روزمعلم و برزخ معیشت – منزلت!

محمد رضا نیک نژاد،روزنامه شهروند،14 اردیبهشت 94

در روز و هفته معلم،نهادهای رسمی،از جایگاه و نقش معلم در پرورش جان و اندیشه ی جوانان و نوجوانان می گویند و کنش های آموزشی و حرفه ای او را همتراز با پیامبران می خوانند و او را بر کجاوه ای ساخته شده از ورجاوند بر فراز قله ارزش ها می نشانند. در این بزرگداشت های هر ساله،آنچه که از قلم می افتد و کمتر به گوش می رسد و به چشم می آید،پرداختن به دشواری های حرفه ای معلم،وارسی تقش کلیدی و بنیادین او در آموزش و پرورش شهروندان آینده و پیگیری دغدغه های واقعی این شغل است. هر شغلی "حقوق" و "مسئولیت"های ویژه ی خویش را دار که به شدت درهم تنیده و به یکدیگر وابسته اند. نا ترازمندی میان این دو،سبب ناتوانی یا کم توانی شغل مورد نظر،در برآوردن هدف های پیش بینی شده ی سازمانی می گردد. از سوی دیگر،هر حرفه ای برای رسیدن به هدف هاییش و بهروری بهینه از امکانات و شرایط،نیازمند زمینه هایی مادی و غیر مادی است. نبود یا نارسایی زمینه ها و ناهمخوانی آنها با دوگانه حقوق – مسئولیت،هر حرفه ای را به سوی ناکارآمدی و سستی می برد و از آن تنها پوسته ای خوش آب و رنگ پیرامون درونی تهی از هدف های ارزشمند و واقعی می سازد. زمینه های حرفه ی معلمی،سال هاست که زیر سایه سنگین حقوق- مسئولیت،خویش را در هر بزنگاهی و روزنی با واژه های آشنا و به هم پیوسته ی "معیشت" و" منزلت" آشکار می گرداند.

چندین سال است که فرهنگیان به زمینه های درخور حرفه ای و شغلی خویش باور ندارند. آنها با روی آوری به شغل های دوم و سوم و یا کار در آموزشگاه ها و تدریس خصوصی،به دنبال دست یابی به جایگاه اقتصادی- اجتماعی در خور یک شهروندند. از این رو حرفه آموزش و دغدغه های وابسته به آن،در اولویت های نخستین زندگی آنها قرار ندارد و بنابراین چندان هم از آن اتنظار گشایش گره های معیشتی- منزلتی خویش را ندارند. حقوق ثابت و ناکافی،سامانه ارزشیابی شغلی نا کارآمد،احساس بیهودگی تلاش در آموزش نوآموزان،دوری از کانون های تصمیم سازی و تصمیم گیری،به بازی گرفته نشدن در سلسله مراتب سازمانی،اجرای برنامه های خرد و کلانی که نشان از نا آشنایی مدیران میانی و فرادست سامانه آموزشی با چم و خم های حرفه آموزگار دارد،ساختاری نتیجه گرا و نمره مدار که همه تلاش های معلم را در کارنامه پایانی دانش آموزان می بیند،دریافت نشانه هایی از نبود درک مشترک و همدردی آموزش و پرورش،جامعه و خانواده ها در دشواری و حساسیت آموزش نسل های آینده ی کشور و ... همگی در خود پیامی از فراهم نبودن زمینه هایی دارد که می تواند معلم و در نتیجه سامانه ی آموزشی را به ساختاری پویا،به روز و زاینده راهبر باشد.

گذشته از فشارهای  مادی و غیر مادی پیش گفته، معلمی بعنوان یک حرفه با گونه ای دیگر از دشواری ها دست و پنجه نرم می کند. ساختار آموزشی،سامانه ای کرخت،لخت و پر هزینه بوده که چندان دگرگونی های ریشه ای را بر نمی تابد. در این نهاد فراگیر اجتماعی،زمینه های نرافزاری و سخت افزاری درخور برای آموزش بهینه فراهم نیست. فشار این آشفتگی و کمبودها سر راست بر نیروهای ستادی و آموزشی مدرسه ها وارد می شود و خود بر هم زننده زمینه ها و بنیان های آموزش اند. نبود درون مایه های درسی درخور،به روز و در پیوند نبودن آن با زندگی روزمره دانش آموزان،کلاس های رنگ و رو رفته،خسته کننده و بیماری زا،فضاهای آموزشی دور از استاندارهای ملی و جهانی،برنامه درسی فشرده و آزمون مدار،کلاس های پر شمار و مدیریتی بسته،از بالا به پایین و بر پایه زور و هراس و ... از نوجوانان و جوانان،شاگردانی گریزان از آموزش و بی انگیزه پدید آورده است که از کوچکترین فرصت برای فرار از درس و مشق بهره می گیرند و آموزگار،هم شاگردی،کلاس و مدرسه را به بازی می گیرند. فشارهای ناشی از این بازیگوشی ها، تن وجان آموزگار را می آزارد و زمینه ساز بیماری های تن آزار و روان فرسا خواهد شد.

در شرایطی که بسیاری از زمینه های مادی و غیر مادی حرفه آموزشگری فراهم نبوده و بخش فراوانی از حقوق مادی و غیر مادی معلم برآورده نمی شود،سخن از مسئولیت و پاسخ گویی حرفه ای او چندان جایگاه اندیشگی ندارد. سال هاست فرهنگیان به دنبال کمینه ای از دوگانه معیشت- منزلت،خود را به هر دری می زنند و در پایان با دستان خالی بر می گردند. سر و کله زدن با کمبودهای ساختاری و سخت افزاری از سویی و رنجش همیشگی از سستی پایه های نرافزاری، معلم را از انجام کار بیهوده، خسته و درمانده کرده است. آیا در این چنین شرایطی،انتظار رفتارهای پیامبر گونه،انتظاری بی جا نیست؟ گویا گاه آن رسیده باشد که در  آستانه هفته معلم،حرفه ی او را از اوج آسمان! فرود آوریم و جستجو گرانه و از سر درد،به برآوردن خواسته های فرهنگیان و دردسرهای سامانه آموزشی بپردازیم. فرادستان باید بدانند تا گره کور اقتصاد معلم- این کهنه درد- باز نشود سخن از معلم و جایگاه او گفتن، آب در هاون کوفتن و زیره به کرمان بردن است.

http://shahrvand-newspaper.ir/?News_Id=30513

نظرات 0 + ارسال نظر
برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد