نگاه حاکمیتی به آموزش و پرورش

محمدرضا نیک نژاد،روزنامه آرمان،31/6/93

روز آغاز سال آموزشی نه تنها برای دانش آموزان و آموزگاران،بلکه برای همه کسانی که مدرسه و آموزش های آن را تجربه کرده باشند،حسی خوب و خاطره انگیز پدید می آورد. اما شوربختانه برای بیشتر دانش آموزان و آموزگاران کنونی این حس ناخوشایند و گاه زجرآور است. درون مایه های آموزشی خسته کنند و دور از تجربه های زندگی روزمره،مدرسه و کلاس های نه چندان دلچسب و برانگیزاننده،روش های آموزش سنتی و کسالت آور،مدیریت های آموزشی از بالا به پایین و تحکمی، ورود مدیریت های آموزشی – پرورشی به خصوصی ترین کنش های فردی دانش آموزان مانند شکل مو و رنگ لباس،روش های ارزشیابی نمره مدار و نتیجه گرا و کنکور محور و ....از مدرسه،محیطی آزار دهنده و از آموزش فرایندی دل آزار پدید آورده که دانش آموزان از هر فرصتی برای گریز از آن بهره می گیرند. از سوی دیگر آموزگاران با گرفتاری های فراوان اقتصادی و حس فقر نهادینه شده در وجودشان،افت جایگاه اجتماعی حرفه ی آنها نسبت به دهه های پیشین،دانش آموزان بی انگیزه و گریزان از آموزش و یادگیری،حس بی نتیجه ماندن تلاش در کلاس،برخوردهای یکسان فرادستان آموزشی با کار کردن و کار نکردن آنها! دگرگونی های شکلی و شتاب زده که بیش از آن که آموزش را هدف بگیرند،برای مصرف تبلیغاتی و بالا بردن بیلان کار مدیران میانی و فرا دست آموزشی به کار می رود و ده ها گرفتاری دیگر،آموزگاران را واداشته تا مدرسه و حقوق آموزش و پرورش را همان آب باریکه به شمار آورند و برایش انرژی کمی مصرف کنند و از سوی دیگر انرژی خود را صرف شغل های پر درآمد دیگر نمایند و بنابراین از هر رخدادی که آنها را دمی از فضای آموزش دور نماید،استقبال کنند. اما چرا؟ شوربختانه روند کنونی آموزش در کشور پیامد نگاه حاکمیتی به این نهاد زیربنایی در توسعه و پیشرفت است. کاهش بودجه آموزش و پرورش از دوازده میلیارد دلار در دوران اصلاحات،به نزدیک بیست هزار میلیارد تومان کنونی!کسری بودجه هزاران میلیارد تومانی که سال هاست جزئی از بدنه این وزارتخانه شده است،سنگ اندازی های مجلس و برخوردهای به شدت سیاسی برخی از نمایندگان با مدیران زاویه دار با آنها و بهره گیری از چماق کاهش بودجه و استیضاح وزیر در هر زمان و ... اشاره های چند به این نگاه حاکمیتی دارد. اما شاید پرسیده شود که چرا این گونه برخوردها حاکمیتی به شمار می آیند؟ پاسخ سر راست و پوست کنده به این پرسش آن است که با دگرگونی های اجرایی در کشور و دگرگونی هر چهار سال یک بار دولت ومجلس همچنان دشواری های نهاد آموزش پا بر جا و ماندگار است. بسیاری از کارگزاران کشور،آموزش و پرورش را نهادی نه توسعه ساز و مولد،که مصرف کنند و هزینه بر می دانند و از تاثیر این نهاد بر توسعه و پیشرفت کشورها بی خبرند. این نگاه سبب می شود که در هنگام تقسیم بودجه،همواره آموزش و پرورش در اولویت های پایانی قرار گیرد و نسبت به جایگاهش سهم کمی از بودجه را دریافت نماید. اما چه باید کرد؟ به باور نگارنده فرادستان آموزشی اگر در پی پدیدآوری دگرگونی های بزرگ در ساختار آموزشی کشور هستند،همچنان که همواره برای دریافت بودجه و امکانات بیشتر در حال رایزنی با نهادهای حکومتی هستند،باید بخش بزرگی از تلاش هایشان را صرف دگرگونی دیدگاه های فرادستان حکومتی نسبت به نهاد آموزش نمایند. باید به آنها نشان دهند که آموزش و پرورش در کشورهای پیشرو،سنگ بنای توسعه بوده و هر آنچه که امروزه این کشورها دارند از هزینه کرد در آموزش و پرورش بوده است. بی گمان با این هزینه های مادی و معنوی که امروزه در آموزش کشور می شود،نمی توان انتظار داشت که شهروندانی در تراز جهانی پرورش داد! در اینجا بد نیست که به بخش هایی از پیام وزیر آموزش و پرورش به فراخور آغاز سال آموزشی 93- 94 اشاره شود تا بتوان میزان چشم داشت فرادستان را با امکانات سنجید. " مسئولیت خطیر و حساس تعلیم و تربیت و مطالبات رئیس جمهور محترم،مبنی بر توسعۀ همه جانبۀ آموزش و پرورش و بسط «فرهنگ گفت‌وگو »،ترویج«تفکر انتقادی»و تلاش برای اجرای سیاست‌های «ارتقای کیفیت مدیریت آموزشگاهی»،«ساماندهی و بهسازی نیروی انسانی»،«توسعه مشارکت »،«تمرکز زدایی» تکلیف امروز ما را در آموزش و پرورش مضاعف ساخته است تا علاوه بر تحقق راهبرد «کیفیت بخشی» با ابتنای بر امید و اعتدال،بتوانیم اقدامات موثری برای عملیاتی کردن سند تحول بنیادین،مبنی بر دستیابی دانش‌آموزان به مراتبی از حیات طیبه،توسعه عدالت آموزشی،ارتقای منزلت و مقام فرهنگیان و تعالی نظام آموزش و پرورش به عمل آوریم".(خبرگزاری فارس) آیا هدف های مورد اشاره ی وزیر،با پنج هزار میلیارد تومان کسری بودجه و 99 درصد بودجه ای که صرف دستمزدهای حقوق بگیران آموزش و پرورش می شود و گروه بزرگ از آنها که دارای دستمزدهای زیر خط فقرند و بیش از شصت درصد مدارس و کلاس های فرسوده و ... همخوانی دارد؟ نگارنده پس از شادباش گویی آغاز سال آموزشی به دانش آموزان و آموزگاران،پیشنهاد می دهد که در سال آموزشی تازه کارگزاران آموزشی،در پی پدیدآوری دگرگونی های ژرف در نگاه فرادستان حکومتی باشند. تا شاید به آرامی بتوان سال ها و ماه ها و روز های آموزشی را برای دانش آموزان و آموزگاران دلچسب تر و شادی آور تر نمود.           

 http://www.armandaily.ir/Default.aspx?NPN_Id=699&pageno=5        

نظرات 0 + ارسال نظر
برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد