رقتار سازی در آموزش و پرورش

محمد رضا نیک نژاد، روزنامه ی آرمان، 9 مرداد 92

(توضیح: این یاداشت با کمی حذف در روزنامه به چاپ رسید)

حسن روحانی رییس جمهور برگزیده،پیش از انتخابات در گفتگویی با پایگاه خبری آفتاب می گوید: "تأکیدات نظام آموزشی ما هم به گونه‌ای است که خروجی‌اش برای جامعه در برخی ابعاد کارآمد نیست.برای مثال، در این کشور مردم کم کتاب می‌خوانند،فیلم می‌بینند،یا به موزه می‌روند و کلاً مصرف فرهنگی‌شان کم است. این‌ها عادات و گرایش‌هایی هستند که باید از دوران مدرسه در افراد ایجاد شوند، ولی برنامه درسی مدارس ما اصلا مبتنی بر دعوت به خواندن نیست، دانش‌آموز بیشتر یاد می‌گیرد چگونه کنکور قبول شود تا چگونه اهل علم باشد. یادمان باشد،کنکور قبول شدن به معنای اهل علم بودن نیست"(پایگاه خبری آفتاب 13/3/92). حسن روحانی در این بخش از گفتگو بر ناکارآمدی ساختار آموزشی در پدیدآوریِ رفتارهای فرهنگی و اجتماعی- که نمونه ای از آموزش های شهروندی اند-انگشت می گذارد. افزون بر رفتارهای مورد اشاره ی ایشان یعنی کم خوانی کتاب،نرفتن به سینما و موزه .. ؛خشونت پرهیزی،همدردی، راستگویی، پاسخگویی،احترام به دیگران و رعایت حقوق آنها و ... رفتارهای شهروندی در جهان امروز را در بر می گیرند. اما پرسش "کلیدی" این جاست که چرا سامانه ی آموزشی ما در نهادینه کردن این گونه رفتارها چندان کامیاب نیست؟ 

یکی از تعریف های پر طرفدار یادگیری،آن را فرایندی می داند که طی آن در یادگیرندگان تغییر رفتار روی دهد. این تعریف،ما را بر آن می دارد که فرآیند آموزشی را به گونه ای برنامه ریزی و رهبری کنیم که درونمایه های گنجانده شده در هدف های کلان آموزشی را با نگاه به دگرگونی های رفتاری دانش آموزان بسنجیم و ارزیابی کنیم. بررسی برون دادهای سامانه ی آموزشی به ما نشان می دهد که این ساختار چندان در سو دهی به رفتارهای علمی و اجتماعی دانش آموزان کامیاب نیست. دانش آموزان پس از پایان دوره های آموزشی با آموخته های حرفه ای خود،پیوندهای محکمی نداشته و گاه بیگانه اند.این گفته در بخش های علمی و اجتماعی به خوبی قابل پیگیری و ارزیابی است. بارها دیده ایم که حتی دانش آموزان خوبِ کلاس نیز از تحلیلِ رویدادهای علمی،اجتماعی و رفتاری که زیربناهای تئوری آنها را در درس هایشان فرا گرفته اند،در می مانند. در بهترین شکل می توان دید که دانش آموزانِ درس خوان! این مفاهیم را از بَر توضیح می دهند. این دشواری در درس ها و کنش های آموزشی ای که به دنبالِ زمینه سازیِ رفتارِ اجتماعیِ شهروندان هستند،بیشتر خود را نشان داده و شوربختانه پیامدهای آسیب زای فراوان تری را در پی خواهد داشت. امروزه می توان دست کم بخشی از نارسایی و ناهنجاری های اجتماعی شهروندان را نتیجه ی ناکارآمدی آموزش و پرورش در ساماندهی به رفتارهای اجتماعی درخور دانست. خشونت های رفتاری و زبانی،نابردباری در برابر دیدگاه مخالف،ناکامیابی در کارهای گروهی و گریز از کار جمعی،درگیری های خیابانی و پیامدهای ناخواسته ی آن،بالا بودن آمار بیماری های اجتماعی مانند اعتیاد و روسبی گری و ... را اگر چه نمی توان همه را پیامدِ کم کاری و یا ناکارآمدی سامانه ی آموزشی دانست اما شاید یکی از کاراترین نهادهای اجتماعی برای مبارزه با این گرفتاری ها، آموزش و پرورش باشد. درونمایه های آموزشی ما آکنده از گزاره هایی رفتاری اند،اما شوربختانه ساختار و روش های سنتی آموزش،توانایی اثرگذاری بر دانش آموزان را از آنها گرفته و این کوله بارِ ارزشمند را به مقصد نمی رساند.

چراییِ کم رنگیِ رفتارهای فرهنگی- اخلافی- مانند کم خوانی کتاب- در زندگی فردی و اجتماعی ما،ژرف تر از آن است که در این یاداشت کوتاه به آن پرداخته شود. نگارنده در پی آن است که مبارزه با این گرفتاری را از رهگذر آموزش پیگیری نماید. امروزه و در سامانه های آموزشی کامیاب،یکی از کاراترین روش های آموزش مفاهیم درسی- به ویژه اخلاقی و اجتماعی- روش گفتگو در کلاس های حلقه ای است. در این روش دانش آموزان به شکل دایره ای روی زمین و در کنار آموزگار می نشینند. آموزگار یکی از مفاهیم اخلاقی یا اجتماعی درس- مانند راستگویی- را در غالب داستان،نمایش نامه،عکس یا فیلم در گروه مطرح می کند و با قرار دادن نوآموزان در موقعیت دو گانه ی تصمیم گیری- میان راست گویی و دروغ گویی- بعنوان شخصیتِ داستان،نمایش نامه و... از آنها می خواهد که درباره ی آن موقعیت گفتگو کنند و واکنش خویش در آن موقعیت را تحلیل نمایند. این گونه آموزش،افزون بر این که نوآموزان را به اندیشیدن درباره رفتار اخلاقی یا غیر اخلافی وا می دارد،با درگیر نمودنشان با موضوع،کم و بیش می تواند آنها را در تجربه ی قهرمان داستان شریک نماید و در همان حال تجربه و پاسخ های هم شاگردان خویش را به پرسش بگیرد و گفتگو را داغ تر و اثر بخش تر نماید. این گونه آموزش،نوآموزان را از بَر کردن مفاهیم و تعریف ها باز می دارد و تجربه ی سامانه های آموزشی کامیاب نشان می دهد که در دراز مدت کاراتر از روش های سنتی به نهادینه نمودن رفتارهای شایسته یاری خواهد رساند. اگرچه سامانه ی آموزشی ما با گرفتاری هایی مانند پرشماری دانش آموزان در کلاس،آموزگاران آموزش ندیده و درگیر با غم نان،فضاهای آموزشی نامناسب با روش های نوین آموزش،یادگیری و آموزش های نمره مدار و کنکور محور،بی توجهی فراوان به نقش آموزش و پرورش در آموزش های شهروندی و ... زمینه ی پیگیری درخور رفتارهای اخلاق مدار را ندارد،اما امیدواریم که رییس جمهور برگزیده برای پیگیری دغدغه های- مورد اشاره ی- خویش در حوزه ی آموزش و پرورش گام های موثری بردارند.

http://www.armandaily.ir/?NPN_Id=372&pageno=7

نظرات 0 + ارسال نظر
برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد