مبارزه با ایدز و پیشگیری از آن در مدرسه!

محمد رضا نیک نژاد،روزنامه بهار،۱۹/۲/۹۲

(این یاداشت با حذف بخش هایی از آن چاپ شد)

ایدز در سه دهه گذشته جزء پنج بیماری کشنده انسان بشمار آمده است. تنها بیماری است که همه جهان را هم زمان درگیر خود کرده است و آلودگی آن به جغرافیا و شرایط اقتصادی- اجتماعی ویژه ای بستگی ندارد.اما در یک برهم کنش تعریف شده،گستردگی آن به فقر اقتصادی- فرهنگی وابسته است. در ایران نیز از سال 65 که یک کودک دچار ایدز شناسایی شد تاکنون 5182 تن جان داده اند و آمارهای وزارت بهداشت تا پایان سال 91 از آلودگی 26 هزار و 125 تن به ایدز خبر می دهند. با توجه به پنهان کاری بیماران،این آمار تا 125 هزار تن پیش بینی می شود. موج نخست ایدز از فراورده های خونی وارداتی بود و موج دوم نیز بیشتر میان معتادان تزریقی گسترش یافت، که رشد هر دو با تلاش های فراوان دست اندرکاران وزارت بهداشت کم-و-بیش کاهش یافت. اما به گفته مسئولان، موج سوم این بیماری شتابان رو به سوی کشور نهاده است. کارشناسان بهداشتی- حتی انتظامی- این موج را پیامد آمیزش های جنسی می دانند که نسبت به گذشته شمار بیشتری از بیماران را در بر می گیرد و برخلاف دو موج پیشین، ویژگی هایی دارد که آن را گسترده تر- اپیدمی- کرده و از این رو نیازمند برنامه ریزی ژرف تر و سنجیده تر می کند.

محمد رضا نیک نژاد،روزنامه بهار،۱۹/۲/۹۲

(این یاداشت با حذف بخش هایی از آن چاپ شد)

ایدز در سه دهه گذشته جزء پنج بیماری کشنده انسان بشمار آمده است. تنها بیماری است که همه جهان را هم زمان درگیر خود کرده است و آلودگی آن به جغرافیا و شرایط اقتصادی- اجتماعی ویژه ای بستگی ندارد.اما در یک برهم کنش تعریف شده،گستردگی آن به فقر اقتصادی- فرهنگی وابسته است. در ایران نیز از سال 65 که یک کودک دچار ایدز شناسایی شد تاکنون 5182 تن جان داده اند و آمارهای وزارت بهداشت تا پایان سال 91 از آلودگی 26 هزار و 125 تن به ایدز خبر می دهند. با توجه به پنهان کاری بیماران،این آمار تا 125 هزار تن پیش بینی می شود. موج نخست ایدز از فراورده های خونی وارداتی بود و موج دوم نیز بیشتر میان معتادان تزریقی گسترش یافت، که رشد هر دو با تلاش های فراوان دست اندرکاران وزارت بهداشت کم-و-بیش کاهش یافت. اما به گفته مسئولان، موج سوم این بیماری شتابان رو به سوی کشور نهاده است. کارشناسان بهداشتی- حتی انتظامی- این موج را پیامد آمیزش های جنسی می دانند که نسبت به گذشته شمار بیشتری از بیماران را در بر می گیرد و برخلاف دو موج پیشین، ویژگی هایی دارد که آن را گسترده تر- اپیدمی- کرده و از این رو نیازمند برنامه ریزی ژرف تر و سنجیده تر می کند. کارشناسان با نگرش علمی- تجربی بیش از دو دهه در گیری با ایذر، یگانه روش مبارزه با این بیماری را بالا بردن آگاهی شهروندان می دانند. آمارها نشان می دهند که 46/1 درصد از بیماران در بازه سنی 25 تا 35 سال اند و با به حساب آوردن 5 تا 10 سال دوره نهفته بیماری، اهمیت پیشگیری از راه آموزش و آگاه سازی نوجوانان در این بازه ی سنی دو چندان می شود. از سوی دیگر شمار فراوان، آسیب پذیری بیشتر،نیاز فراوان به یاری رسانی پس بیماری، آرمان گرایی و خوش بینی، آشنایی تازه با ویژگی های فیزیولوژیک بدن خود و از همه مهم تر پاکی نسبی از بیماری در گروه سنی 5 تا 14 سال، آنها را از هر گروه دیگری سزاوارتر برای آموزش می نماید.

آموزش این گروه سنی در خانواده و مدرسه انجام پذیر است. اما بیشتر خانواده ها،چندان با این بیماری آشنا نیستند و از آن بدتر آغاز گفتگو درباره راه های انتقال بیماری، والدین را به لکنت زبان می اندازد. در بیشتر کشورهای پیشرفته، وظیفه آشناسازی نوجوانان با رفتار و بیماری های آمیزشی بر عهده آموزش و پرورش است. زیرا بر این باورند که اگر این آشنایی در گروه هم سالان و بدون پایش انجام پذیرد، کودک دچار گرفتاری های جسمی-روانی خواهد شد.

یکی از دردسرهای سامانه آموزشی ما، تابوهایی است که درباره این گونه مسائل وجود دارد. گفتگو درباره رشد جسمی- جنسی همواره چه برای برنامه ریزان و چه برای آموزگاران دشوار بوده است. این دشواری ها، سن نوآموزان، چگونگی طرح رفتارهای بلوغ در کلاس و هراس از آشنایی زودهنگام آنها را در بر می گیرد.بخشی از این ترس به واکنش پدر و مادرها بر می گردد. دولت و نهادهای آن وظیفه امنیت جانی شهروندان را برعهده دارند.از این رو برای تندرستی جامعه و شهروندان اش باید با بسترسازی درخور، زمینه گفتگو درباره این تابو را فراهم کرده و از برنامه درستی که پیش می برد، نهراسد. برای جلوگیری از واکنش پدر ومادرها می توان کلاس هایی برای گفتگو با آنها فراهم و آنها را بر اهمیت این برنامه ها آگاه نمود. همه می دانیم که سن آشنایی بیشتر نوجوانان با رفتارهای آمیزشی، نخستین سال های دوره راهنمایی است. آشکاری این رفتارها، در اختیار مدرسه،پدر ومادرها و جامعه نیست و نه سرشتی ناپاک دارد، تنها گامی از گام های رشد انسان است. پس گفتگو از آن نیز چندان زشت و زننده نیست.ازآن گذشته، زشت، فرایندی است که در آن رفتارهای آمیزشی از سوی همسالان- که خود نیز آگاهی چندان درستی از آن ندارند- دست و پا شکسته و بدون پایش، به نوجوانان آموخته شوند. هیچ سود و مصلحتی بالاتر از سلامت جامعه و در نتیجه در این زمینه جلو گیری از اپیدمی ایدز نیست. تاکنون در آموزش وپرورش برنامه ای فراگیر برای آشنایی نوجوانان با بیماری وجود نداشته و تنها به چسباندن چند بروشور و نمایه دیواری بسنده شده است. این جدای از کارهای آموزگارانی است که به شکل خود جوش و از سر دلسوزی، در فرایندی سلیقه ای به آشناسازی دانش آموزان با ایدز می پردازند.

دشواری دیگر بودجه است. آموزش و پرورش از پس هزینه های اجرای این برنامه برنمی آید. دولت باید بخشی از هزینه های پیشگیری را به نهاد آموزشی بدهد تا این نهاد به بهانه کمبود بودجه از برنامه های جلو گیری از پیشرفت بیماری شانه خالی نکند.

آموزش و پرورش باید روش های آشنایی با رشد جسمی- جنسی و پیشگیری ایدز را در برنامه های درسی خود گنجانده و برای آن کتاب و زنگ ویژه ای در برنامه های هفتگی مدرسه پیش بینی کند.کلاس های آشنایی آموزگاران با این بیماری و چگونگی آموزش درون مایه کتاب را بیاموزاند.همچنین دانش آموزانی را آموزش داده تا آنها بتوانند این درون مایه را به روش های گوناگون مانند سخنرانی، نمایش، بازی و ...آموزش دهند.گسترش طرح های سازمانی و ساختاری -مانند یک معاونت برای پیشگیری از این بیماری. فراهم کردن زمینه مورد نیاز برای آموزش پدرومادرها با رشد روحی و جسمی فرزندان خود و آگاه سازی آنها و دانش آموزان،از روش های پیشگیری و درمان و همچنین برخورد با بیماران ایدزی و همچنین درگیر کردن دانش آموزان با راه های کامجویی دیگر مانند ورزش و هنرهایی مانند موسیقی و نمایش و...

باشد که سامانه آموزشی با بکارگیری روش های تجربه شده ی دانش مدار و با هماهنگی وزارت بهداشت و سازمان های جهانی- که در مهار موج نخست و دوم ایدز کامیاب بوده اند- از گسترش بیشتر این بیماری خانمان سوز جلوگیری نمایند.

http://www.baharnewspaper.com/Page/Paper/92/02/19/14

نظرات 0 + ارسال نظر
برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد