«هوشمندسازی» مدرسه‌ها و پرسش‌های فراوان

مهدی بهلولی،روزنامه اعتماد،12/3/92

گرچه هم اکنون دو- سه سال است که بحث هوشمندسازی مدرسه ها،به یکی از بخش های همیشگی سخنرانی های وزیر و بسیاری دیگر از کارگزاران وزارت آموزش و پرورش بدل شده،اما با نزدیک شدن به پایان دولت دهم، پرداختن به این موضوع و قلمداد نمودن آن به عنوان یکی از برنامه های اثرگذار و کامیاب آموزش و پرورش،از برجستگی بیشتری برخوردار گردیده است. در واپسین اظهار نظر از حاجی بابایی،وزیر آموزش و پرورش،"طرح هوشمندسازی 33 هزار مدرسه در کشور،یک انقلاب واقعی در آموزش و پرورش" دانسته شد. اما در مجموعه ی سخنان وزیر درباره ی هوشمندسازی مدرسه ها،ناسازواری هایی پرسش آفرین دیده می شود. برای نمونه حاجی بابایی،وزیر آموزش و پرورش،در تاریخ دهم دی ماه 91،در نشستی که با هزار فرهنگی در دانشگاه آزاد اسلامی گرمسار برگزارکرد گفت : "از 32 هزار مدرسه کشور که طی دو سال گذشته هوشمندسازی در آنها آغاز شده است، 6 هزار مدرسه در سال جاری هوشمند شده‌اند." اگر شش هزار مدرسه در ده ماه از سال 91 هوشمند شده باشند می توان گفت که میانگین ماهانه ی هوشمندسازی،چیزی نزدیک به 600 مدرسه است. اما درست هفت روز بعد و در تاریخ هفدهم دی ماه در نشست مشترک مدیران آموزش و پرورش مناطق نوزده‌ گانه شهر تهران،از زبان ایشان می شنویم : " بیش از 7 هزار مدرسه در سراسر کشور از ابتدای سال 91 هوشمند شده اند". یعنی در عرض هفت روز ،بیش از هزار مدرسه به شمار مدرسه های هوشمند ایران،افزوده گشت! که آشکارا با میانگین 600 مدرسه در ماه،اختلاف چشمگیری دارد.

مهدی بهلولی،روزنامه اعتماد،12/3/92

گرچه هم اکنون دو- سه سال است که بحث هوشمندسازی مدرسه ها،به یکی از بخش های همیشگی سخنرانی های وزیر و بسیاری دیگر از کارگزاران وزارت آموزش و پرورش بدل شده،اما با نزدیک شدن به پایان دولت دهم، پرداختن به این موضوع و قلمداد نمودن آن به عنوان یکی از برنامه های اثرگذار و کامیاب آموزش و پرورش،از برجستگی بیشتری برخوردار گردیده است. در واپسین اظهار نظر از حاجی بابایی،وزیر آموزش و پرورش،"طرح هوشمندسازی 33 هزار مدرسه در کشور،یک انقلاب واقعی در آموزش و پرورش" دانسته شد. اما در مجموعه ی سخنان وزیر درباره ی هوشمندسازی مدرسه ها،ناسازواری هایی پرسش آفرین دیده می شود. برای نمونه حاجی بابایی،وزیر آموزش و پرورش،در تاریخ دهم دی ماه 91،در نشستی که با هزار فرهنگی در دانشگاه آزاد اسلامی گرمسار برگزارکرد گفت : "از 32 هزار مدرسه کشور که طی دو سال گذشته هوشمندسازی در آنها آغاز شده است، 6 هزار مدرسه در سال جاری هوشمند شده‌اند." اگر شش هزار مدرسه در ده ماه از سال 91 هوشمند شده باشند می توان گفت که میانگین ماهانه ی هوشمندسازی،چیزی نزدیک به 600 مدرسه است. اما درست هفت روز بعد و در تاریخ هفدهم دی ماه در نشست مشترک مدیران آموزش و پرورش مناطق نوزده‌ گانه شهر تهران،از زبان ایشان می شنویم : " بیش از 7 هزار مدرسه در سراسر کشور از ابتدای سال 91 هوشمند شده اند". یعنی در عرض هفت روز ،بیش از هزار مدرسه به شمار مدرسه های هوشمند ایران،افزوده گشت! که آشکارا با میانگین 600 مدرسه در ماه،اختلاف چشمگیری دارد.

اما یکی دیگر از ناسازه های برنامه هوشمندسازی،اختلاف در سخن و کردار کارگزاران آموزش و پرورش است. شاید بتوان ادعا نمود که دیگر هیچ گونه وصفی نمانده که وزیر،در اهمیت هوشمند سازی مدرسه ها نگفته باشند : "هوشمندسازی مدارس جهش علمی آموزش‌ها را نوید می‌دهد ... گفتمان و مطالبه امروز آموزش و پرورش،هوشمند سازی مدارس است ... هوشمند سازی مدارس،کلاس های درس را برای دانش آموزان جذاب تر خواهد کرد... بحث هوشمندسازی مدارس یک کار برتر است... مدیران حتما درباره مزایای این طرح برای والدین توضیح دهند که اگر این مدرسه هوشمند شود،کیفیت به شدت افزایش می یابد... تا پایان برنامه پنجم توسعه تمام مدارس باید بدون استثنا هوشمندسازی شوند." روشن است که اگر هوشمندسازی مدرسه ها،به راستی این چنین در کانون برنامه های آموزش و پرورش نشسته،بایستی از سوی وزیر و دولت نیز،سخت پشتیبانی گردد. اما در پایان سال گذشته و از زبان جبار کوچکی نژاد،عضو کمیسیون آموزش و تحقیقات مجلس می شنویم : "برای بحث هوشمندسازی مدارس یک ردیف اعتباری در بودجه سال91 منظور شده که دولت باید آن را پرداخت کند ... متأسفانه اعتبار هوشمندسازی مدارس محقق نشده و دولت آن را به آموزش و پرورش پرداخت نکرده است " و یا خود وزیر می گوید : " دریافت پول برای هوشمندسازی مدارس در صورتی که برای برنامه های فوق برنامه باشد بلامانع است و مدیران می‌توانند هزینه های لازم را از اولیا دریافت کنند... ‌گاهی در این کلاسهای فوق برنامه،معلمان می‌خواهند از روشهای تدریس مدرن استفاده کنند و مدیران ناچار به هوشمندسازی کلاس‌ها و دریافت پول از اولیا هستند... هر اقدامی که به ارتقاء کیفیت کلاس و مدرسه کمک کند به عنوان فوق برنامه‌ها حساب شده و هوشمدسازی نیز از این قاعده مستثنی نیست." و باز از زبان کوچکی نژاد : "چون بودجه هوشمندسازی مدارس به‌ ویژه کلاس‌های پایه ششم ابتدایی از سوی دولت تأمین نشده و سرانه مدارس هم پرداخت نشده،مدارس به ناچار به مردم فشار می‌آورند. آموزش و پرورش به هیچ عنوان حق ندارد به بهانه کمبود بودجه،هوشمند‌سازی‌ مدارس،نبود کاغذ و سایر مسائل به دانش‌آموزان و والدین آنها برای پرداخت پول فشار بیاورد."

باری اینها تنها دو نمونه از ناسازه هایی است که پیرامون برنامه ی هوشمندسازی مدرسه ها دیده می شود. یکی از نکات دیگرهوشمندسازی مدرسه ها،که بایستی به آن اشاره نمود،کیفیت انجام کار است. برای نمونه هنگامی که در یک مدرسه با 19 کلاس درسی،تنها یک اتاق،کمی مرتب می شود و رایانه ای در آن گذاشته می شود و آنگاه مدرسه نام هوشمند به خود می گیرد را، نمی توان رخدادی راستین به سود آموزش به شمار آورد؛بیشتر کاری صوری و بی ثمر برای ارائه آمار می نماید.

در یک جمع بندی از آنچه که در رسانه ها درباره ی هوشمندسازی مدرسه ها بازتاب می یابد می توان گفت که گویا هر چه به پایان دولت دهم نزدیک می شویم از یک سو بر شتاب "هوشمندسازی" مدرسه ها افزوده می شود – حتی اگر شده با آمارسازی- و از سوی دیگر تلاش می گردد که به هر روش و شیوه ای که شده،مدرسه های سراسر کشور هوشمند گردند- حتی اگر درست برخلاف قانون اساسی،فرمان گرفتن پول داده شود. کیفیت کار هم چندان مهم نیست،یعنی اگر در هر مدرسه،در یک یا چند کلاس،لپ تاپی گذاشته شود و به اینترنتی وصل گردد،و یا حتی اگر شده دانش آموزان با خود تبلت به مدرسه بیاورند،مدرسه ها باید "هوشمند" گردند!

نظرات 0 + ارسال نظر
برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد