تعدیل یا افزایش نیرو در آموزش و پرورش

مهدی بهلولی،روزنامه گسترش صمت،2 شهریور 93

چندی پیش برای نام نویسی فرزندم به دبیرستانی رجوع کردم. دبیرستان چهار کلاس اول داشت. از مدیر دبیرستان پرسیدم کلاس های اول تان چند نفره است؟ گفت تاکنون 35 نفره،اما اگر همین جوری پیش برود تا 40 نفر هم افزایش می یابند. گفتم به نظرتان،آموزش در کلاس چهل نفره را می توان گفت آموزش کیفی؟ گفت ما به اداره اعلام کرده ایم که دیگر جا نداریم اما باز هم دانش آموز می فرستند. رفتم و نگاهی به کلاس ها انداختم. دیدم چهل نفر در این کلاس ها،یعنی در واقع،تا پای تخته سیاه نشستن دانش آموز. البته در مدرسه ای هم که خودم درس می دهم کمابیش وضع همین گونه است یعنی آمار بیشتر کلاس ها،از سی دانش آموز به بالاست. روشن است که این شرایط در منطقه های کم جمعیت ایران و بیشتر روستاها،فرق می کند و شمار دانش آموزان کلاس ها،کمتر است. در کل،اگر شمار دانش آموزان ایران را به شمار آموزگاران تقسیم کنیم به عددی نزدیک به 12 می رسیم. این عدد را چگونه باید تفسیر کرد؟ آیا با استناد به آن،می توان گفت شمار آموزگاران ایران،بالاست و باید به تعدیل نیرو دست بزینم؟

 از دید این نگارنده،اگر به دنبال آموزش و پرورش کیفی هستیم به هیچ رو نمی توان چنین سخنی گفت و چنین کاری کرد. البته در این که آموزگار و دیگر کارکنان آموزش و پرورش باید به درستی آموزش دیده باشند،شکی نیست اما با توجه به وضع جغرافیایی کشور و توزیع نامتعادل جمعیت- که دست کم در کوتاه و میان مدت نمی تواند دگرگون شود- کم کردن شمار آموزگاران،بیش از این که در راستای بهبود وضع آموزش و پرورش شمرده شود کاری در راستای صرفه جویی در بودجه های مالی ارزیابی می گردد . آموزش و پرورش ایران برای بهسازی،به نیروی بیشتر،البته کیفی،نیازمند است نه نیروی کمتر. در مدرسه های ایران،کتابخانه وجود ندارد و یا اگر هم هست کتابدار ندارند. در آموزش و پرورش کیفی،هر مدرسه باید کتابخانه ای مجهز و کتابداری آشنا و کاربلد داشته باشد. یکی از کاستی های نمایان مدرسه های کنونی ایران،کمبود مشاور توانمند و آگاه به آسیب های اجتماعی و روحی- روانی است. هم اکنون چندین سال است از دانش آموزان معتاد و آمار کمابیش بالای آنها سخن می رود. سیگار و قلیان کشیدن در میان دانش آموزان دبیرستانی،به ویژه پسر،روز به روز فراگیرتر می شود. برای مقابله با اینها،یکی از بایسته ها،وجود مشاوران آگاه است. اما هم اکنون اینچنین نیست و بیشتر مدرسه ها،به ساعت مشاوره بیشتر نیاز دارند. بگذریم از این که در برخی از کشورهای پیشرفته،در هر مدرسه،یک پرستار هم وجود دارد و حتی هر هفته،یک پزشک هم به مدرسه سر می زند و زمانی را به دانش آموزان اختصاص می دهد. و یا این که در کلاس های درس،بیش از یک آموزگار وجود دارد.

 آموزش و پرورش ایران،به تعدیل نیرو نیاز ندارد به نیروی بیشتر و کیفی نیاز دارد. در دولت دهم،سهم آموزش و پرورش از بودجه عمومی و از تولید ناخالص داخلی کاهش یافت و با انجام یک سری دگرگونی های صوری و شتاب زده بر آشفتگی و ناکارآمدی آن افزوده گشت. اما در دولت یازدهم،گویا قرار است با برنامه هایی همچون خصوصی سازی بیش از پیش آموزش و پرورش،رتبه بندی آموزگاران،و تعدیل نیرو،تا جایی که می توان از بودجه آموزش و پرورش کاست. ولی تا آنجا که این نگارنده می داند و تجربه های جهانی در کشورهای پیشرو آموزش و پرورش نشان می دهند راه بهسازی آموزش و پرورش هیچ کدام از اینها نیست. فرادستان آموزش و پرورش کشور،نباید اجازه دهند با نگاهی سطحی و اقتصادی به آموزش و پرورش نگریسته شود.

http://smtnews.ir/repository/19/17.pdf

نظرات 0 + ارسال نظر
برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد