آلودگی هوا و رویکردهای آموزشی

محمدرضا نیک نژاد،روزنامه ی شهروند،8 دی ماه 93

این روزها و با آغاز ماه های سرد باز هم خبرهای وابسته به آلودگی هوای کلان شهرها به ویژه تهران در رسانه ها بازتاب گسترده ای یافته است. بهره گیری گسترده از خودروهای شخصی غیر استاندار،نبود سوخت بهینه برای کارخانه ها،راه بند های فراوان و روشن ماندن خودروها در آنها و ده ها دلیل دیگر زمینه ساز تنگ تر شدن نفس ها در روزهای سرد سال شده است. اما این نوشتار نمی خواهد به زمینه های پدیده خطرخیز آلودگی هوا بپردازد بلکه بهانه آن پرداختن به اثرهای آن بر آموزش کشور و به ویژه دانش آموزان است. همه می دانیم که بیشترین آسیب آلودگی هوا بر کهنسالان،بیماران قلبی و تنفسی و کودکان و نوجوانان است و از این روست که در روزهای آلوده،نهادهای مسئول از شهروندان - به ویژه گروه های پیش گفته – می خواهند از خانه بیرون نروند. از هشت سال دوران اصلاحات گرفته تا دو دوره مسئولیت اصولگرایان بر آموزش و پرورش،رسم بر این بود که مدرسه ها در روزهای آلوده و در مرز هشدار،تعطیل می شدند و دانش آموزان تهرانی و دیگر کلان شهرهای آلوده در سردترین و آلوده ترین روزهای سال در خانه می ماندند. با این کار فرادستان آموزشی وظیفه خویش را در برابر تندرستی دانش آموزان انجام داده و مسئولیت خطرهای پیش آمده را متوجه خانواده می نمودند. اما رخدادی که در نخستین سال مسئولیت دولت تدبیر و امید رخ داد این بود که در بسیاری از روزهایی که آلودگی در مرز هشدار بود،مدرسه ها باز بوده و کنش های آموزشی برقرار. سال گذشته در یکی از روزهایی که هوای تهران بسیار آلوده بود و مدرسه ها باز،سخنی با این درونمایه از وزیر در رسانه ها منتشر شد که : بر پایه بررسی های انجام شده،تعطیلی مدرسه ها در کاهش آلودگی بی اثر بوده! و از  این رو مدرسه ها باز هستند. بی گمان وزیر می داند که در روزهای آلوده شمار ذرات شیمیایی موجود در هوا افزایش یافته و این مواد با وارد شدن به دستگاه تنفسی برای کودکان و نوجوانان که رو به رشد هستند،بسیار آسیب زا بوده و بی گمان این آسیب ها در آینده می تواند برای بسیاری از آنها بیماری های گوناگونی پدید آورد. از این روست که بسیاری از پزشکان،سفارش فراوان می کنند که کودکان و نوجونان در این روزها از کنش های فیزیکی و ورزش خوداری کرده و در خانه بمانند. بنابراین تعطیلی مدرسه ها نه برای کاهش آلودگی هوا که به خاطر نگرانی از آسیب های احتمالی بر تن و جان دانش آموزان است. کاربدستان باید بدانند که هیچ مصلحتی بالاتر از تندرستی شهروندان نیست و با هر بهانه ای نمی توان تندرستی آنها را به خطر انداخت. بی گمان کودکان و نوجوانان در این گونه دلنگرانی ها از هر گروه دیگری سزاوارترند. گمانی نیست که تعطیلی های ناخواسته و پی در پی بر کیفیت آموزشی کارگر بوده و روند آموزش را با چالش های فراوانی روبرو می کند،اما باید دانست که آموزش،مدرسه،آموزگار،کتاب،وزارتخانه و بودجه همه ابزار هستند نه هدف. این ابزارها برای دانش آموزانی است که با تنی سالم،جانی سر زنده و روانی شاد در کلاس حاضر شوند و درونمایه های آموزشی را فرا بگیرند که "عقل سالم در بدن سالم است". نگارنده به عنوان یک آموزگار می تواند گواهی دهد که رفتار و حال و روز دانش آموزان در روزهای آلوده بسیار متفاوت از روزهای عادی است. در این روزها کم حوصلگی و خواب آلودگی، سوزش چشم و گلو و ریزش اشک،سرفه های پرشمار،سر درد و دل به هم زدگی فراگیر و ده ها نشانه دیگر را می توان به فراوانی در میان دانش آموزان دید. اگر کاربدستان دولتی  و آموزشی نمی توانند از حجم آلودگی بکاهند،دست کم می توانند از آسیب های فراوان آن بر کودکان و نوجوانان کمی جلو گیری کنند. امید است که فرادستان آموزشی در برخورد با کنش های آموزشی واقع گراتر شده و بیش از گذشته به آموزگاران،دانش آموزان و پدر و مادرهایشان نزدیک شوند. آلودگی بیشتر در راه است و خطرها و آسیب های آن در کمین،جامعه چشم براه بهترین و واقع گرایانه ترین رفتار از سوی کاربدستان آموزشی است.               

http://shahrvand-newspaper.ir/?News_Id=17836

نظرات 0 + ارسال نظر
برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد