چشمان فرهنگیان،همچنان در پی وزیری درخور

محمد رضا نیک نژاد

این یاداشت را درست همان روز  برگزیدن دکتر فانی به سرپرستی آموزش و پرورش نوشتم. اما با گذشت بیش از دو هفته،هیچ یک از روزنامه ها آن را چاپ نکردند. گویا به خاطر داشتن دیدگاهی متفاوت با دیدگاه رسمی،مسئولان روزنامه ها و یا سیاست گزاران آموزشی، دچار سانسور گردیده است. به گمانم از دید گروه های سیاسی در کشور،تنها باید غیر خودی ها را با نقد نواخت و خودی ها را با پر قو نوازش نمود! به باور من بیشترین خوانندگان یاداشت ها را باید در جهان مجازی یافت و از این رو آن را در فیس بوک و تارنگارم منتشر می کنم.

پس از دست ردِ نمایندگان مجلس به سینه ی محمد علی نجفی برای وزارت آموزش پرورش و به دنبال آن سرخوردگی، ناخوشنودی و دلخوری فراگیر معلمان،تشکل ها و کنشگران صنفی فرهنگی،اکنون گماردن دکتر فانی به سرپرستی این وزارتخانه،گفتگوهای دامنه داری را میان فرهنگیان پدید آورده است. برای رییس جمهور روحانی،یافتن گزینه ای مانند دکتر نجفی- که هم زمان گزینه ی دلخواه دولت و فرهنگیان بود- اگر نگوییم ناممکن که بسیار دشوار است. از این رو برگزیدن دکتر فانی به سرپرستی گسترده ترین نهاد اجتماعی- دست کم تاکنون- نتوانسته همراهی و همدلی همه ی فرهنگیان را برانگیزد و البته نگرانی هایی را نیز به همراه داشته است. اما سرپرست کنونی سامانه ی آموزشی- که یکی از گزینه های وزارت نیز می باشد- کیست و چه ویژگی هایی دارد؟ دکتر علی اصغر فانی،زاده ی سال 1333 در تهران،کارشناسی ارشد راه و ساختمان از دانشکده فنی دانشگاه تهران و دکترای مدیریت رفتار سازمانی و منابع انسانی از دانشگاه تربیت مدرس است . از سال 59- و در سن 24 – 25 سالگی- با پوشیدن جامه ی معاونت منطقه شانزده تهران،وارد آموزش و پرورش می شود و تا سال 68 در مقام های گوناگونی با این وزاتخانه همکاری می کند . سال 68،نخست به دانشگاه تربیت مدرس رفته و سپس به معاونت فرهنگی بنیاد شهید گمارده می شود. از سال 76 و با روی کار آمدن دولت اصلاحات دوباره به آموزش و پرورش اسباب کشی می کند و معاونت وزیران این دولت- مظفر و حاجی- را عهده دار می شود. در پایان نیز هنگامی که نخستین وزیر پیشنهادی رییس جمهور احمدی نژاد،در به دست آوری رای اعتماد نمایندگان ناکام می ماند برای دو ماه و ده روز سر پرست آموزش و پرورش می شود. اما ریشه ی نگرانی ها از کجاست و چرا از شور و امیدی که در پی برگزیدن نجفی پدید آمد،خبری نیست؟  جایگاهِ سیاسیِ کم فروغِ دکتر فانی- در میان کابینه ی قدرتمند رییس جمهور روحانی- از سویی و پایگاه نه چندان فراگیر اجتماعی اش در میان فرهنگیان از دیگر سو،هم زمان از تاثیر ایشان در هر دو گروه  می کاهد. معاونت ایشان در دو دوره ی وزارت مظفر با رویکردی محافظه کارانه و حاجی،با گرایش های روشن اصلاح طلبانه،بسیار پرسش برانگیز است. سخنان نا روشن و دارای کلید واژه های همیشگی مدیران پیشین آموزش و پرورش، بر نگرانی ها،سرگردانی ها و اما و اگرها دامن می زند و این پرسش را پیش می کشد که آیا در خورجین توانایی های فانی،چیز تازه ای برای ساختار گرفتار و زمینگیر سامانه ی آموزشی یافت می شود؟ پیاده کردن برنامه ها و شعارهای انتخاباتی رییس دولت یازدهم در آموزش و پرورش،وزیری می خواهد که بیشترین همسویی را با ایشان داشته باشد و بتواند برنامه های جسورانه ی دولت را به اجرا درآورد. گزینه ی نهایی وزارت باید بتواند قفل دشواری های این ساختار بیمار را با کلید تیزبینی و جسارت در قفلِ گرفتاری ها بچرخاند و گشاینده ی راهی برای دگرگونی های بنیادین در سامانه ی آموزشی باشد. کامیابی سرپرست کنونی آموزش و پرورش در گشایش چنین راهی – با توجه به پیشینه اش - با اما و اگرهای فراوانی همراه است.

 پس چه باید کرد؟

1-      دکتر فانی به عنوان یکی از گزینه های احتمالی وزارت،در مدت باقی مانده تا معرفی به مجلس،باید برنامه ها و راهکارهای خویش را برای حل دشواری های فراوان آموزش و پرورش ارائه دهد و هر چه بیشتر توانایی های خویش را در برابر دیدگان فرهنگیان رونمایی نماید تا شاید در مدت سرپرستی،همگرایی درخور،میان دولت و فرهنگیان را فراهم.

2-      پس از انتخابات و در پی برآمدن دولت تازه،برهم کنش و همکاری بی مانندی میان فرهنگیان،کنشگران صنفی و تشکل های آنها از سویی و کارگروه تعیین وزیر از سوی دیگر،سبب معرفی دکتر نجفی برای وزارت آموزش و پرورش گردید. اکنون نیز رییس جمهور می تواند با سامان دهی دوباره ی این کارگروه و با همیاری کنشگران و تشکل های صنفی،از میان گزینه های پیش رو بهترین آنها را برای رهبری این نهاد برگزیند.  

3-      اگر چه محمد علی نجفی به ساختمان سپهبد قرنی راه نیافت اما فرایند انتخاب و معرفی ایشان تجربه ای ارزشمند از همدلی،همکاری و همیاری فرهنگیان بر جا گذاشت که می تواند در آینده سنگ بنای ارزشمندی برای پیگیری های صنفی آنها گردد. از این رو فرهنگیان کشور با بهرگیری از آن تجربه،می توانند فرایندی را آغاز و پیگیری نمایند تا پیامدش انتخاب وزیری شایسته،توانمند و دلخواه باشد.       

4-      رییس جمهور روحانی با توجه به جایگاه پیشینشان در مرکز تحقیقات استراتژیک و آشنایی با مدیران توانمند در این مرکز،می توانند گزینه های درخوری را برای به دست گرفتن سکان رهبری آموزش و پرورش نامزد و پس از رایزنی و هم اندیشی با کنشگران،تشکل ها و نهاد های صنفی و با همدلی وهمکاری با آنها،نزدیک ترین فرد به برنامه هایش و محبوب ترین آنها در میان فرهنگیان را به مجلس معرفی نماید.

5-       گاهی یک مربی فوتبال با یافتن استعدادهای جوان و ناشناس و جایگزینی آنها به جای بازیکنان با تجربه- اما از کار افتاده – زمینه ی معرفی پدیده هایی ملی و جهانی  را فراهم می سازد. شاید در نبود گزینه ی درخور در میان مدیران کنونی و پیشینِ آموزش و پرورش،گنجاندن گزینه های جوان و کمتر شناخته شده،گاه آن باشد که رییس جمهور با معرفی مدیری با استعداد و جسور، راه را برای دگرگونی های مورد نظرش هموار نمایند.    

نظرات 1 + ارسال نظر
نانموده های مدرسه چهارشنبه 13 شهریور‌ماه سال 1392 ساعت 08:05 ب.ظ

جانا سخن از زبان ما می گویی
جماعت قلم به دست اگر قلم به مزد نباشند، بیشترین آسیب را از نشریات می بینند. تا زمانی عزیزند و مطالب شان به چاپ می رسد که به ساز گردانندگان نشربه برقصند.
نقد در نشریات ما جایگاه واقعی ندارد. پیشنهاد می شود همچون گذشته که توسط شما و آقای بهلولی یادداشت ها توزیع و به چاپ می رسید، اکنون با رویکردی جدید، مسیری برای انعکاس انتقادات مان بیابیم. وحدت رویه در بین دوستان رمز ماندگاری است.
وظیفه ما انتقاد است. رسالتی که با بازی های سیاسی همخوانی ندارد.

برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد