آموزش و پرورش و مدیریت کارخانه ای

                    مهدی بهلولی،روزنامه آرمان،15 تیر 93

 اگر از هر یک از آموزگاران ایران بخواهیم که در کار خویش،پنج دشواری بزرگ  پیش روی شان را بنویسند بی گمان در میان نکته های مطرح شده، شمار بالایی از آنها،به مساله بی انگیزگی دانش آموزان اشاره خواهند کرد. این یک واقعیت است که در اغلب کلاس های مدرسه های سراسر کشور،شمار چشمگیری از دانش آموزان،بی انگیزه اند. سخنان آموزگاران در بیان دشواری های کاری خود اما،تنها در همین یک مورد مشترک خلاصه نمی شود و در واقع از دل آنها می توان همانندی های  زیادی بیرون کشید . ولی این،به معنای ریشه یابی یکسان از کاستی های آموزش و پرورش نیست.   برخی آموزگاران،کمبودهای اقتصادی را بیشتر مقصر می دانند،برخی نقش مدیریت متمرکز را پررنگ تر می بینند،برخی القایی بودن زیاد از حد آموزش را علت این وضعیت می شمارند،و برخی هم،همه و مسائلی دیگر را. و همانگونه که از زبان اندیشه وران اجتماعی شنیده ایم هنگامی که ریشه یابی، متفاوت است روش های بهبود و بهسازی هم متفاوت می شوند. چندی پیش نوشته ای می خواندم از استیو دنینگ،که اندیشمندی در گستره مدیریت است و چهار سال هم در بانک جهانی،مشغول به کار بوده است. دنینگ،ریشه ی افت سامانه های آموزشی سراسر جهان را نگاه "کارخانه ای" به آموزش و پرورش می داند. در نگاه کارخانه ای، محصول و برونداد کارخانه از پیش روشن است، می دانیم که ورودی مان چیست و خروجی مان چه خواهد بود. سامانه ی آموزشی که به آموزش اینگونه بنگرد نیز می داند که چه کودکی را تحویل می گیرد و چه کسی را بیرون خواهد داد- دو فرضی که در جهان پیشرفته و دگرگون شونده کنونی،نادرست اند. از دل این مدیریت کارخانه ای،آموزشی بیرون می آید که سویه های اجباری و القایی بالایی دارد و افزون بر دانش آموز،انگیزه ی دیگر دست اندرکاران این گستره (مدیران،آموزگاران،و پدر- مادران) را از بین خواهد برد. از نگاه دنینگ،مدرسه بایستی شخص را برای موقعیت های نامشخص آینده پرورش دهد،از این رو باید از بسیاری از اجبارها دست بکشد و گزینه های بیشتری پیش روی دانش آموزان بگذارد.

 باری،با این ریشه یابی درخور درنگ دنینگ،راه انگیزه بخشیدن به دانش آموزان،گسترش گزینه های آنها در مدرسه است و هر چه بیشتر نزدیک کردن درس ها و درون مایه های آنها به آن چیزی است که هر کدامشان در بیرون از مدرسه برمی گزییند. فرادستان آموزشی،بد نیست نگاهی بیندازند به شمار دانش آموزانی که در بیرون از مدرسه،به ورزش می پردازند،و یا به انواع کلاس های آموزش هنر می روند. سپس میزان انگیزه و علاقه این دانش آموزان را در بیرون از مدرسه و در انجام این کارها،با درون مدرسه و درس خواندن بسنجند. روشن است که سامانه  آموزش و پرورش،هدف های خاص خود را هم دارد و دنبال می کند اما گویا نباید سراسر،دانش آموز و پسندهای او را هم فراموش کرد. انگیزه دانش آموز با افزایش گزینه هایش در مدرسه، فزونی می گیرد و دانش آموز امکان می یابد در گزینش آینده ی خویش،نقش بیشتری بازی کند. اینگونه انگیزه های درونی او افزایش می باید و به مدرسه علاقمند تر می گردد.  

 http://www.armandaily.ir/?NPN_Id=636&pageno=5   

( این یادداشت با کمی حذف در روزنامه به چاپ رسید.)

نظرات 0 + ارسال نظر
برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد