بیمه طلایی فرهنگیان،در برزخ سود و زیان!

محمد رضا نیک نژاد،روزنامه آرمان،3/2/92

( بخش هایی از یاداشت در روزنامه حذف شده است)

با نزدیک شدن به خردادماه و روزهای گرم انتخابات،مردانی که سودای ریاست دارند و گمانی بر توان خویش برای به سامان نمودن اوضاع کشور،یکی پس از دیگری خودی نشان داده و هر دم از باغ فرادستان برای ورود به رقابت ریاست جمهوری، بری می رسد. از نام هایی که این روزها در رسانه ها و بر سر زبان ها شنیده می شود،حاجی بابایی وزیر آموزش و پرورش است که به گفته برخی از نزدیکانش به درخواست "جمعی از فرهنگیان" و" بنابر احساس تکلیف" گویا خود را برای نامزدی آماده می کند. ناگفته پیداست از روزهای نخستین تکیه ایشان بر تخت وزارت و کنش های رسانه ای و دگرگونی های پر سر و صدا،چنین حسی پدید آمد و شایعات آن نیز در هیچ کجا به گونه ای شفاف،تایید یا رد نشد و اکنون هم با اما و اگرهایی همراه است. اما کمترین سود ورود ایشان به گستره انتخابات وارسی پیامدهای نیک و بد دوران وزارتشان خواهد بود. در این یاداشت به یک نمونه از پر سر و صدا ترین کارهای دوران مدیریت حاجی بابایی پرداخته می شود و اگر نامزدی اش جدی تر گردد باید به کارنامه او جدی تر و ژرف تر پرداخته شود.

محمد رضا نیک نژاد،روزنامه آرمان،3/2/92

( بخش هایی از یاداشت در روزنامه حذف شده است)

با نزدیک شدن به خردادماه و روزهای گرم انتخابات،مردانی که سودای ریاست دارند و گمانی بر توان خویش برای به سامان نمودن اوضاع کشور،یکی پس از دیگری خودی نشان داده و هر دم از باغ فرادستان برای ورود به رقابت ریاست جمهوری، بری می رسد. از نام هایی که این روزها در رسانه ها و بر سر زبان ها شنیده می شود،حاجی بابایی وزیر آموزش و پرورش است که به گفته برخی از نزدیکانش به درخواست "جمعی از فرهنگیان" و" بنابر احساس تکلیف" گویا خود را برای نامزدی آماده می کند. ناگفته پیداست از روزهای نخستین تکیه ایشان بر تخت وزارت و کنش های رسانه ای و دگرگونی های پر سر و صدا،چنین حسی پدید آمد و شایعات آن نیز در هیچ کجا به گونه ای شفاف،تایید یا رد نشد و اکنون هم با اما و اگرهایی همراه است. اما کمترین سود ورود ایشان به گستره انتخابات وارسی پیامدهای نیک و بد دوران وزارتشان خواهد بود. در این یاداشت به یک نمونه از پر سر و صدا ترین کارهای دوران مدیریت حاجی بابایی پرداخته می شود و اگر نامزدی اش جدی تر گردد باید به کارنامه او جدی تر و ژرف تر پرداخته شود.

نخستین گام حاجی بابایی پس از ورود به اتاق وزارت راه اندازی بیمه طلایی فرهنگیان بود که همواره از آن با سر بلندی یاد می کند و در آن زمان رضایت نسبی فرهنگیان را به همراه داشت. این بیمه،بهاری بود که پیام آور سالی نکو برای فرهنگیان سرخورده و خسته از سال ها نابرابری،اعتراض و فشارهای اقصادی و ... بود. بیمه طلایی با فراهم نمودن امکانات درمانی درخور، برای نخستین بار توانست بخشی از حس تبعیضی که فرهنگیان در سنجش با کارمندان دیگر داشتند را کمی کاهش داده و زمینه های بهره گیری بهینه آنها از کانون های درمانی را فراهم آورد. در این شیوه از بیمه، از حقوق سرپرست خانواده هر ماه مبلغی کم می شود- در مدت سه سال اجرای بیمه طلایی این مبلغ از دوازده هزار تومان به هفده هزار و پانصد تومان به ازای هر زیر پوشش رسیده است. قرار است که نیمی از این پول را ماهیانه آموزش و پرورش بپردازد. سقف هزینه های درمانی هر بیماری از پیش تعیین شده است. برای نمونه هزینه های دندان پزشکی،سالی دویست هزار تومان و کمک هزینه تهیه عینک،سالی 50 هزار تومان و ... می باشد. از آنجا که همه کانون های درمانی و بیمارستان ها این بیمه را به رسمیت نمی شناسند،بیمار می بایست همه مدارک پزشکی را نگه داشته و برگه های تسویه حساب های بیمارستان و یا درمانگاه را فاکتور نموده و برای دریافت هزینه های بیماری به شرکت بیمه ارائه دهد. قرار داد بیمه طلایی هر سال میان آموزش و پرورش و یکی از شرکت های بیمه کشور بسته و یا تمدید می گردد.

در مدت اجرای بیمه طلایی،دشواری های آن آشکار گردید و داوری فرهنگیان درباره "طلایی" بودن آن را به شدت به پرسش گرفت. نخست آن که با همه وعده های وزیر، اجرای این بیمه برای فرهنگیان بازنشسته به بار ننشست و این فرهنگیان خسته و رنجور از سال ها تلاش از مزایای این بیمه تکمیلی همچنان محروم هستند*. اما این تنها دشواره ی بیمه طلایی نیست. گاهی روند تمدید یا بستن قرارداد تازه با شرکت بیمه مدتی به درازا می کشد و در این بازه زمانی،دست فرهنگیان از بهرمندی درمانی آن کوتاه است،این خطر به سبب قراردادهای یک ساله همواره این بیمه و مزایای درمانی آن را تهدید می کند. از سوی دیگر روند ارائه مدارک درمانی و بازپسگیری هزینه ها از شرکت بیمه، فرآیندی بسیار پیچیده و خسته کنند است و به گذشتن از هفت خوان رستم می ماند،آنچنان که گاهی فرهنگیان چشم پوشی از آن را آسانتر از پیگیری دریافت هزینه های درمانی می دانند. از دیگر مشکلات این بیمه، پرداخت سهم آموزش و پرورش-نیمی از حق بیمه- است. هم اکنون آنچنان این دیرکرد به درازا کشیده شده است- همه سال 91 و چند ماه از سال 90- که گمان می رود،آموزش و پرورش قصد پرداخت آن را ندارد. البته این هراس پُر بیراه هم نیست زیرا این تعهد دولت در حکم های کارگزینی یا فیش های حقوقی فرهنگیان به شکل یک بند ثابت وارد نشده است و بنابراین بیم آن می رود که این نهاد درگیر با انبوهی از کسر بودجه به آرامی از پرداخت سم خود شانه خالی کند! در این صورت یک خانواده ی چهار نفره باید در هر ماه هفتاد هزار تومان حق بیمه تکمیلی دهد که با توجه به دریافتی فرهنگیان، بخش تاثیر گذاری در سبد اقتصادی خانواده خواهد بود. اما شاید مهمترین دشواری فرهنگیان در بهرمندی از مزایای بیمه طلایی آن است که در یکی دو سال گذشته با وجود چندین برابر شدن هزینه های درمانی،سقف پرداخت ها ثابت مانده و گاهی برای کامل شدن درمان، باید افزون بر بهره گیری از بیمه طلایی،بخش بزرگی از هزینه های درمان را نیز،خود بپردازند. مجموع این کاستی ها سبب شده است که بیمه طلایی کارایی سال های نخست خویش را از دست داده است و فرهنگیان نیز چندان به گره گشایی آن امیدی نداشته باشند.

اما بیمه طلایی بخشی از فرآیندی بود که هدف اش بهبود وضع اقتصادی و جایگاه اجتماعی فرهنگیان بود، آیا وزیر آموزش و پرورش در دست یابی به این هدف ها کامیاب بود؟ داوری را به فرهنگیانی می سپاریم که در صورت ورود ایشان به کارزار انتخاباتی،با پیش رو داشتن کارنامه وزارت، باید برای دست یابی به جایگاه ریاست جمهوری یاری اش دهند!

* پس از چاپ یاداشت یکی از دوستان یادآور شد که بیمه طلایی چند ماهی است که برای بازنشستگان نیز اجرا شده است.

http://www.ilna.ir/news/news.cfm?id=64644

نظرات 0 + ارسال نظر
برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد