نهاد آموزش و دگرگونی های نا آزموده!

محمدرضا نیک نژاد،روزنامه آرمان،7 بهمن 93

یکی از وزیران پیشین آموزش و پرورش در جایی گفته بود که چون آموزش و پرورش دشواری های فراوانی دارد و چندان امیدی برای بسامانی آن در یک دوره چهار ساله نیست،وزیران به دنبال انجام کارهای پر سر و صدا می روند،نه ریشه ای و ماندگار! چنین کارهایی از سوی سکانداران نهاد آموزشی در دولت های گوناگون،بر دشواری های فراوان آن افزوده است. یکی از این کارهای درد سرساز،اجرای ساختار 6 – 3- 3 در دولت دهم بود. حاجی بابایی با اجرای سند تحول بنیادین آموزش و پرورش بی آن که به اولویت بندی راهکارها و پیش بینی زمینه های ضروری برای اجرای آنها توجه نشان دهد،سر راست به سراغ 112 هُمین اولویت – یعنی دگرگونی  ساختار – رفته و به اجرای آن دست یازید. در این ساختار پایه ششم به دوران دبستان افزوده شد. چون دهه ها ساختار آموزشی کشور پنج کلاسه بود،در اجرای ساختار تازه،نخستین و مهمترین مشکلی که خودنمایی کرد،کمبود نیرو در این دوره بود. کاربدستان آموزشی که با اجرای شتاب زده و بی برنامه این ساختار،آموزش و پرورش را وارد چالشی خطرناک و بی بازگشت کرده بودند،با فراخواندن دبیران دوره های بالاتر،دست به جبران کمبود نیرو در دبستان زدند. بخشی از این فرهنگیان با وعده هایی از دبیرستان به دبستان آورده شده و برای خود و فرزندان این کشور دشواری های فراوانی پدید آوردند. بی گمان شرایط کار در دبستان بسیار با دبیرستان فرق دارد و روش های آموزشی برای نو آموزان دبستان با روش های دوره دبیرستان فاصله ها دارد. یکی از دبیران که دانش آموخته روان شناسی بود پس از هشت سال مشاوره در دبیرستان با وعده رسمی شدن به آموزش در کلاس دوم دبستان گمارده شد- بدون حتی یک ساعت آموزش ضمن خدمت. پس از چند روز درس دادن،برای بچه ها دیکته می گوید و آنها بهت زده می نویسند و او هم نمره می دهد. زنگ تفریح و با گفتگو با همکاران متوجه می شود که آن گونه دیکته گفتن و نمره دادن سال هاست که در آن پایه انجام نمی گیرد! یا نمونه ای دیگر خانم معلمی که بیست سال در دوره  راهنمایی زبان آموزش داده بود با پذیرش انتقالی اش به تهران،آموزگاری پایه ششم را پذیرفته بود. او می گفت که کارش بسیار دشوار تر از کار با بچه های راهنمایی است و در آموزش درس هایی مانند ریاضی و علوم بسیار مشکل دارد. نمونه های این گونه آشفتگی ها بسیار پر شمار است. اجرای شتاب زده ساختار 6- 3- 3 آموزش و پرورش را گرفتار چرخه ای از دشواری ها نموده که سال های سال گریبان این نهاد مهم و توسعه ای را رها نخواهد کرد. وزیر آموزش و پرورش دولت دهم افزون بر دگرگونی های غیر ضروری ساختاری،پیش از اندیشیدن بر چرایی و پیش از فراهم نمودن زمینه های درخور نرم افزاری و سخت افزاری برای اجرای آن،بزرگترین سهم را در دشواری های امروز سامانه آموزشی داشته است. برای نمونه هنگامی که بیش از شصت درصد مدرسه های کشور نا ایمن و فرسوده هستند،یا در استان هایی مانند سیستان و بلوچستان که فقر آموزشی بی داد می کرد و می کند،با اجرای برخی دگرگونی های ظاهری و ناهمگون با کلیت ساختار آموزشی مانند هوشمندسازی مدرسه ها،برپا نمودن مدرسه های قرآنی،استخدام های بی رویه و غیر قانونی نیروهای نا کارآمد،تعطیلی مدرسه های خاص و ... چالش های بسیار دست و پاگیری برای آن پدید آورد. بی گمان آموزش و پرورش نیازمند نگاهی ویژه از سوی دولت و حاکمیت است که بنیادین ترین آن درک این موضوع است که سامانه آموزشی،نهادی توسعه ای بوده و برای داشتن کشوری- دست کم در منطقه – برتر،نیازمند توانمند سازی این نهاد می باشیم. پیش از هر چیز باید ساز و کاری فراهم نمود که هیچ کس حتی وزیر نتواند در دوره وزارت خویش بر پایه سلیقه و دیدگاهش دگرگونی هایی پدید آورد که بزرگترین و گسترده ترین وزارتخانه کشور را دچار چالش های خطرخیزی نماید.                    

http://armandaily.ir/?News_Id=104170

نظرات 0 + ارسال نظر
برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد