فوتبال،زبان و پسا مدرن

                             مهدی بهلولی،روزنامه شهروند،ص آخر،9 تیر 93

 در برابر آرژانتین که خوب فوتبال بازی کردیم امیدواری ها به برد در برابر بوسنی و رفتن به دور دوم بیشتر شد. بیشتر مردم خوشحال بودند از بازی با حساب و کتاب تیم ملی ایران. اما یک دفعه دیدم کسانی می گویند که ما دوست نداریم تیم ملی ایران ببرد و دلیل های گوناگون فرهنگی و سیاسی می آورند. برای نمونه این که در تیم ملی،از منطقه و استان ما کسی حاضر نیست، و یا برخی دلیل های سیاسی. گفتم اگر تیم ملی ببرد کم اش این است که بهانه ای برای شادی و خوشحالی ملت بدست می آید،آیا شادی را هم  به پای سیاست قربانی می کنید؟ این هم شد روشنفکری!؟ آیا این همان سیاه و سپید دیدن همه چیز نیست؟ بعد با جوان و نوجوانی که  اینگونه "سیاسی" بار می آوری،می خواهی زیبایی بیافرینی و هنرمند و اندیشمند اصیل "غیرسیاسی"؟ که انسانی بیندیشد و به بهسازی دست زند؟ اصلاح با بهسازی،با خطی نگری جور درنمی آید. همه را نمی توان همسان و هم اندازه نمود و سپس امید داشت که از دل چنین جامعه ای هم نگر و هم احساس، جامعه مدنی گونه گون دربیاید که تفاوت در احساس و اندیشه را به رسمیت می شناسد. داشتم اینها را می گفتم که دیگری آمد و گفت پس اگر می خواهیم گونه گون باشیم باید زبان فارسی را کنار بگذاریم که عامل بدبختی ماست و نمی گذارد زبان های مادری دیگر رشد کند. گفتم خب،آنگاه بچه هایمان با چه زبانی با هم حرف بزنند تا همدیگر را بفهمند و گونه گونی شان را به رسمیت شناسند؟ و راستی همان کشورهایی که زادگاه مفهوم هایی همچون جامعه مدنی و گونه گونی اند چند درصدشان زبان رسمی کشورشان را به کنار نهاده اند؟

 راستش با آنها حرف می زدم اما نمی دانم چرا در ذهنم،جمع بندی کتابی درباره ی پسامدرنیسم می گذشت که پست مدرن،مدرن را نابود نمی کند، به ژرفایش کمک می کند.

http://shahrvand-newspaper.ir/default/default.aspx?no=318&dn=2&pid=20&rnd=adgVH4&p=&y=93&m=04&d=09

نظرات 0 + ارسال نظر
برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد