آموزش زبان مادری به کجا انجامید؟

مهدی بهلولی،روزنامه اعتماد،4 شهریور 93

 در اسفند ماه سال گذشته،مساله آموزش زبان های مادری در آموزش و پرورش،در سطح گسترده ای در رسانه ها،بازتاب یافت و موافقان و مخالفان این طرح دیدگاه های خود را بیان داشتند. آنگونه که در سخنان برخی از فرادستان آموزش و پرورش،و همچنین علی یونسی،دستیار ویژه رییس جمهور در امور اقوام و اقلیت های دینی و مذهبی نمود یافت آموزش زبان مادری،به ویژه در منطقه هایی که کودکان در سال های آغازین آموزش رسمی با درک و دریافت درست زبان فارسی مشکل دارند در دستور کار آموزش و پرورش قرار دارد. گرچه در قانون اساسی و در اصل پانزدهم آن نیز به روشنی بر این مسآله تاکید شده است : "زبان و خط رسمی و مشترک مردم ایران،فارسی است. اسناد و مکاتبات و متون رسمی و کتب درسی،باید با این زبان و خط باشد،ولی استفاده از زبان های محلی و قومی در مطبوعات و رسانه های گروهی و تدریس ادبیات آنها در مدارس،در کنار زبان فارسی آزاد است."  اما نکته مهم این است که هم اکنون و پس از گذشت چند ماه از آن بحث ها و گفت و گوها،جا دارد آموزش و پرورش گزارشی از کارها و تصمیم های آموزشی خود در این زمینه ارائه نماید و روشن سازد که آیا در سال تحصیلی 93-94 که تا آغاز آن چندان وقت دیگری نمانده،تصمیم تازه ای درباره ی آموزش زبان مادری گرفته شده یا نه؟

  در اهمیت آموزش زبان مادری هم،البته می توان بسیار گفت. آموزش زبان مادری،هم اکنون در دنیا یک مسآله ی مطرح و آشناست و مدل و روش های گوناگون دارد. یکی از همه پسند و فراگیرترین آنها مدلی است که بر پیشرفت زبان رسمی،و همزمان یادگیری درون مایه های آموزشی پای می فشارد. در این مدل،با به کاربستن آموزش به زبان مادری،دانش آموزانی که در یادگیری زبان رسمی مشکل دارند اجازه می یابند تا از نظر آموزشی،همپای هم سن و سالانش پیش بروند،در همان هنگام که زبان رسمی را هم فرا می گیرند. این کار اغلب تا سه سال ادامه می یابد. در برخی از سندهای رسمی- آموزشی جمهوری اسلامی هم بر این مساله تآکید شده است. برای نمونه در مجموعه ی سندهای تحول بنیادین در آموزش و پرورش می خوانیم : "برای حمایت از یادگیری کودکان متعلق به اقوام غیرفارس زبانِ ایرانی و برخورداری آنان از فرصت برابریادگیری و رشد،نظام برنامه درسی باید یک دوره تعریف شده"انتقال" از زبان مادری به چرخه زبان رسمی(فارسی) را در کانون توجه قرار دهد. ویژگی های فرهنگی و زبانی مناطق مختلف در برنامه های درسی این دوره محوریت خواهد داشت."

 از سوی دیگر،به گفته ی برخی کارشناسان آموزشی،هر آموزش و پرورش توانمند و کارآمدی،از ابزاری که دانش آموزان از پیش در دست دارند به عنوان بنیانی برای پی ریزی مهارت های تازه و فراگیری دانش نوین،یاری می گیرد. بیشتر کودکان،با مهارت های پایه ای زبان مادری وارد مدرسه می شوند. این بستگی به آموزگار و سامانه ی آموزش و پرورش دارد که این مهارت ها را به کار گیرد تا به دانش آموز در پیشرفت توانایی آموزشی،یاری رساند. کودکان،اگر زبان رسمی را از رهگذر به کارگیری زبان مادری بیاموزند،یادگیری شان کارآمد تر است.

 گذشته از کارایی و کارآمدی،چندین نکته مهم دیگر نیز در آموزش زبان مادری نهفته است. نخست این که،از احساس غرور کودکان به زبان پدر- مادرشان محافظت می کند و به آنها اجازه می دهد تا  در جامعه ای با زبان فرادست رسمی،ضمن نگه داشت پیوندی مهم با میراث فرهنگی و زبانی شان،به آسانی و بدون دردسر زبانی،رفت و آمد نمایند. آموزش زبان مادری،به حفظ احساس هویت کودکان،یاری می رساند؛احساسی که سخت با زبان و فرهنگ خانواده و میراث شان،همبسته است. این آموزش،یکی از شاخص های عدالت آموزشی هم به شمار آید که خود،یکی از آرمان های بسیاری از سامانه های آموزشی کنونی جهان است و پیاوردهای آموزشی- اجتماعی برجسته ای هم دارد.  آموزش و نگهداشتِ زبان های بومی،همچنین بر ژرفای فرهنگی- تاریخی کشور می افزاید،و بر بالا بردن خودباوری دانش آموزان،کارگر می افتد. زبان،احساس نوآوری اندیشگی انسان را شکوفا و پیوند میان آموزش و زندگی را نیرومند می سازد و از این رهگذر،لذت یادگیری را،بیشتر و بهتر می چشاند. آموزش زبان مادری،احساس دلبستگی به سرزمین مادری را در دل ها ته نشین،و ریشه های فرهنگی او را استوارتر می نماید. زبان و فرهنگ بومی،بخشی از کیستی انسان هاست که شایسته ی سنجشگری و گرامی داشت است و براستی چه جایی بهتر از مدرسه و چه زمانی بهتر از سال های نخست زندگی را،می توان برای این گرامی داشت و سنجشگری یافت. 

http://etemadnewspaper.ir/Released/93-06-04/93.htm#286938 

نظرات 0 + ارسال نظر
برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد