آموزش در پرانتز

 مهدی بهلولی،روزنامه ی بهار،5 مرداد 93

 

چند روز پس از رای‌گیری در مجلس درباره وزیران پیشنهادی دولت یازدهم و رای نیاوردن سه نفر از کسانی که به عنوان وزیر پیشنهاد شده بودند، برخی رسانه‌های رسمی کشور، درباره رخدادهای آن روز مجلس، گزارش‌هایی را بازتاب دادند- و البته همچنان می‌دهند- که ارزش درنگ و گفت‌وگو دارند. برای نمونه در پاره‌ای از این گزارش‌ها، سخن از نامه‌هایی است که برخلاف آیین‌نامه مجلس در روز رای‌گیری، بدون آگاهی هیات‌رئیسه مجلس در میان نمایندگان پخش شد. آن‌گونه که در این گزارش‌ها می‌خوانیم پخش این نامه‌های هدفمند، هم غیرقانونی بوده و هم دست‌کم در پایین آوردن رای نجفی کارساز افتاده‌اند. اگر به این نکته نیز دقت کنیم که محمدعلی نجفی، وزیر پیشنهادی آموزش و پرورش، درست نیمی از آرای نمایندگان را به‌دست آورد و برای گرفتن رای اعتماد، تنها به یک رای دیگر نیاز داشت، آنگاه روشن می‌شود که تخلف برخی نمایندگان تا چه اندازه می‌تواند کارگر افتاده باشد. گویا در این کار، افزون بر امیرآبادی فراهانی(نماینده قم)، نمایندگانی از کمیسیون آموزش و تحقیقات هم، همچون محمدمهدی زاهدی(رئیس کمیسیون) و مهدی کوچک‌زاده نقش داشته‌اند. ناگفته نماند که دلخواست کمیسیون آموزش و تحقیقات این بود که غلامعلی حدادعادل - که عضو کمیسیون آموزش می‌باشد- به عنوان وزیر آموزش و پرورش به مجلس معرفی شود.

 به هر رو، برخورد و رفتار شماری از اعضای کمیسیون آموزش و تحقیقات مجلس، به‌ویژه محمدمهدی زاهدی رئیس این کمیسیون در روز رای‌گیری، نزد بسیاری از فرهنگیان، سخت زیر پرسش است. حتی اگر بپذیریم که عضوهای این کمیسیون در رخدادهای گزارش شده روز رای‌گیری، نقشی نداشته‌اند. خاموش ماندن آنها در برابر کاری غیرقانونی که بی‌گمان به زیان آموزش و پرورش انجامید، به هیچ‌رو توجیه‌پذیر نیست. در این نکته نیز هیچ شکی نیست که پشتیبانی نکردن کمیسیون آموزش از نجفی، درست در برابر پشتیبانی طیف گسترده‌ای از فرهنگیان کشور انجام پذیرفت. موجی که به حمایت از نجفی در میان فرهنگیان شکل گرفت نشان داد که وی محبوب‌ترین وزیر آموزش و پرورش در میان فرهنگیان است و البته این چیزی نبود که بر نمایندگان مجلس پوشیده بماند. یک موضوع دیگر هم آشکار است که کمیسیون آموزش و تحقیقات مجلس، با رویکردی «سیاسی» - و نه آموزشی و تخصصی- با نجفی برخورد کرد. برخی نمایندگان مجلس، چشم بر همه توانمندی‌های نجفی و تجربه و آگاهی‌های آموزشی،همچنین فرهیختگی و شخصیت مثال‌زدنی‌اش بستند و به دلیل اینکه وی در راه و روش سیاسی دیگری است به وی رای ندادند. روشن است که چنین رفتاری از چشم آموزگاران کشور به دور نمانده و نخواهد ماند. در چند سال گذشته که آموزش و پرورش با شمار چشمگیری از دگرگونی‌های غیرکارشناسانه روبه‌رو شد، کمیسیون، تنها به تائید تصمیم‌های وزیر پرداخت و اگر گاهی هم انتقادی نمود تا آنجا به پیش نرفت که در عمل، کاری موثر در برابر دگرگونی‌ها انجام دهد. عضوهای کمیسیون در برابر تعطیلی پنجشنبه‌ها- که به یکباره و تنها چند روز مانده به آغاز مدرسه‌ها انجام پذیرفت- یا خاموش ماندند یا تنها به چند گفت‌وگوی اعتراضی بسنده نمودند. در رخداد تلخ آتش گرفتن کلاس درس روستای شین‌آباد- که به کشته شدن دو دختر بچه دبستانی و سوختن و مجروح شدن شماری دیگر انجامید- تنها چند روزی تهدید به استیضاح وزیر کردند و پس از مدت کوتاهی پا پس کشیدند. در برابر واپسین کار حاجی‌بابایی هم که شمار چشمگیری از نیروهای غیرآموزشی مدرسه‌ها را به آموزگار تبدیل وضعیت نمود کمتر سخنی از کمیسیون آموزش شنیده شد. از این‌رو این نگارنده به‌عنوان یک آموزگار، به عضوهای کمیسیون آموزش و تحقیقات پیشنهاد می‌کنم که در نشست‌های آینده خود، زمانی را برای بازنگری عملکردشان بگذارند.

http://www.armandaily.ir/?NPN_Id=395&pageno=7

نظرات 0 + ارسال نظر
برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد