کمک های مردمی به آموزش،آری یا نه؟

محمد رضا نیک نژاد،روزنامه بهار،8/3/92

سال هاست که پدر و مادرها در هنگام نام نویسی بچه هایشان در مدرسه پول می دهند و سال هاست که کارگزاران آموزشی دریافت پول در هنگام نام نویسی را غیر قانونی دانسته و آن را در خور برخورد و مجازات می دانند و اما همچنان هنگام نام نویسی مدرسه ها، بازهم خبرهای وابسته به دریافت کمک های مردمی شنیده می شود. در روزهای گذشته نیز خبرهایی از دریافت شهریه از دانش آموزان سال چهارم و وادار نمودن آنها به شرکت در کلاس های جبرانی و کنکور پخش شد. در پی این خبرها ابراهیم سحرخیز معاون متوسطه وزیر آموزش و پرورش گفت : "نباید دانش آموزانی را که برای ثبت نام در دوره پیش دانشگاهی به مدارس دولتی مراجعه می کنند مجبور به ثبت نام در کلاس های جبرانی کنند...اولیا در صورت مشاهده این اقدام باید شکایت کنند و مسئولان در حوزه بازرسی نیز باید با مدیران چنین مدارسی

محمد رضا نیک نژاد،روزنامه بهار،8/3/92

سال هاست که پدر و مادرها در هنگام نام نویسی بچه هایشان در مدرسه پول می دهند و سال هاست که کارگزاران آموزشی دریافت پول در هنگام نام نویسی را غیر قانونی دانسته و آن را در خور برخورد و مجازات می دانند و اما همچنان هنگام نام نویسی مدرسه ها، بازهم خبرهای وابسته به دریافت کمک های مردمی شنیده می شود. در روزهای گذشته نیز خبرهایی از دریافت شهریه از دانش آموزان سال چهارم و وادار نمودن آنها به شرکت در کلاس های جبرانی و کنکور پخش شد. در پی این خبرها ابراهیم سحرخیز معاون متوسطه وزیر آموزش و پرورش گفت : "نباید دانش آموزانی را که برای ثبت نام در دوره پیش دانشگاهی به مدارس دولتی مراجعه می کنند مجبور به ثبت نام در کلاس های جبرانی کنند...اولیا در صورت مشاهده این اقدام باید شکایت کنند و مسئولان در حوزه بازرسی نیز باید با مدیران چنین مدارسی که به آیین نامه ها و بخشنامه ها بی توجهند برخورد قانونی کنند....چنین رفتارهایی زیبنده مدیران مدارس نیست....مدیران باید پاسخ بدهند که مبالغ دریافتی از دانش آموزان بابت کلاس های فوق برنامه بر اساس چه مصوبه ای است...اینکه تمام دانش آموزان را به یک چشم نگاه کنند و آنها را وادار به پرداخت مبالغی از دو میلیون تا بالاتر برای کلاس های فوق برنامه کنند منطقی نیست و رسانه ها باید در مقابل آنها بایستند و دوستان در حوزه نظارت و بازرسی نیز باید با آنها برخورد کنند..."(ایلنا)

اما چرا با همه این تهدیدها،باز هم هر سال مدرسه ها و مدیران آنها نیاز به بازرسی داشته و البته نهادهای نظارتی در پایش و پیگیری کارشان- که همانا جلو گیری از دریافت پول از خانواده هاست – همچنان ناکامند؟ ریشه ی این ناکامی چیست؟

آموزش و پرورش دیرهنگامی است که از کمبود بودجه رنج می برد و با همه ی اعتراض های نهان و آشکار فرهنگیان،چندان گشایشی در این گرفتاری رخ نداده است. به گفته ی برخی از نمایندگان مجلس و فرادستان آموزشی،بیش از 95 درصد بودجه آموزش و پرورش صرف پرداخت حقوق فرهنگیان می شود. سال هاست که بسیاری از کارهای زیربنایی،پژوهشی و عمرانی در این گسترده ترین نهاد دولتی تعطیل شده است. سرانه دانش آموزی- پولی که آموزش و پرورش برای پرداخت هزینه های جاری مدرسه،مانند پرداخت فیش های آب و برق و گاز و تلفن و تهیه نیازمندی های بهداشتی،فرهنگی- ورزشی می پردازد- دست کم دو سال است به دست مدیران مدرسه نرسیده است. در پیوند با کمبود بودجه سال 92 و پیامدهای ناخوشایند آموزشی آن- جبار کوچکی نژاد نماینده رشت در مجلس- در گفتگو با خبرگزاری خانه ی ملت می گوید :" آموزش وپرورش در پرداخت دستمزدها بودجه کم آورده و برای پرکردن این خلاء از سرانه مدارس استفاده کرده است. مدارس به شدت با بحران مالی مواجه هستند تا حدی که برخی از مدارس شبانه روزی هزینه تامین غذای خود را نیز ندارند. متاسفانه در لایحه بودجه ۹۲، بودجه آموزشی تنها ۶ درصد افزایش پیدا کرده است در حالی که قرار شده حقوق‌ها بالای ۲۰ درصد افزایش داشته باشد که این امر به خودی خود ۲ الی ۳ هزار میلیارد تومان کسری اعتبارات را در آموزش و پرورش ایجاد می‌کند که ضروری است برای رفع این معضلات راهکار جدی اندیشیده شود. "

پس از اجرای هدفمندی یارانه ها و افزایش چندین برابری هزینه های زندگی،هزینه های جاری مدرسه ها نیز چندین برابر شد. تنها هزینه راه اندازی زمستانه ی یک دبیرستان نوزده کلاسه از هفتصد- هشتصد هزار تومان به چهار میلیون تومان افزایش یافت. بهای مواد شوینده و هزینه های بهسازی و بازسازی سرویس های بهداشتی برای بهره گیری درست از آنها چندین برابر شده است. بهای جوهر چاپگر و خرید یا تعمیر دستگاه تکثیر سر به فلک زده و قیمت بسته های کاغذ- به عنوان پر کاربردترین ابزار مدرسه- از بسته ای 2500 تومان به نزدیک چهارده هزارتومان رسیده است. همه این ها در حالی است که مدیر برای آسفالت حیاط و یا ایزوگام پشت بام مدرسه دست خویش را به سوی شهردای های مناطق دراز می کند و با این کار برخی از تعمیرات پیش پا افتاده را انجام می دهد. و البته این قصه پر غصه سر دراز دارد.

هزینه های جاری مدرسه ها از کمک های مردمی و البته برگزاری کلاس های جبرانی تامین می شود. بارها دیده شده است که مدیران پس از سخنانی مانند گفته های جناب معاون وزیر به اداره ها می روند تا تکلیف خود را بدانند. و پس از پیگیری ها به آنها سفارش می شود که چنان پول بگیرید که منجر به شکایت و پیگیری پدر و مادرها نشود! نا گفته نماند که گاهی ادارات مناطق به اندوخته های مدرسه ها که از کمک های مردمی گردآروی شده است چشم دوخته و با دریافت پول از مدرسه،دشواری های مالی خویش را سامانی می دهند. و یا از مدرسه های پولدار! پولی گرفته و به مدرسه های ضعیف پرداخت می کنند. اگر مدیران از زیر بار دریافت کمک های مردمی و یا برگزاری کلاس های جبرانی شانه خالی کنند،زمانی زیادی نمی گذرد که مدرسه روی سر دانش آموزان خراب شده و یا از بی بهداشتی سرویس های مدرسه همه بچه ها دچار بیماری می شوند و یا حتا به سبب کمبود کاغذ و امکانات تکثیر دستشان از برگزاری آزمون های کلاسی و مدرسه ایکوتاه خواهد شد. بنابراین خانواده ها و رسانه ها – که جناب سحر خیز آنها را به پیگیری و شکایت تشویق می کند- باید بدانند که بخش فراوانی از پول دریافت شده صرف ارائه خدمات به فرزندانشان می شود اما کاربدستان در این موارد دوگانه برخورد می کنند. مدرسه ها بدون این کمک ها از ارائه کمترین خدمات در می ماند و به دنبال آن،آموزش تعطیل می شود. البته این دریافت ها با اصل رایگان بودن آموزش در قانون اساسی همخوانی ندارد. اما سرچشمه ی این دریافت ها نه مدیر مدرسه و انجمن اولیا،بلکه دولت و آموزش و پرورش است که با ندادن سرانه و یا بی سامانی در پرداخت آن از سویی، و همخوان نبودن بودجه با نیازهای واقعی نهاد آموزشی از سویی دیگر،زمینه های دریافت پول از مردم را فراهم می کند. آشکار چیزی می گویند و در نهان سخن دیگری می گویند.

آیا گاه آن نرسیده است که یا آموزش به گونه ای واقعی رایگان شود و یا فرادستان آموزشی یک بار برای همیشه بساط رایگان بودن آن را برچینند و همه را آسوده کنند؟

http://www.baharnewspaper.com/Page/Paper/92/03/08/8

نظرات 0 + ارسال نظر
برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد