تکذیب یک تکذیبیه/ تجدیدی‌های سال اول دبیرستان در برزخ

محمدرضا نیک‌نژاد/روزنامه بهار،23/2/92

      معاون پایه‌اول دبیرستانمان به درِ بازِ کلاس ضربه‌ای زد و اجازه خواست تا برنامه آزمون‌های پایانی را میان بچه‌ها پخش کند. پس از خوش‌وبشی با من رو به دانش‌آموزان کرد و گفت: «برای چندمین‌بار می‌گویم یادتان نرود و به پدرومادرانتان هم بگویید که هر کسی حتی یک تجدیدی بیاورد نمی‌تواند به رشته‌های نظری برود و یک راست پس از آزمون‌های شهریور به رشته کارودانش فرستاده می‌شود.» به او گفتم واقعا؟ یعنی چی؟ او ادامه داد: «از سوی اداره نشستی برگزار شده است و در آن به مدیران تاکید کرده‌اند به بچه‌ها بگویید و دانش‌آموزان هم پدرومادرهایشان را در این‌باره آگاه کنند تا فرداروز طلبکار نباشند!»

  

محمدرضا نیک‌نژاد/روزنامه بهار،23/2/92

       معاون پایه‌اول دبیرستانمان به درِ بازِ کلاس ضربه‌ای زد و اجازه خواست تا برنامه آزمون‌های پایانی را میان بچه‌ها پخش کند. پس از خوش‌وبشی با من رو به دانش‌آموزان کرد و گفت: «برای چندمین‌بار می‌گویم یادتان نرود و به پدرومادرانتان هم بگویید که هر کسی حتی یک تجدیدی بیاورد نمی‌تواند به رشته‌های نظری برود و یک راست پس از آزمون‌های شهریور به رشته کارودانش فرستاده می‌شود.» به او گفتم واقعا؟ یعنی چی؟ او ادامه داد: «از سوی اداره نشستی برگزار شده است و در آن به مدیران تاکید کرده‌اند به بچه‌ها بگویید و دانش‌آموزان هم پدرومادرهایشان را در این‌باره آگاه کنند تا فرداروز طلبکار نباشند!»

    · زنگ که خورد برای پیگیری موضوع پیش مدیر و دفتردار دبیرستان رفتم و آیین‌نامه مورد نظر را جویا شدم. آن‌ها آیین‌نامه‌ای نداشتند، اما بر پافشاری اداره در اجرای این برنامه تاکید کردند. در روزهای پس از آن یکی‌دو نوشته و گزارش درباره این‌گونه گزینش رشته در رسانه‌ها خواندم تا آن‌که به تکذیبیه جناب سحرخیز، معاون آموزش متوسطه، در ایلنا برخوردم که می‌گفت: «این‌که دانش‌آموزسال اول دبیرستان با تجدید در یکی از دروس در امتحانات خرداد از انتخاب رشته‌های نظری در سال آینده تحصیلی محروم می‌شوند و باید در هنرستان کارودانش و فنی‌وحرفه‌ای ادامه تحصیل دهند، خنده‌دار است و بیشتر شبیه لطیفه.» او با ابراز تعجب از این‌که مگر می‌شود یک درس ملاک انتخاب رشته دانش‌آموزان قرارگیرد، گفته است دانش‌آموزی که درسی مردود شده باشد این امکان وجود دارد که در شهریور و حتی مهر این درس را مجددا امتحان دهد و با کسب نمره قبولی به رشته‌های نظری ورود پیدا کند؛ بنابراین خبری مبنی بر این‌که دانش‌آموزان تجدیدی حق انتخاب رشته تحصیلی ندارند کاملا بی‌اساس است و به‌طورکلی این اقدام غیرقانونی است و درصورت مشاهده با آن برخورد می‌شود. کارنامه‌ای داشته‌ایم که دانش‌آموز پنج تا شش درس را تجدید شده، اما این امکان برای او وجود داشته است که بعد از قبولی این دروس به رشته‌های تجربی، انسانی و ریاضی ورود پیدا کند و حق انتخاب به‌هیچ عنوان از او سلب نشده است.» (ایلنا 17/2/92)

· با این تکذیبیه شگفت‌زده شدم؛ یعنی دبیرستان یا اداره منطقه ما سرِخود، برنامه‌ای به این فراگیری و حساسیت را بی‌خبر از اداره کل یا وزارتخانه به‌اجرا درمی‌آورد؟ برای پاسخ به پرسشم به یکی از آشنایانم که فرزند دبیرستانی سال ‌اولی دارد و در منطقه‌ای دیگر از تهران درس می‌خواند زنگ زدم. او گفت به فرزندش نیز چنین چیزی گفته شده است و از هراس تجدیدشدن او،به گرفتن معلم خصوصی در درس‌های دشواری مانند فیزیک، ریاضی و... وادار شده است. در پیگیری‌هایم به چیزهای جالب‌تری نیز برخوردم؛ برای نمونه بعضی از دوستانم می‌گفتند که این برنامه با حذف گزینه رشته‌های نظری (ریاضی فیزیک، علوم تجربی و علوم انسانی) در برگه هدایت تحصیلی شهریور سال گذشته به اجرا درآمده است! اما خانواده‌هایی که بر بردن فرزندان خویش به این رشته‌ها پافشاری می‌کرده‌اند با دریافت یک نامه می‌توانستند مجوز نام‌نویسی بچه‌های خود در این رشته‌ها را بگیرند و این نشان می‌دهد که این تصمیم آن‌‌چنان‌که باید بر پایه قانون یا آیین‌نامه نبوده است.

· اما پرسش این‌جاست که چرا کار به دستان آموزشی چنین شیوه‌ای را برای راندن دانش‌آموزان به رشته‌های کار و دانش برگزیده‌اند؟ چرا نباید دانش‌آموزان، آموزگاران و خانواده‌ها از ریز رخدادهای آموزشی بی‌خبر باشند؟
یکی از دلیل‌ها شاید هجوم بی‌رویه دانش‌آموزان و پافشاری فراوان خانواده‌ها به رشته‌های نظری باشد. آموزش‌دیدگان این رشته‌ها، افزون بر جایگاه اجتماعی بالاتر در آینده -‌ چه در دانشگاه و چه در هنگام برگزیدن کار- آسان‌تر از دیگران به هدف خود می‌رسند. گویا فرادستان آموزشی کوتاه‌ترین راه را در برابر این دشواری برگزیده‌اند و دانش‌آموزان را بی‌سروصدا به‌سوی رشته‌های کارودانش می‌رانند؛ با این کار هم آمارها بالا می‌رود و هم بی‌آن‌که تنشی میان دست اندرکاران آموزشی و نهادهای قانون‌گذار رخ دهد، کار به‌خوبی‌وخوشی پایان می‌یابد.

·
اما این شیوه دشواری‌هایی دیگری را نیز در پی دارد؛ نخست آن‌که روشی اخلاقی نیست و بیشتر خانواده‌ها بی‌آن‌که از آن آگاه باشند در سرنوشت نوباوگان خویش بی‌تاثیر یا کم تاثیر می‌شوند؛ دوم آن‌که شیوه‌های هدایت تحصیلی در آموزش‌وپرورش بسیار ناکارآمد بوده است و چه بسا بسیاری از دانش‌آموزان پس از سال‌ها به توانایی و استعدادهای خویش پی می‌برند و از آن‌رو این‌گونه برنامه‌ها ستمی برگشت‌ناپذیر بر آن‌هاست؛ سوم آن‌که برخی از دانش‌آموزان در برخی از درس‌ها بسیار توانمند و در برخی بسیار بی‌انگیزه و کم‌توانند؛ برای نمونه دانش‌آموزانی هستند که در درس‌های عمومی بسیار کم‌خوان هستند و به‌جایش در درس‌های پایه نخبگانی کم‌یاب. این‌گونه راندن دانش‌آموزان به رشته‌های کارودانش، استعداد بسیاری از دانش‌آموز را به‌هدر می‌دهد و کشور را از سرمایه‌ای پر ارزش محروم می‌کند. چهارم آن‌که ممکن است برخی از دانش‌آموزان درس خوان در روزهای پایانی سال دچار بیماری، رخدادی تلخ یا حادثه‌ای شوند و در درس یا درس‌هایی تجدید شوند؛ آیا سزاوار است که به رشته‌هایی رانده شوند که هیچ علاقه‌ای به آن ندارند؟
در خوشبینانه‌ترین گمانه درباره فرستادن بچه‌های شهریوری به کارودانش، می‌توان گفت که آموزش‌وپرورش در مناطق مختلف دچار آشفتگی است. امیدواریم دست‌اندرکاران با بررسی دوباره این برنامه و پایش بیشتر از آسیب‌های آموزشی و انسانی این‌گونه برنامه‌ها پیشگیری کنند.

http://www.baharnewspaper.com/Page/Paper/92/02/23/14

نظرات 1 + ارسال نظر
اسماعیل عبدی سه‌شنبه 24 اردیبهشت‌ماه سال 1392 ساعت 03:28 ق.ظ

درود بر اهل قلم-مهدی و محمدرضای عزیز0مشتاق دیدار

درود بر اسماعیل گرامی و دوست داشتنی، به همچنین اسماعیل جان. تندرستی و شادی شما آرزوی ماست.

برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد