من به عارف رای می دهم

مهدی بهلولی،روزنامه بهار،21 خرداد 92

من در یازدهمین انتخابات ریاست جمهوری شرکت خواهم کرد و به محمد رضا عارف رآی خواهم داد و بر این امیدم که با پیروزی عارف در انتخابات و دگرگونی نسبی در گستره ی سیاسی،شاهد باشیم که در گستره ی آموزش و پرورش نیز دگرگونی درخور و چشمگیری انجام پذیرد. به باور من،سیاست و آموزش،در میان کنش اند و دگرگونی در یکی،بی گمان بر دیگری نیز کارگر می افتد. این سخن البته چشم پوشیدن بر این درد دل بسیاری از فرهنگیان نیست که آمدن و رفتن دولت ها،پنداری،بر زندگی آنها تآثیری ندارد! اما نباید ناامید بود و دست بر روی دست هم گذاشت- به زبان پوپر،آینده گشوده است و زندگی نیز،سراسر حل مسآله است. باری،من امیدوارم با دگرگونی دولت،فضای کنونی چیره ی بر آموزش و پرورش،که بیشتر بر کلی گویی،شعار دادن و دگرگونی های صوری و شتاب زده استوار است،دستخوش دگرگونی شود. امیدوارم که در دولت آینده،تنها درباب جایگاه آموزگار به سخنرانی های پیاپی بسنده نگردد،و به سخن واقعی او نیز گوش فرا داده شود و در راستای دشواری های بی شمار

زندگی و کاری آنها،کاری درست و حسابی انجام پذیرد.

البته نمی خواهم بگویم که در سال های گذشته،سراسر،هیچ کاری انجام نگرفته است. نمونه ی کار درست دولت دهم و ریاست حاجی بابایی بر وزارت خانه ی آموزش و پرورش،راه اندازی بیمه طلایی فرهنگیان است که رضایت نسبی آموزگاران شاغل را هم با خود به همراه داشته و می توان گفت که همچنان دارد- گرچه خرده های جدیی هم بر آن وارد است. اما راستش هرچه در ذهن خویش جست و جو می کنم- از میان هفتصد کاری که کاربدستان آموزش ادعا دارند در این دوره به انجام رسانده اند- چیز به درد بخور دیگری نمی یابم. آنچه بیش از همه در ذهن دارم صدها و شاید هزاران سخنرانی حاجی بابایی درباره ی جایگاه آموزگار در آموزش و نقش اثرگذار آن است؛اما دریغ از یک کار عملی که نتیجه اش بهبود این جایگاه باشد.

روشن است که اگر به راستی به دنبال بهبود آموزش و پرورش و فرابردن جایگاه و منزلت آموزگار هستیم بیش از هر چیز بایستی بستر و ابزار آن را فراهم نماییم. برای نمونه این که به جامعه مدنی فرهنگیان و تشکل های صنفی- آموزشی آنها بها دهیم،اختیارات شوراهای آموزگاری مدرسه ها را بیشتر کنیم،و به وضعیت معیشتی و مادی فرهنگیان رسیدگی جدی نماییم. در چندین سال گذشته،افزایش سالانه ی حقوق فرهنگیان کمتر از نصف تورم بوده و قدرت خرید آنها کمتر از نصف گردیده است. اما فرادستان آموزشی با این استدلال که نمی خواهند گزگ دست دشمن بدهند هیچ گاه به این رویه، اعتراضی جدی نکردند. جامعه مدنی نیز،به چندین و چند دلیل،امکان اعتراضی مدنی و قانونمند را نیافت- که چه بسا کارگر افتد- و اگر سخنی هم گفت،شنیده نشد.

به هر رو،امیدوارم محمد رضا عارف،در انتخابات پیروز شود و به ویژه پس از آن فراموش نکند که در میان برنامه های آموزشی خود آورده است : " تسهیل ایجاد یک تشکل صنفی قدرتمند برای پیگیری مطالبات معیشتی و منزلتی معلمان / افزایش قدرت خرید معلمان از طریق پرداخت منظم و مناسب حقوق و کاهش تورم / کاهش دغدغه‌های معیشتی معلمان مانند تامین اجتماعی، تامین مسکن و هزینه‌ سلامت / اختصاص حداقل 10درصد از برنامه‌های آموزشی به معرفی حرفه‌ها، هنرها، جغرافیا، آیین و رسوم و نیازها و شرایط اقلیمی و جغرافیایی استان‌ها به ویژه مناطق روستایی و عشایری / تمرین دموکراسی از پایه از طریق افزایش کارآمدی شوراهای درون مدرسه
/ توانمندسازی دانش‌آموزان ساکن در مناطق کمتر توسعه‌ یافته، روستاها، حاشیه شهرها، عشایر کوچ‌نشین و هم‌چنین مناطق دوزبانه با نیازهای ویژه، با تأکید بر ایجاد فرصت‌های آموزشی متنوع و با کیفیت."

اما نکته ی پایانی این که،من نیز مانند بسیاری دیگر،امیدوارم که میان محمد رضا عارف و حسن روحانی ائتلافی رخ دهد. پیداست که در این رو،بخت پیروزی بالاتر و پاسخگویی به مردم و آیندگان آسان تر است.

http://www.baharnewspaper.com/Page/Paper/92/03/21/14

نظرات 0 + ارسال نظر
برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد