نفت و آموزش و پرورش

 

مهدی بهلولی،فرهنگیان نیوز

 

یکی از شگفتی های کشورهای نفت خیز و ثروتمندی همچون ایران،که از سرمایه های طبیعی فراوانی برخوردارند، این است که در این کشورها،همواره به هنگام تخصیص بودجه،آموزش و پرورش در اولویت های پایانی دولت هاست. این نگارنده خود چند بار از زبان برخی وزیران گذشته ی آموزش و پرورش این نکته را شنیده ام که آموزش و پرورش،به هیچ رو در اولویت های نخست پرداخت بودجه نیست. همگان البته سخنان علی احمدی،وزیر آموزش و پرورش احمدی نژاد،را هم به یاد داریم که در روزهای پایانی وزارتش گفت من برای گرفتن بودجه ی آموزش و پرورش،بارها به گریه افتاده ام و ذلیل شده ام!(نقل به مضون)گویا همین علی احمدی هم بود که یک بار گفت تا در هیآت دولت،بحث افزایش حقوق ناچیزی برای فرهنگیان می شود به شتاب مبلغ در یک میلیون نفر ضرب می گردد و مخالفت ها برمی خیزد که مبلغ بالایی می شود و بودجه نداریم!

 در بررسی این بی توجهی ها به آموزش و پرورش – که البته تنها مختص ایران نیست و شمار چشمگیری از کشورهای جهان را دربرمی گیرد- در کتاب "آموزش و توسعه" نوشته ی عباس معدن دار آرانی و محمدرضا سرکار آرانی،تحلیلی دیدم که گرچه چندان ناشنیده و تازه نیست اما خواندنش،به ویژه به همراه برخی جزییات و آمار آورده شده،خالی از لطف نمی باشد :

"یکی از اثرات منفی سرمایه های طبیعی به عدم ارج گذاری واقعی و نه شعاری ملت ها به امر آموزش مربوط می شود. بعضی از ملت ها فکر می کنند که ثروت طبیعی مهم ترین سرمایه ی آنهاست و لذا سرمایه گذاری آموزشی در فرزندان خود را جدی تلقی نمی کنند. نکته ی جالب این که در بررسی سهم نیروی کار شاغل در تولید مواد خام در کشورهای مختلف،آشکار شده است که نرخ ثبت نام در همه ی دوره های تحصیلی دارای رابطه ی معکوس با میزان وفور سرمایه ی طبیعی است. برای مثال،در حالی که نرخ جهانی ثبت نام جوانان در مدارس متوسط شصت و چهار درصد است و در کل دنیا بیش از 5 درصد از تولید ناخالص ملی(بین 10 تا 20 درصد از بودجه یا 3 تا 7 درصد از تولید ناخالص ملی کشور) صرف آموزش و پرورش می شود،کشورهای عضو اوپک فقط پنجاه و هفت درصد جوانان لازم التعلیم خود را در دوره ی متوسطه ثبت نام کرده و کم تر از 4 درصد از تولید ناخالص ملی کشورشان را صرف آموزش و پرورش کرده اند.

 تجربه ی کشورهای نفت خیز می تواند گواه خوبی برای اثبات آثار منفی دسترسی ارزان به منابع طبیعی باشد. مسلم است که اگر منافع نفت به خوبی مدیریت شود آموزش،شغل و رفاه برای مردم فراهم می شود. اما متآسفانه کشورهای صادرکننده،به ندرت عواید نفت را جهت بهبود زندگی اکثریت مردم خود و یا رشد اقتصادی به کار می برند. عواید نفت اغلب صرف انجام پروژه های نمایشی،خرید سلاح و مهمات،هزینه های ایدئولوژیک نظام سیاسی و منافع شخصی کارگزاران دولتی و در نهایت بروز ناهنجاری های اقتصادی می شود. رشد اقتصادی در بیش تر کشورهای صادرکننده ی نفت کم تر از کشورهای واردکننده ی آن است. برای مثال،تولید ناخالص ملی امروز نیجریه- با همه ی ثروت نفتی آن- خیلی بیش تر از دهه ی 1960 میلادی نیست. از سال 1965 تا 1998 میلادی یعنی بیش از سه دهه،نرخ متوسط رشد سالیانه ی تولید ناخالص ملی ایران و ونزوئلا 1 درصد،لیبی 2 درصد،عراق و کویت 3 درصد و قطر 6 درصد بوده است. به همین ترتیب از سال 1965 تا 1998 میلادی نرخ متوسط رشد تولید ناخالص ملی کلیه ی کشورهای عضو اوپک- عمده ترین صادرکنندگان نفت دنیا- هر سال یک و سه دهم درصد افت کرده است،در حالی که کشورهای با درآمد کم و متوسط شاهد رشد سالیانه ی 2/2 درصد در تولید ناخالص خود بوده اند. نتایج پژوهش دیگری نشان می دهد که بیش از هفتاد درصد جمعیت نیجریه،بزرگ ترین صادرکننده ی نفت در افریقا،زیر خط فقر زندگی می کنند. در آنگولا تا سال 1996،در حالی که از هر چهار کودک یک کودک قبل از این که به سن پنج سالگی برسد،از فقر و گرسنگی می مرد،بیش از چهل و یک میلیارد دلار از درآمد نفتی آن کشور مفقود شده است. البته وضع سایر کشورهای صادرکننده ی نفت در مصرف بهینه ی درآمدهای حاصل از فروش نفت نیز رضایت بخش نیست. در چاد میلیون ها دلار از پول نفت خرج جنگ داخلی شده است و ونزوئلا در قرن بیست و یکم،می خواهد با پول فروش نفت مجددآ نظام شکست خورده ی سوسیالیستی را برپاکند. به زعم فرید من،افزایش درآمد نفت رابطه ی معکوسی با رشد دموکراسی و رفاه اجتماعی در کشورهای خاورمیانه دارد. طی دوره ی زمانی 1998- 1975 از شصت و پنج کشور دارای منابع غنی،فقط چهار کشور بوتسوانا،اندونزی،مالزی و تایلند با سرمایه گذاری طویل المدت توانسته اند سالیانه بیست و پنج درصد بر تولید ناخالص داخلی خود افزوده و رشد سالیانه ی تولید ناخالص ملی آنها بیش از 4 درصد گردد. جالب این که طی همین مدت و در شرق آسیا کشورهای فاقد منابع غنی طبیعی همچون هنگ کنگ،سنگاپور،کره ی جنوبی و تایوان دارای عملکرد اقتصادی بهتری نسبت به کشورهای نفت خیز بوده اند. تجربه ی نروژ به منزله ی دومین صادرکننده ی نفت بعد از عربستان،آشکار کرده است که اثرات منفی سرمایه ی طبیعی در کشورهای عضو اوپک ناشی از ضعف سرمایه ی انسانی و ناکارآمدی مدیریت این جوامع است.

...در ایران علی رغم فراوانی سرمایه ی طبیعی،در نیم قرن اخیر وزارت آموزش و پرورش با توجه به حجم مسئولیت خود،هیچ گاه جایگاهی واقعی نزد برنامه ریزان اقتصادی و مدیران برنامه و بودجه ی دولت پیدا نکرده است. کسری بودجه،ضعف امکانات آموزشی و نارضایتی اقتصادی معلمان آشکارا به پدیده هایی دائمی در نظام آموزشی ایران مبدل گشته اند.

از لحاظ اقتصادی هر چه سهم سرمایه ی طبیعی در تولید ناخالص ملی بیش تر باشد،این امر بدین معنی است که سهم سایر اشکال سرمایه(به ویژه سرمایه ی انسانی و سرمایه ی فیزیکی) در تولید کم تر است و مردم با بهره برداری و استخراج ثروت طبیعی به نفع خود و به ضرر نسل های آینده،به ثروت می رسند. عکس این موضوع نیز صادق است چرا که مردم کشورهای فاقد منابع طبیعی مجبور هستند از طریق سرمایه ی انسانی و سرمایه ی فیزیکی(فناوری) به ثروت برسند. در نتیجه می توان گفت هر چه میزان و سهم سرمایه ی انسانی و فیزیکی در تشکیل سرمایه ی ملی بیش تر باشد،سطح دانش مردم بالاتر و نظام آموزشی دارای اهمیت و منزلت بیش تری است. در تآیید این نکته، گیلفسون معتقد است که در کشورهای سرشار از منابع طبیعی،هزینه های عمومی تخصیص یافته به آموزش دختران و نرخ ثبت نام در دوره ی متوسطه دارای رابطه ی معکوس با سهم سرمایه ی طبیعی در ثروت ملی است و این گونه به نظر می رسد که افزایش سرمایه ی طبیعی باعث تضعیف روند شکل گیری بیش تر سرمایه ی انسانی می شود. گیلفسون با قاطعیت اظهار می کند که : "ملت هایی که به منابع طبیعی خود به عنوان مهم ترین منبع ثروت دلگرم هستند،آگاهانه و ناآگاهانه با بی اعتنایی به سایر منایع خود و به ویژه صرف هزینه ی کم برای آموزش انسان ها،رشد و توسعه ی خود را به عقب می اندازند. ثروت و سرمایه ی طبیعی چشم بصیرت بین آنان را بر درک اهمیت آموزش کودکان شان می بندد."

... بنابراین می توان نتیجه گیری کرد که :

الف. بین رشد اقتصادی و وفور سرمایه ی طبیعی همیشه رابطه ی مستقیم وجود ندارد،

ب. بین افزایش مثبت شاخص های آموزشی با افزایش سهم سرمایه ی طبیعی در ثروت ملی رابطه ی معکوس وجود دارد.

ج. بین رشد اقتصادی با آموزش و پرورش همگانی رابطه ی مستقیم وجود دارد. "  

http://farhangiannews.ir/view-10741.html

نظرات 0 + ارسال نظر
برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد