شرکت تعاونی مصرف فرهنگیان و بی انگیزگی معلمان!

محمد رضا نیک نژاد

دیروز پیامکی دریافت کردم که در آن به برگزاری نشست مجمع عمومی تعاونی مصرف فرهنگیان تهران در روز پنج شنبه 28 آذر 92 در ساعت هشت صبح و به نشانی خیابان شهید رجایی ،سه راه نان ماشینی،خیابان ستاره،تالار دکتر شریعتی اشاره داشت. سال گذشته و پس از برگزاری مجمع عمومی یاداشتی درباره چگونگی برگزاری آن نوشتم و برای برخی روزنامه ها فرستادم.اما به سبب شرایط ویژه ی آن روزها- از جمله ترس از برخوردهای قضایی و شکایت و یا ... - هیچ روزنامه ای آن را چاپ نکرد! اما با دیدن این پیامک،بازخوانی آن یاداشت را سودمند دانستم و آن را منتشر کردم. با این امید که این تعاونی مصرف- با بیش از 160 هزار عضو - در جایگاه  واقعی خویش قرار گیرد و سامانی یابد.    


پنج شنبه بیست و نهم تیر 91، مجمع عمومی شرکت تعاونی مصرف فرهنگیان استان تهران و انتخاب بازرس یک ساله این تعاونی در تالار دکتر شریعنیِ خیابان شهید رجاییِ شهرری برگزار گردید. در این روز نخست، نماینده وزارت تعاون، ساز و کار برگزاری انتخابات را برای شرکت کنندگان در مجمع عمومی سالانه شرح داد و سپس هیات رئیسه ی برگزایِ انتخابات، برگزیده شدند. در ادامه مجمع، نماینده ی هیات مدیره، گزارشی از یک سال کار و پیشنهادهای این هیات را ارائه داد. پس از او نیز بازرس تعاونی، کارهای انجام شده ی خویش درهمین مدت را برای اعضا شرح داد. در پایان این بخش از جلسه نیز نماینده ای از یک شرکت حسابرسی،به ارائه  گزارشی از حسابرسیِ شرکت تعاونی پرداخت. در پایان نیز انتخاب بازرس برگزار گردید که از 188 تن حاضرین  در جلسه و 539 دفترچه ، بازرس پیشین با 366 رای توانست پیروز کارزار گردد.

چند سالی است که گردهمایی های سالانه این شرکت تعاونی به تنش میان فرهنگیان و هیات مدیره و یا بازرس آن کشیده می شود. در چندین دوره گذشته، مجمع عمومی، جایی برای انتقادهای سخت از هیات مدیره گشته و با درگیری های زبانی و گاه فیزیکی پایان یافته است. در دوره هایی نیز انتخابات باطل شده و هیات مدیره دست کم به شکلی غیر قانونی یک سال بر تخت مدیریت تعاونی تکیه زدند و تلاش فرهنگیان معترض  نیز به جایی نرسید. کمتر از دو سال پیش، کم-و-بیش همه عضوهای پیشین هیات مدیره و بازرس جایگزین شدند و امید می رفت تعاونی سامان یافته و ناکامی های گذشته را جبران کند. اما گزارش های ارائه شده ی پنج شنبه، خلاف این را نشان می داد. بازرس تعاونی در حالی که از زیان دهی کمتر! در سال گذشته سخن می گفت، خواهان افزایش سهام عضوهای شرکت تعاونی تا پنجاه هزار تومان بود. این خواسته صدای برخی عضوها را درآورد. نماینده شرکتِ حسابرسی در ده دقیقه ای که از روی برگه روبرویش می خواند، درهیچ موردی حساب های ارائه شده را تایید نکرد و بیشتر جمله هایش با فعل هایی مانند ثبت نشده، ارائه نشده، قابل تایید نیست، سود و زیان مشخص نیست و... سخنانش را به پایان رساند. و این را می توان نشانی از آشفتگی در حساب ها و پریشانی در مدیریت دانست. گرچه بخش فراوانی از این پریشانی و آشفتگی، مرده ریگ هیات مدیره پیشین است، اما همواره پوشیده سخن گفتن و لاپوشانی مصلحت اندیشانه و تعارُف های معمول، که مدیران وقت، درباره مدیران پیشین بکار می برند، بر فضای ناشفاف مدیریت این شرکت دامن زده است. برای نمونه در یکی از سال های گذشته با وجود زیانی دو میلیاردی و اختلاسی هفت صد میلیونی- که در آن قوه قضائیه نیز ورود پیدا کرده بود- از تلاش های هیات مدیره و بازرسان شرکت، قدردانی! واین ناکامی ها به سوء مدیریت آنها نسبت داده می شد. 

 

به هر روی به گفته فرهنگیانیِ که دستیِ در حسابداری و حسابرسی دارند و برخی از عضو های هیات مدیره  کنونی و بازرسان پیشین، این تعاونی ورشکسته است و امیدی به بازیابی آن نیست و به گفته رئیسِ برگزیده جلسه پنج شنبه، دولت نیز خواهان تعطیلی این تعاونی بوده و بیشتر فرهنگیان نیز امیدی به سود دهی آن ندارند و پیگیر وضعیت آن نیستند.

اما در پیگیری و واکاوی  رویدادهای چند سال گذشته، آنچه دیده می شود- از عملکرد مسئولان شرکت تعاونی گرفته تا بی انگیزگی فرهنگیان در پیگیری حق خود- بسیار نگران کننده است. در این سال ها، آوردنِ اتوبوسیِ افرادی که بیشترشان جوانان کم سن و سال و دانش آموزاند و یا افرادی که از تیپ تعریف شده ی معلمی-حجاب و پوشش معمول معلمی!- نشانه ای ندارند، برای پشتیبانی از نامزدهایی خاص، زیاد به چشم می خورد. شمار زیاد دفترچه ها نسبت به شرکت کنندگان، و رای دادن فله ای آنها، برگزاری مجمع عمومی در روزهای پیش از تعطیلی -پنجشنبه ها و در تابستان که بیشر فرهنگیان در استراحت و یا سفر هستند-واپسین مجمع دو روز پیش از آغاز ماه رمضان برگزار شد- با کمترین اطلاع رسانی- شرکت تعاونی مصرف فرهنگیان تهران دارای یکصد وشصت و هفت هزار عضو است. در بهترین روز مجمع، کمتر از شش صد نفر در آن شرکت کرده اند-کمتر از نیم درصد- واین به شدت، تصمیمات گرفته شده در این مجامع را به پرسش می گیرد و شائبه نیمه پنهان برگزار کردن آن را به ذهن می آورد. سه سال انتخابات هیات مدیره باطل شده و دو سال پیش نیز با فشارهای بیرون از مجمع، هیات مدیره برگزیده شد. گزارش های مالی به شکلی پیچیده و تخصصی ارائه می شود که برای بسیاری از اعضا درک آن  دشوار است. مدیران کنونی و پیشین بر زیان دهی بیش از اندازه شرکت پای می فشارند، اما باز برای برگزیده شدن، خود را به آب و آتش می زنند! نبود ساز و کاری درست برای رای گیری درباره تاییدِ ترازنامه مالی سالانه ـ برای نمونه، رای جوانان و غیر فرهنگیان حاضر در جلسه و تاثیر آن بر سرنوشت و حق بیش از 160 هزار فرهنگی وچشم پوشی بر تخلفات انجام شده در مجامع عمومی، به شدت رویه موجود در شرکت تعاونی را در غباری از شک و تردید قرار داده که آینده ای روشن را برای آن نمی توان دید.

اما بخشی فراوانی از این وضع، پیامد رفتارِ خودِ فرهنگیان، و بی انگیزگیِ آنها در پیگیریِ حقوق خویش است. یکی از نامزدهای مستقل برای بازرسی، از بی میلی فرهنگیان برای شرکت در این مجمع گلایه کرده و از فرستادن شش هزار پیامک، برای فرهنگیان و درخواست شرکت در مجمع عمومی خبر داد که حاصل اش حضور کمتر از 30 تن در این گردهمایی بود! بی انگیزگی فرهنگیان، گستره ای برای شماری از افراد- در خوشبینانه ترین شکل،ناتوان در مدیریتِ بنگاهی چند ده میلیاردی- فراهم نموده تا جورچین ناکامی های این شرکت را کامل نمایند. اگر دست کم یک درصد از167 هزار عضو در این مجامع شرکت کنند، هزینه های زیرپا گذاشتن یا دور زدن قانون را برای گروه های بهرمند از این  آشفتگی مالی بالا رفته و جلو بسیاری از پریشانی حساب ها گرفته می شود. اما افسوس بیشتر آنها تنها 20-30 هزارتومان سهام خود را می بینند و چشم بر بسیاری از منافع دیگر این گردهمایی ها می بندند.

      اما آیا تنها سوء مدیریت، شرکت تعاونی را در آستانه ورشستگی برده است؟ آیا می توان به سامان یافتن تعاونی که بنا بر آمار و ترازنامه، ورشکسته است،امیدی داشت؟ آیا عزمی برای گذر از بحران با یاری فرهنگیان وجود دارد؟ آیا فرهنگیان برای بازسازی دوباره شرکت وارد شده و یا به بازی گرفته می شوند؟ درصورت ورود آنها، راهکار چیست؟ تا کی فرهنگیان به سرنوشت سرمایه هنگفت خود دراین شرکت بی تفاوت خواهند بود؟ آیا تنها یک بازرس، برای واکاوی و بررسی مسائل شرکت صدوشصت و هفت هزار سهامدار بسنده است؟ آیا باید امیدوار بود که زمان برگزاری مجمع عمومی از تابستان، به سال تحصیلی آورده شود تا فرهنگیان بیشتری در آن شرکت نمایند؟ آیا وزیری که خود را پشت وپناه فرهنگیان می داند،تاکنون برای جلوگیری از سوء استفاده و ناکارآمدی مدیریت حاکم بر نهادهای مالی وابسته به آموزش و پرورش کاری کرده است؟ آیا به پیامدهای ورشکستگی یا زیاندهی این نهادها، و از آن میان شرکت تعاونی مصرف فرهنگیان تهران اندیشیده است؟ و براستی آیا کسی دغدغه ی پاسخگویی به این پرسش ها و پیگیری برباد رفتن سرمایه های فرهنگیان را دارد؟ و یا تنها در اندیشه ی شعارهایی هستند که ارج و ارزش فرهنگیان را به رخ می کشد؟ 

نظرات 1 + ارسال نظر
کانون وبلاگ نویسان بروجرد پنج‌شنبه 28 آذر‌ماه سال 1392 ساعت 11:02 ب.ظ http://www.brblog.ir

با سلام .
شما هم به بروجرد بلاگ ، مرجع وبلاگ نویسان بروجرد بپیوندید

www.brblog.ir

برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد