساخت. اما بی گمان مهمترین بخش درمان یک بیماری، تشخیص آن است. اکنون فرهنگیان با همه داشته های خویش درد را به به گوش فرادستان رساندند.

اما نکته. نخست آن که امروز توپ اعتراض های صنفی فرهنگیان در زمین وزارت آموزش و پرورش و دولت است. فرهنگیان انتظار دارند که فرادستان وزارتخانه با دستی پر از نیازهای آموزش و پرورش در هیات دولت به چانه زنی بپردازند و سهم سامانه آموزشی از بودجه و امکانات حاکمیتی را به اندازه درخور برسانند. گرچه امید چندانی در این باره هویدا نیست اما بی گمان دولت باید در اندیشه بدست آوردن دلِ آزرده فرهنگیان باشد تا از این رهگذر دچار دشواری تازه ای نگردد. دوم این که فرهنگیان با بهره گیری بهینه از گسترش شبکه های اجتماعی و فن آوری های ارتباطی نوین توانستند به یک همبستگی ارزشمند و گسترده دست یابند و بی گمان این دستاورد ناچیزی نیست. گویا امروز گاهِ آن باشد که این پیوستگی مجازی به یک نهاد واقعی تبدیل شده و فرهنگیان را بیش از این پیرامون خواسته های به حق صنفی – آموزشی گرد آورد و میوه های شیرین آن را گام به گام و در دراز مدت بچیند. پس نباید نا امید شد و همچنان باید پیگیر خواسته های مدنی باشند. در این گام ها نقش کنشگران صنفی مستقل و تشکل های صنفی، پر رنگ می شود و اگر آنها می خواهند همچنان در جنبش فراگیر و پیشرونده  فرهنگیان باقی بمانند و جایگاهی داشته باشند باید در اندیشه متشکل کردن نیروهای پیگیر، توانمند و فرهیخته باشند. اما سخنی با دولت تدبیر و امید و رییس جمهور روحانی. یکی از شعارهای این دولت آزادی های مدنی بود. گویا فن آوری های تازه برای همبستگی فرهنگیان فرصتی پدید آورده است که آنها اندیشه ها و درد ها و خواسته هایشان را با یکدیگر به اشتراک بگذارند. چه بهتر که دولت خود، زمینه بالندگی نهادهای صنفی مستقلی را پدید آورد تا آنها بتوانند در بستری تعریف شده و قانونی خواسته های خویش و فرهنگیان را پیگری نمایند.         


www.hamdelidaily.ir

نظرات 0 + ارسال نظر
برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد