آموزش و پرورش در سال 92

 

مهدی بهلولی 

روزنامه آرمان،24 اسفند 92

 برگشت آرامش خردمندانه و دوری از دگرگونی های پیاپی و کارشناسی نشده،بی گمان،یکی از مهم ترین رخدادهای آموزشی سال 92 است- البته از ماه های میانی سال،که دولت یازدهم سکان امور اجرایی کشور را در دست گرفت. چهار سال ریاست حاجی بابایی بر آموزش و پرورش،که همراه بود با دگرگونی های صوری،رسانه ای شدن گسترده این دگرگونی ها و گفت و گوهای هر روزه کار به دستان آموزشی درباره ی آنها- که هر از گاهی از آنها با عنوان "انقلاب در آموزش و پرورش" هم  نام برده می شد- همگان را عادت به این داده بود که هر روز،از رخداد و تصمیم آموزشی تازه ای بشنوند که به زودی سراسر گستره ی آموزش و پرورش را در خواهد نوردید و موجی از تغییرات را با خود به همراه خواهد آورد! اما با روی کار آمدن علی اصغر فانی،چرخشی چشمگیر در این روند پیدا شد و درنگی کمابیش خردمندانه بر تصمیم گیری ها چیره گشت که پیامدش،دست کم تاکنون،دوری از شتاب زدگی هاست.   این سخن البته به این معنا نیست که در این چند ماهی که از دولت یازدهم گذشت هیچ خبری از دگرگونی در آموزش و پرورش نبود. روشن است که برخی از تصمیم گیری های آموزشی- خواسته یا ناخواسته- همواره خبرآفرین و گفت و گو برانگیز خواهند شد. برای نمونه بحث زبان مادری و آموزش آن و یا آموزش به آن،که در سطح کمابیش گسترده ای از رسانه های همگانی،به بحث گذاشته شد. اما این نمونه ها،هم از نظر شمار و هم از نظر کیفیت گفت و گو و تصمیم گیری،با آنچه که در چهار سال دوران حاجی بابایی رخ داد،تفاوت داشت. این که بحث های خرد و کلان آموزشی،همراه با تصمیم گیری های شتابان،پیاپی به گستره ی همگانی کشانده شوند و چنین وانمود گردد که آموزش و پرورش سخت در حال بهبود و پیشرفت و پویایی است،یک مسآله است و این که یک موضوع  مهم آموزشی،در گستره ی همگانی به پرسش تبدیل گردد و پیرامونش گفت و شنود درگیرد و پای شماری از روشنفکران و اندیشه وران اجتماعی- فرهنگی را هم به میان بکشد،مساله ای است دیگر. در همین جا شاید بد نباشد یادآوری کنیم که یکی از کارهای ارزشمندی که آموزش و پرورش،می تواند به منظور افزایش پویایی خود انجام دهدهمین است که به روش های گوناگون،پای اندیشه وران گستره ی همگانی را به آموزش و پرورش باز نماید.

 به هر رو،می توان گفت که مهم ترین شاخص آموزش و پرورش دولت یازدهم تاکنون،دوری از شتاب زدگی و صوری گرایی بوده است. اما یکی دیگر از ویژگی های آموزش و پرورش در سال 92،نزدیک شدن نسبی فرادستان آموزش و پرورش به بدنه ی فرهنگیان بود. از نمودهای این فرآیند،می توان به دگرگونی در برخی نشریه های آموزش و پرورش اشاره کرد- برای نمونه نشریه ی "نگاه"،که در چند شماره ی گذشته خود تلاش کرده است از "وزیرنامه" بودن فاصله بگیرد و بیشتر به بازتاب نوشته های خود فرهنگیان بپردازد- و یا پیوندی که میان برخی از بخش های جامعه مدنی فرهنگیان با کارگزاران آموزش و پرورش پدید آمد. ناگفته پیداست که ادامه این روند و گسترش بیش از پیش آن در درون پیکره ی آموزش و پرورش،می تواند بر هر چه واقعی تر شدن تصمیم سازی ها و تصمیم گیری های آموزشی و فراخور زمان بودن آنها،کارگر افتد.

 ولی آنچه که در سال 92 بدنه ی آموزش و پرورش ایران را آزرد و کمابیش گلایه ها و دلخوری های آموزگاران را برانگیخت تآخیر در برخی پرداخت ها بود که البته بخش بزرگی از این مطالبات مالی،هنوز هم که تا پایان سال چند روزی بیش نمانده پرداخت نگردیده است. برای نمونه،بخش بزرگی از اضافه کاری فرهنگیان،پاداش پایان خدمت بازنشستگان،حق الزحمه برگزاری و تصیحیح برگه های آزمون های هماهنگ کشوری خرداد و دی 92،حق بیمه طلایی سال 91،پرداخت 9 روزه و ناقص اضافه کاری خرداد ماه- که می تواند به یک رویه تبدیل شود و فرهنگیان آن را از چشم فرادستان کنونی خواهند دید- پرداخت نشدن دو سه ساله ی اضافه کاری مدیران و دیگر کارگزاران اجرایی مدرسه ها،و شمار دیگری از مطالبات،که می توان گفت در چند ماهه گذشته،سخن و گلایه نخست فرهنگیان کشور بود.   

 http://www.armandaily.ir/?NPN_Id=556&pageno=5

نظرات 0 + ارسال نظر
برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد