به گلایه‌ها و آرزوهای آموزگاران گوش بسپاریم

مهدی بهلولی،روزنامه اعتماد،28/11/91

چند روز پیش حاجی بابایی وزیر آموزش و پرورش در دیدارش با شماری از فرهنگیان مازندران گفت : "من وزیری نیستم که گزک دست رادیوهای بیگانه بدهم و دم از نداری بزنم...من آب به آسیاب دشمن نخواهم ریخت... برای تغییر مصادیق نیامده‌ام،کار من تغییر نگاه هاست و هدفم تغییر گفتمان آموزش و پرورش است. باید دست از تحقیر معلمان برداریم زیرا دوران آزار معلمان گذشته است... مشکل معیشتی دغدغه اصلی معلمین نیست،تعریف معیوبی است که از آن‌ها شده است و گروهی فکر می‌کنند معلم کارگر است و باید همیشه کار کند و با همین توجیه بابت تعطیلی پنجشنبه‌ها و عید و تابستان به آن‌ها طعنه می‌زنند"(ایلنا) ایشان چند روز پیش از این و در مراسم گشایش دانشگاه فرهنگیان نیز گفته بود : "تاسیس دانشگاه فرهنگیان آمال و آرزوی همه فرهنگیان بود حتی آن فرهنگیانی هم که اکنون بازنشسته شده‌اند به وجود این دانشگاه عشق می‌ورزند."

مهدی بهلولی،روزنامه اعتماد،28/11/91

چند روز پیش حاجی بابایی وزیر آموزش و پرورش در دیدارش با شماری از فرهنگیان مازندران گفت : "من وزیری نیستم که گزک دست رادیوهای بیگانه بدهم و دم از نداری بزنم...من آب به آسیاب دشمن نخواهم ریخت... برای تغییر مصادیق نیامده‌ام،کار من تغییر نگاه هاست و هدفم تغییر گفتمان آموزش و پرورش است. باید دست از تحقیر معلمان برداریم زیرا دوران آزار معلمان گذشته است... مشکل معیشتی دغدغه اصلی معلمین نیست،تعریف معیوبی است که از آن‌ها شده است و گروهی فکر می‌کنند معلم کارگر است و باید همیشه کار کند و با همین توجیه بابت تعطیلی پنجشنبه‌ها و عید و تابستان به آن‌ها طعنه می‌زنند"(ایلنا) ایشان چند روز پیش از این و در مراسم گشایش دانشگاه فرهنگیان نیز گفته بود : "تاسیس دانشگاه فرهنگیان آمال و آرزوی همه فرهنگیان بود حتی آن فرهنگیانی هم که اکنون بازنشسته شده‌اند به وجود این دانشگاه عشق می‌ورزند."

این که با سخن گفتن از دشواری های معیشتی و اقتصادی فرهنگیان "گزک دست رادیوهای بیگانه" می افتد پس نبایستی این کار را انجام داد استدلال درستی نمی نماید. در روزها و ماه های گذشته نیز،بسیاری از شخصیت های دینی و سیاسی برجسته،خواستار حل مشکلات معیشتی مردم،کنترل تورم و گرانی،برخورد اصولی با بیکاری و ... شده اند. بی گمان اگر سخن گفتن از این واقعیت ها،آب ریختن به آسیاب دشمن باشد پس هیچ مشکل و واقعیتی نباید گفته شود. بیان نکردن واقعیت ها،به حل دشواری ها یاری نخواهد رساند که هیچ،بر بی اعتمادی میان فرادستان و فرودستان خواهد افزود. این نیز که آرزوی دیرینه ی همه ی فرهنگیان را تآسیس دانشگاه فرهنگیان بدانیم،هم خلاف واقعیت است و هم گریز از خواسته های راستین آموزگاران. برای راست آزمایی این سخنان،کافی است به یکی از مدرسه ها برویم و گوش به گلایه ها و خرده ها و آرزوهای آموزگاران بسپاریم تا روشن شود که تا چه اندازه "آرزوهای وزیر" با درخواست های فرهنگیان همخوان است. آدمی یاد آن تیراندازی می افتد که به هر جا تیرش برخورد می کرد،آنجا را هدف اعلام می نمود! به گفته یکی ازهمکاران،که به تازگی بازنشسته شده : "به استناد سی سال حضور در جمع معلمان در مناطق مختلف و ارتباط با برخی از معلمان در شهرهای دیگر اعلام می نمایم در این مدت،که هنوز هم این ارتباط برقرار است، حتی به اندازه ی تعداد انگشتان دو دست هم از معلمان نشنیده ام که آرزوی ایجاد دانشگاهی به نام فرهنگیان را داشته باشند." چند روز پیش خود حاجی بابایی،از فرهنگیان بازنشسته ای که هنوز پس از گذشت ماه ها،پاداش پایان خدمت خود را دریافت نکرده اند- پاداشی که قرار بود یک هفته ای به آنها داده شود- پوزش خواست،که البته کار شایسته و ارزنده ای بود؛بگذریم از این که گره چندانی از دشواری های زندگی آنها و دیرکرد پاداش پایان خدمت شان نخواهد گشود. اما بگذارید یادی از سخن دیگر چندی پیش حاجی بابایی هم بکنیم که گفت : "من نام معلم را با پول به زبان نمی آورم."

و اینها همه می تواند گریز از پاسخ گفتن به خواسته های بحق اقتصادی این روزهای فرهنگیان باشد. این که چرا هم اکنون چندین سال است افزایش حقوق سالانه ی آنها- درست خلاف بند 125 قانون خدمات کشوری- زیر تورم انجام می گیرد. این که چرا – درست خلاف سخن خود وزیر در روزهای نخست وزارت اش- حق التدریس(اضافه کار) آموزگاران،هم اکنون چند ماه است که پرداخت نشده است،مگر قرار نبود که ماهانه پرداخت شود. این که از آزمون های هماهنگ کشوری خردادماه امسال،پیرامون هشت ماه می گذرد و دستمزد حوزه های تصحیح برگه ها و حوزه های اجرایی در هیچ کدام ازاین آزمون های این چند ماهه پرداخت نشده است.این که چرا دو سال است سرانه ی آموزشی به مدرسه ها داده نمی شود. این که چرا هم اکنون پیرامون یک سال است حق مدیریت و معاونت نیروهای ستادی مدرسه ها واریز نگردیده است. و البته برخی از خواسته های دیگر. مگر در بند 3/12 سند تحول راهبردی آموزش و پرورش،نیامده است : "ایجاد ساز و کارهای قانونی برای افزایش انگیزه معلمان و مربیان،با ساماندهی مناسب خدمات و امکانات رفاهی و رفع مشکلات مادی و معیشتی آنان" پس چرا در این چند ساله،مشکلات مادی و معیشتی فرهنگیان رفع نشده است که هیچ،بی گمان افزایش نیز یافته است؟

به هر رو،بایستی پذیرفت که اگر به کاهش شدید قدرت خرید بسیاری از مردم،و از آن میان فرهنگیان،اعتراض شود "آب ریختن به آسیاب دشمن" نیست،بیان واقعیت است که نخستین گام پاسخگویی درست به دشواری هاست.

نظرات 0 + ارسال نظر
برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد