روز معلم و مربیان پیش دبستانی

محمدرضا نیک نژاد،روزنامه آرمان،10 اردیبهشت 94

خسته از کار روزانه چای می نوشیدم و با همسر و کودک پیش دبستانی ام درباره رخدادهای روز گفتگو می کردم. همسرم گفت می دانی که به مربیان پیش دبستانی فرزندمان ماهیانه چقدر می دهند؟ و ادامه داد در ماه 400 هزار تومان! تازه نوروز که تعطیل بوده اند نیز تنها 100 هزار تومان به آنها پرداخت شده است! گفتم خیلی نامردی است، تنها 400 هزار تومان. ما که با یک میلیون حقوق و کلی کلاس اضافه و آموزشگاه و ... همیشه هشتمان گرو نُه مان است، ببین آنها چه می کشند! گفت تازه هر سه مربی کارشناسی ارشد دارند. گفتم از سر بی کاری و ناچاری تن به این شرایط می دهند و حتی نمی توانند دم برآورند!

 به یاد خاطره ای دور افتادم که در آن مدیر دبیرستانمان هنگام سازمان دهی نیروهایش، بیشترین معلمانش را از میان حق التدریس ها بر می گزید. پس از مدتی دریافتم که او با گرفتن این نیروها - که چشم به راه گزینش و رسمی شدن بودند - به آسانی حکم می راند. این نیروها همواره دستشان زیر ساتور مدیر بود و با کمترین زاویه با او، کارشان را از دست می دادند و در دم همه تلاش هایشان به باد می رفت و استخدام بی استخدام.   

نیروهای پیش دبستانی نیز چنین شرایط پر سوزی دارند. در دولت پیشین و با نفوذ وزیر آموزش و پرورش اش، بسیاری از پیش دبستانی ها از زیر نظر سازمان بهزیستی بیرون آمدند و همه در حوزه نفوذ آموزش و پرورش قرار گرفتند. برای یکی دو سال بسیاری از آنها به دبستان ها آمدند و امید رسمی شدن در آنها زنده شد. اما هنگامی که حاجی بابایی تصمیم به دگرگونی های ساختاری گرفت، بسیاری از مربیان پیش دبستانی به مراکز نیمه دولتی و غیر دولتی کوچانده شدند و شرایط برایشان بیش از همیشه غیر انسانی گشت. با این که بسیاری از نیروهای پیش دبستانی با سال ها تجربه می توانستند در اولویت استخدام قرار گیرند، حتی هنگام استخدام غیر قانونی 116 هزار نیروی آموزشی در آن دولت، دستشان از رسمی شدن کوتاه ماند و دولت تدبیر نیز با توجیهِ پیش خور شدن ردیف استخدامی برای چند سال، این آموزگاران را همچنان در برابر نابرابری های ناروا، ناتوان کرد.

اما جدای از برخوردهای غیر اخلاقی و غیر انسانی با این نیروها، نقش آنها در بسیاری کشورهای پیشرو بسیار برجسته است و جایگاه برترشان شرایطی برتر نسبت به دیگر آموزش دهندگان فراهم نموده است. کارشناسان و پژوهشگران، دوره پرورش مهارت هایی مانند ارتباط با همسالان، شمارش، مهارت های زبانی، ادراک، بینایی، شنوایی، روش های عادتی پاسخ گویی و ... را پیش از 5 سالگی می دانند و پس از این سن رشد بسیاری از این مهارت ها به ناگاه کاهش می یابد. از این روست که نهادهای آموزشی جهانی بر آموزش های دوران پیش دبستانی بسیار تاکید می کنند. با این توضیح، آیا چنین برخوردی با مربیان پیش دبستانی به عنوان پیش قراولان آموزش به صلاح کشور است؟ آیا زمینه کار و تلاش این ستون های آموزش و یادگیری باید چنان باشد که همواره در فشار و استرس ناشی از استخدام و رسمی شدن باشند؟ و اگر چنین باشد، که هست! چگونه باید چشم به راه آموزش نوباوگانی باشیم که در آینده رهبری کشور را بدست می گیرند؟ ستم های ناروایی که بر این آموزشگران کارآمد می شود، امیدی برای پرورش شهروندانی دانا و توانا باقی می گذارد؟ و ....

امید است آموزش و پرورش امسال با باز کردن ردیف های تازه استخدام شرایطی را فراهم نماید که این همکاران به ترتیب اولویت به استخدام آموزش و پرورش درآیند و با فراهم کردن شرایطی عادلانه و برانگیزاننده، افزون بر این که وظیفه انسانی خویش را انجام می دهد، زمینه ای  برای اثر بخشی بهترِ مهمترین آموزگاران کشور فراهم نماید. تا در آینده پیامدهای مثبت این کار نصیب جامعه و فرزندان مان گردد. در سال‌های اخیر مسئولان و کارشناسان حوزه کودک همواره بر این مساله تاکید کرده‌اند که آموزش در دوران کودکی اهمیت زیادی بر آینده شهروندان دارد. این مساله اما هنوز عملی نشده و بسترهای لازم برای این آموزش فراهم نشده است. سن آموزش رسمی در سند تحول بنیادین پنج‌سالگی است هر چند، مشخص نیست وقتی ما مربیانی را که می‌توانند در دوران پیش‌دبستانی به کودکان آموزش بدهند راضی نکنیم چطور قرار است این سند اجرایی شود؟

http://armandaily.ir/?News_Id=113134

نظرات 2 + ارسال نظر
سهند جمعه 11 اردیبهشت‌ماه سال 1394 ساعت 08:23 ب.ظ

سلام
خسته نباشید.
من همیشه سراغ یک نفر را از شما میگیرم.
به همین دلیل این بار هم از شما میپرسم.

دریا جمعه 11 اردیبهشت‌ماه سال 1394 ساعت 09:58 ب.ظ http://history1400.blogfa.com/

روزت مبارک همکار گرامی

برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد