دانشگاه فرهنگیان و نیروهای چشم براه استخدام

محمد رضا نیک نژاد، روزنامه اعتماد،1/12/91

در روزگاری که آمار بیکاری در کشور بسیار نگران کننده است و گروه بسیار بزرگی از دانش آموختگان دانشگاهی در صف های دراز استخدام،خود را به هر دری می زنند تا دست کم تلاش های چندین ساله درس و دانشگاه برای آنها نان بخور و نمیری فراهم کند،آموزش و پرورش کور سوی امیدی برای استخدام است. در این میان با توجه به درخواست های فراوان ورود به سامانه آموزشی- نه از سر دلبستگی به معلمی که برای گریز از بیکاری- شرایط استخدام در آن،بسیار آشفته و پریشان است.

محمد رضا نیک نژاد، روزنامه اعتماد،1/12/91

در روزگاری که آمار بیکاری در کشور بسیار نگران کننده است و گروه بسیار بزرگی از دانش آموختگان دانشگاهی در صف های دراز استخدام،خود را به هر دری می زنند تا دست کم تلاش های چندین ساله درس و دانشگاه برای آنها نان بخور و نمیری فراهم کند،آموزش و پرورش کور سوی امیدی برای استخدام است. در این میان با توجه به درخواست های فراوان ورود به سامانه آموزشی- نه از سر دلبستگی به معلمی که برای گریز از بیکاری- شرایط استخدام در آن،بسیار آشفته و پریشان است.شاید گسترده ترین خبرهای وابسته به استخدام در نهادهای دولتی،در پیوند با آموزش و پرورش است. اکنون ده ها هزار تن از نیروهایی که عمر و جوانی خویش را در راه آموزش آینده سازان این مرز و بوم هزینه نموده اند،سال هاست که چشم براه استخدام در سامانه آموزشی اند. نیروهای حق التدریس،مربیان بهداشت،مربیان پیش دبستانی،نیروهای پیمانی و ... بخشی از این دسته فرهنگیانی هستند که مدت هاست سرا پا گوش اند که از مصوبه های مجلس و دولت، سخنان نمایندگان و کاربدستان آموزشی و پیامدهای گردهمایی های گاه و بی گاه اعتراضی خویش در برابر خانه ملت و .... خبر خوشی بشنوند،تا شاید روزی مزه شیرین رسمی شدن را بچشند و لختی از فشارهای ناشی از اندیشیدن به بیکاری رهایی یابند. اما گویا همپای فراوانی درخواست برای استخدام در آموزش و پرورش،سخنان درباره استخدام نیروهای تازه نیز فراوان تر می شود و زندگی این فرهنگیان مظلوم را آشفته تر می سازد. برای نمونه: "معاون برنامه‌ریزی و آموزش نیروی انسانی وزارت آموزش و پرورش،گفت: آموزش و پرورش،مجوز استخدام نیرو،خارج از فارغ ‌التحصیلان دانشگاه فرهنگیان را ندارد.اسدالله اسدی ‌گرمارودی در مراسم افتتاح دانشگاه فرهنگیان استان زنجان،افزود: طبق مصوبات مجلس شورای اسلامی،آموزش و پروش نمی‌تواند خارج از فارغ ‌التحصیلان دانشگاه فرهنگیان استخدام داشته باشد و این حالت فقط در صورتی است که نیروی مورد نیاز در این دانشگاه وجود نداشته باشد،آنگاه می‌تواند با آزمون ورودی استخدام داشته باشد که در آن صورت نیز قبول‌ شدگان آزمون باید یک سال در این دانشگاه آموزش ببینند و بعد وارد مدارس شوند. وی تصریح کرد: معلم با جسم و روح و جان افراد سر و کار دارد و باید یک فرد متخصص باشد و بتواند به راحتی یک رابطه چهره به چهره با دانش‌آموزان برقرار کند و با تسلط به مضامینی مانند تربیت اسلامی و مسئولیت انسان در هستی بتواند یک انسان را به کمال برساند و با یک روش تدریس متفاوت دانش‌آموزان را با حداقل زمان با مفاهیم بیشتری آشنا کند".(خبرگزاری ایسنا،29/11/91)

این سخنان خبر خوشی برای نیروهای آموزشی منتظر به استخدام،مانند حق التریس ها،مربیان پیش دبستانی و بهداشت و ... در بر ندارد. دولت و کارگزاران آموزشی نمی توانند- حتی با مجوز مجلس- به سال ها تجربه گرانبهایی که این نیروها در این نهاد اندوخته اند چشم ببندند و آنها را به همین سادگی از فرآیندهای آموزشی و استخدام کنار بگذارند. این برخورد با نیرو های با تجربه و ورود بی حساب و کتاب نیروهای تازه،بریدن درختان یک جنگل را می ماند که سال ها باید بگذرد تا درختانی به تنومندی درختان بریده شده بر بستر جنگل بروید.

اما شاید پشت این گونه سخنان- که کاربدستان آموزشی نیز در پنهان نمودن آن چندان نمی کوشندـ چیز دیگری نیز نهفته باشد. گویا از این پس دانشگاه فرهنگیان تنها نهاد دانشگاهی خواهد بود که نیروهای مورد نیاز سامانه آموزشی را پرورش خواهد داد. این دانشگاه در اختیار و زیر فرمان و مدیریت آموزش و پرورش خواهد بود. این محدودیت و انحصار آموزش معلمان،پیامدهای ناگواری برای آموزش در کشور خواهد داشت. نخست آن که با اجرای این سیاست،پیوند سامانمند آموزشگران- که پرورش کودکان و نوجوانان کشور را بر عهده دارند- با بدنه علمی کشور بریده شده و تنوع و گوناگونی علمی – آموزشی ای که اکنون در سپهر آموزش کشور برقرار است را از میان خواهد برد. دوم آنکه با توجه به کارایی درونمایه های آموزشی و روش های ویژه بکار گرفته شده در کانون های تربیت معلم- که سال ها زیر نظر آموزش و پرورش به تامین نیروهای مورد نیاز مدارس می پرداختند – نمی توان چندان به بروندادهای این دانشگاه- چه از نظر علمی و چه اجتماعی- فرهنگی- دل بست و چشم براه دگرگونی های شگرفی در گستره آموزش کشور بود.(بیشتر دانش آموختگان کانون های تربیت معلم پس از پایان این دوران با شتاب برای رفتن به دانشگاه آماده می شوند تا بتوانند کمبودهای علمی – آموزشی آن دوران را جبران نمایند از سوی دیگر بسیاری از آنها پس از پایان دوران تربیت معلم چندان دلبسته آموزش های ایدئولوژیک حاکم بر ابن کانون ها نیستند)

اما واپسین ایراد که کارشناسان دیگر نیز به آن اشاره کرده اند آن است که،راه اندازی دانشگاه فرهنگیان،باری سنگین تر از گذشته بر دوش آموزش و پرورش می افزاید. یکی از دشواری های کنونی سامانه آموزشی کشور گوناگونی و فراوانی وظایف تعریف شده برای آن است که اندامی لخت و کم تحرک را در پی داشته است. با افزوده شدن وظیفه گرداندن دانشگاه فرهنگیان،آموزش و پرورش بیش از گذشته در برآوردن هدف های سازمانی خویش در خواهد ماند. چند روز پیش حاجی بابایی در گردهمایی فرهنگیان مازندران در اعتراض به تحمیل پیش دانشگاهی به آموزش و پرورش و افزودن پایه ششم بر دبستان ها گفته بود : " لباس دوخته شده برای ما از پایین کوتاه و از بالا بلند بود" جای این پرسش وجود دارد که با افزودن آموزش های دانشگاهی به وظایف آموزش و پرورش،این لباس تا چه اندازه بلند تر از پیش خواهد شد؟ و این آرزوی چندین ساله جناب وزیر تا چه اندازه در برآوردن هدف های خرد و کلان آموزشی،کارگر خواهد افتاد؟

نظرات 1 + ارسال نظر
درود جمعه 4 اسفند‌ماه سال 1391 ساعت 08:32 ب.ظ

من با اجازه جنابعالی مطلب شما را کش رفتم ودروبلاگ خودم گذاشتم آخه چند وقتی بود که به روز نشده بود با درود برهمه دوستان گرامی دلم برایتان تنگ شده

برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد