افت بیشتر آموزش ریاضی با سال ششم دبستان

مهدی بهلولی،دوماهنامه ی چشم انداز ایران،شماره 76،دی و بهمن ماه 1391

افت و کیفیت پایین آموزش در همه ی پایه ها و مقاطع تحصیلی،از دبستان گرفته تا دانشگاه،پدیده ای انکار ناکردنی در سامانه های آموزشی ایران است،یعنی باید پذیرفت که روی هم رفته آموزش در ایران،کارکردهای بنیادین عمومی و تخصصی خود را،آنچنان که باید و شاید،ندارد. در درستی این سخن،البته به روش های گوناگون می شود استدلال نمود؛برای نمونه این که بیشتر نیروهای انسانی پرورش یافته ی این سامانه ها،از توانمندی های بایسته برخوردار نیستند و در گستره ی جامعه،زندگی و کار،نمی توانند انتظارهای گوناگون فرهنگی،اندیشگی،سیاسی،اقتصادی و ... را برآورده نمایند. یا روش دیگر،تمرکز بر خود فرآیند آموزش و نتیجه ی آزمون های تحصیلی است. شمار کودکانی هم که در سن آموزش اند اما از آن بی بهره اند- کودکان بازمانده از تحصیل- هم می تواند یکی دیگر از شاخص های نشانگر وضعیت آموزشی به شمار آید،به ویژه این که بخشی از ریشه های این پدیده افسوس برانگیز رو به رشد،به کیفیت پایین آموزش برمی گردد.

مهدی بهلولی،دوماهنامه ی چشم انداز ایران،شماره 76،دی و بهمن ماه 1391

افت و کیفیت پایین آموزش در همه ی پایه ها و مقاطع تحصیلی،از دبستان گرفته تا دانشگاه،پدیده ای انکار ناکردنی در سامانه های آموزشی ایران است،یعنی باید پذیرفت که روی هم رفته آموزش در ایران،کارکردهای بنیادین عمومی و تخصصی خود را،آنچنان که باید و شاید،ندارد. در درستی این سخن،البته به روش های گوناگون می شود استدلال نمود؛برای نمونه این که بیشتر نیروهای انسانی پرورش یافته ی این سامانه ها،از توانمندی های بایسته برخوردار نیستند و در گستره ی جامعه،زندگی و کار،نمی توانند انتظارهای گوناگون فرهنگی،اندیشگی،سیاسی،اقتصادی و ... را برآورده نمایند. یا روش دیگر،تمرکز بر خود فرآیند آموزش و نتیجه ی آزمون های تحصیلی است. شمار کودکانی هم که در سن آموزش اند اما از آن بی بهره اند- کودکان بازمانده از تحصیل- هم می تواند یکی دیگر از شاخص های نشانگر وضعیت آموزشی به شمار آید،به ویژه این که بخشی از ریشه های این پدیده افسوس برانگیز رو به رشد،به کیفیت پایین آموزش برمی گردد.

این نوشته اما،پیرامون وضعیت آموزش ریاضی در دبستان،و به ویژه آموزش ریاضی سال ششم می باشد،و ادعای اصلی آن این است که آموزش ریاضی در ایران- و در این جا در دبستان- آموزشی ناکارآمد و کم بار و بازده است و با افزوده شدن سال ششم به دوره ی دبستان،نه تنها بهبود نخواهد یافت بلکه به احتمال بسیار- به ویژه اگر شرایط کنونی ادامه یابد- بدتر نیزخواهد شد،که در نهایت به زیان آموزش ریاضی کشور خواهد انجامید.

آزمون های تیمز

آزمون های تیمز(TIMSS) شاید بهترین گواه شرایط نابسامان و ناامید کننده ی آموزش ریاضی در کشور باشند. تیمز،آزمون هایی جهانی اند که از سال 1995 هر چهار سال یک بار در برخی از کشورهای جهان- توسعه یابنده و توسعه یافته- برگزار می شود و میزان فراگیری دانش آموزان پایه های چهارم و هشتم را در دو درس ریاضی و علوم روشن می سازد. از هر کشور،به گونه ای تصادفی شماری از دانش آموزان برگزیده می شوند و از آنها آزمون به عمل می آورند. در جدول های زیر رتبه و میانگین نمره ی دانش آموزان ایرانی را در چهار آزمون تیمزمی بینیم :

جدول رتبه بندی دانش آموزان چهارم و سوم راهنمایی(هشتم) :

درس- پایه

رتبه ایران در تیمز 1995

رتبه ایران در تیمز 1999

رتبه ایران در تیمز 2003

رتبه ایران در تیمز 2007

ریاضی پایه چهارم

25م از 26 کشور

-

22م از 25 کشور

28م از 36 کشور

علوم پایه چهارم

25م از 26 کشور

-

22م از 25 کشور

27م از 36 کشور

ریاضی پایه هشتم

37م از 41 کشور

33م از 38 کشور

34 از 46 کشور

34 از 49 کشور

علوم پایه هشتم

38م از 41 کشور

31م از 38 کشور

31 از 46 کشور

29 از 49 کشور

جدول میانگین عملکرد دانش آموزان چهارم و سوم راهنمایی(هشتم) :

درس- پایه

میانگین نمره ایران به میانگین جهانی در سال 1995

میانگین نمره ایران به میانگین جهانی در سال 1999

میانگین نمره ایران به میانگین جهانی در سال 2003

میانگین نمره ایران به میانگین جهانی در سال 2007

ریاضی پایه چهارم

387 به 520

-

389 به 495

402 به 500

علوم پایه چهارم

380 به 501

-

414 به 489

436 به 500

ریاضی پایه هشتم

418 به 519

422 به 487

411 به 467

403 به 500

علوم پایه هشتم

463 به 516

448 به 488

453 به 474

459 به 500

با نگاهی به جدول بالا،روشن می شود که ایران،هم در رتبه و هم در میانگین،به هیچ رو جایگاه درخوری ندارد و حتی برای نمونه در سال 2007 ریاضی پایه چهارم دبستان 98 نمره از میانگین جهانی کمتر است. بد نیست یادآوری کنیم که بسیاری از کارگزاران فرادست آموزشی ایران،به هنگام سخن گفتن از وضعیت آموزشی ایران،رتبه های دانش آموزان المپیادی کشور را نمونه می آورند،در حالی که المپیاد و نتایج آن،به هیچ رو نمی تواند شاخص درست ارزیابی وضعیت آموزش کشور به شمار رود. دانش آموزان المپیادی،از میان بسیاری از دانش آموزان برتر کشور برگزیده می شوند و با آموزش های ویژه،آماده ی آزمون های جهانی می گردند. از این رو،نتیجه ی المپیاد نمی تواند نشانگر چیزی باشد که در پهنه ی آموزش ایران می گذرد.

اما آزمون های تیمز را تجربه آموزگاران و آزمون های داخلی کشور هم تآیید می کند. کافی است که در یک نشست هم اندیشی آموزگاران ریاضی شرکت کنید و به سخنانی که آموزگاران بر زبان می آورند،گوش فرا دهید،آن گاه متوجه خواهید شد که وضعیت آموزش ریاضی در ایران چگونه است و با آزمون های تیمز هماهنگ می باشد یانه. یکی از پایه هایی که افت ریاضی در آن بسیار نمایان است سال نخست دبیرستان می باشد. به جرآت می توان گفت که میانگین کشوری شمار قبولی ریاضی در هر کلاس 35 نفره ی این پایه،در بهترین حالت ده نفر است. در بسیاری از دبیرستان های 500- 400 نفره ی تهران،با 8- 7 کلاس اول دبیرستان،به زور می توان یک کلاس سی – چهل نفره ی دوم ریاضی تشکیل داد. و شاید هم به همین دلیل باشد که از سال تحصیلی 91-90 ،از بیخ و بن،امکان رفوزه شدن دانش آموزان را در این پایه برداشتند- همان پاک کردن صورت مسآله به جای حل آن- تا این آمار نگران کننده و افسوس برانگیز،و این افت آموزشی،به گونه ای پوشیده و پنهان شود. یعنی از سال گذشته قرار بر این شد که به جز خرداد و شهریور،چندین بار دیگر از دانش آموزان آزمون گرفته شود تا به گونه ای قبول گردند!

آسیب شناسی آموزش ریاضی در ایران و ارائه راهکار

از هدف های مهم آموزش ریاضی در دبستان می توان به این موارد اشاره کرد : تخمین یا تقریب عددی- اندازه گیری و استفاده از ابزار ساده- الگویابی،یش بینی و مدل سازی- استفاده از نمودار ها و شهود هندسی- کشف و استدلال- فرضیه سازی- شمارش- محاسبات عددی و عملیات ذهنی- حل مسئله. گرچه "ریاضی اندیشی و ریاضی ورزی" بیشتر پیرامون مدل سازی و حل مساله می چرخد و شاید بتوان گفت هسته ی بنیادین "ریاضی"،همین حل مساله و الگویابی است؛که متآسفانه بیشترین کمبود و کاستی آموزش ریاضی ما نیز در همین جا خود را نشان می دهد.

در آسیب شناسی آموزش ریاضی در ایران،آنچه بسیار شنیده می شود شیوه ی آموزش نادرست ریاضی در کشور است. گرچه در چند سال گذشته،تلاش هایی شده و همچنان می شود که شیوه های آموزش سنتی که بر پایه ی سخنرانی آموزگار و گوش سپردن دانش آموز است،دچار دگرگونی هایی شود و روش هایی به کار رود که در آنها،دانش آموز کنشمندانه با کلاس درس برخورد می کند و آموزگار بیشتر نقش راهنما را به عهده می گیرد.

افزون بر این آموزگار- محوری،می توان از دلیل های دیگری هم نام برد. برای نمونه این که در برخی از کلاس های درس ریاضی "بیشتر به نکته های امتحانی توجه می شود که در این صورت،دانش آموزان ریاضیات را سطحی یاد می گیرند و چیزی از اندیشه ی ریاضی باقی نمی ماند. در حال و هوای آماده شدن برای آزمون،مفاهیم و مطالب اصلی و بنیانی ریاضیات کنار می روند. آموزگار در این روش ها،اساسی ترین موضوع ها را،به درد نخور می داند و شتابان خود را به یاد دادن روش های حل مسائل امتحانی می رساند... برخی از روش های مورد استفاده در مدارس ما،آنچنان هستند که گویی ذهن دانش آموزان را لوح سفید می پندارند در حالی که آن ها هرگز ایده ها را زمانی که آموزگاران آن ها را نمایش می دهند،جذب نمی کنند.در عوض،دانش آموزان،آفرینندگان دانش خویش اند. باید آنها را با ایده های نوین روبرو ساخت،به تلاش برای جفت و جور کردن آن ها با شبکه های موجود ذهنی خود و چالش با ایده های خود و دیگران تشویق کرد که در روش های قدیمی میسر نمی شود."*

به هر رو،آنچه روشن است و به نزد همگان پذیرفته،این است که دانش آموزان ما در دوره ی دبستان کمتر دوستدار ریاضی بار می آیند و اغلب اگر هم نمره ی خوبی از ریاضیات دبستانی در کارنامه ی خویش دارند،از سر انگیزه و دوست داشتن به ریاضیات نمی باشد. یکی از دلیل های مهم دیگر این کم انگیزگی- که از زبان کارشناسان آموزش ریاضی بسیار شنیده می شود- پیشینه ی تحصیلی آموزگاران دبستان می باشد،که درصد چشم گیری از آنها،خود در رشته های علوم انسانی درس خوانده اند و از شور و شوق درونی ریاضی ورزیدن،کم بهره اند. از این رو گهگاه شنیده می شود که برای بهبود وضعیت ریاضی،باید در مقطع دبستان،از کارشناسان ریاضی یاری گرفت. برای نمونه دکتر رجب زاده،عضو هیات علمی دانشکده علوم ریاضی دانشگاه فردوسی مشهد می گوید : "آموزش و پرورش می تواند مدرسینی که دارای تحصیلات عالی هستند در مقطع دبستان استخدام کند تا مشکلات یادگیری ریاضی از پایه رفع شود." و یا دکتر جلال الدین ایزدیان،رئیس دانشکده علوم دانشگاه آزاد اسلامی واحد مشهد می نویسد : "از مهم ترین وظایف مسئولین،گزینش دبیران خوب ریاضی در مقاطع ابتدایی و راهنمایی و فراهم کردن زمینه هایی برای برگزاری سمینارها و ارائه مقالات کوچک بوسیله دانش آموزان است تا علوم پایه و کاربرد ریاضیات در زندگی اجتماعی و علمی شناخته شود." علی رجالی از دانشکده علوم ریاضی دانشگاه صنعتی اصفهان و خانه ریاضیات اصفهان نیز بر این باور است که "تنها راه ایجاد علاقه به علوم و ریاضی در فرزندان،از طریق معلمانی است که نه فقط به رشته خود علاقه دارند،بلکه به اصول خود اعتقاد دارند و آموزش‌های حرفه‌ای مناسب دیده‌اند تا بتوانند معلمانی باشند که این موضوعات را خوب تدریس کنند." در برخی تجربه های جهانی نیز،می توان این نگاه به جایگاه ویژه ی آموزگاران را دید. در همان آزمون های تیمز،پاره ای کشورها،پس از نتیجه ی ضعیف دانش آموزانشان در ریاضی،با ارزیابی شکست،به نقش کلیدی آموزگار رسیدند. دکتر کیامنش،برگزارکننده ی دو دوره ی نخست آزمون های تیمز در ایران،می نویسد : " نروژ وقتى دید نظام آموزشى،انتظارات را در زمینه درس ریاضى برآورده نمى کند،با تحقیقاتى متوجه شد خود معلمان ریاضیاتشان خوب نیست و در نتیجه به دروس ریاضى تربیت معلم افزود."

من البته نمی خواهم مشکل آموزش ریاضی را در دانش ناتخصصی برخی از آموزگاران دبستان خلاصه کنم- پیش از این هم از دلایل دیگر گفتم- و این را هم می دانم که پاره ای از این عزیزان،هم نیک به مفاهیم ریاضی آشنایند و هم در آموزش،از جان و دل مایه می گذارند،اما با توجه به سخنان بالا،که نمونه ای است از دیدگاه های دست اندرکاران آموزشی،که بسیار گفته و شنیده می شود،نمی توانم شگفتی و تآسف خودم را پنهان سازم هنگامی که می شنوم ریاضی سال ششم را،البته در کنار 9 درس دیگر،مانند فارسی،علوم تجربی،مطالعات اجتماعی،دینی،قرآن،کار و فناوری،تفکر و پژوهش،در سال آینده گویا قرار است که یک تنه،یک آموزگار،آموزش دهد! ریاضی ششم دبستان،کتابی است با درون مایه ای میان پنجم دبستان و اول راهنمایی سال های پیش،اما از نظر کیفیت،به ویژه در فصل های 1،2،4،6 که به آموزش کسرها،عددهای اعشاری،درصد و نسبت و تناسب می پردازند- یعنی همان حل مسآله و الگویابی- به کتاب سال اول راهنمایی نزدیک تر است. از دید من،به عنوان یک آموزگار ریاضی،کتاب ریاضی سال ششم،کتابی است که باید از سوی یک آموزگار ریاضی تدریس شود و من با شناختی که از برخی آموزگاران دبستان دارم و از سر گفت و گوهایی که با برخی از آنها داشته ام- به ویژه در دو- سه ماه گذشته،و با آنانی که در تابستان گذشته، دوره ی یک ماهه ی آمادگی را برای تدریس کلاس ششم گذرانده اند- بر این باورم که به هیچ رو درست نیست که آموزش این درس را از آموزگار ریاضی اول راهنمایی بگیریم و به آموزگاران دبستان بسپاریم؛گرچه آنگونه که در بالا گفتم بی گمان برخی از آموزگاران با انگیزه و کارکشته ی دبستان،توانمندی این کار را دارند. پیگیری و گسترش شیوه ی آموزش ریاضی نوین- که چندین سال است از آن سخن ها می رود و در برخی کتاب های درسی تازه ی دبیرستان نیز نمود یافته است- با این سیاست که آموزگاران پنجم،ریاضی ششم را آموزش دهند،ناهمساز می نماید. در روش نوین،آموزش ریاضی،با به میان کشیدن پرسش،آغاز می شود و آموزگار باید،از آنچنان آگاهی ای برخوردار باشد که بحث را به درستی به پیش ببرد،پاسخ های درست و نادرست شاگردان را به گفت و گو بگذارد و شماری دیگر از شیوه های گوناگون پاسخ گویی را به دانش آموزان یادآور شود. ناگفته پیداست که در این روش،آموزشگر بایستی از توانمندی بالای علمی برخوردار باشد تا بتواند درست از انجام کار برآید. پس به هیچ رو نمی توان گفت که هم اکنون،آموزگاران پنجم،با یک دوره ی فشرده در ده درس- برای ریاضی دو،سه روز- توانسته اند به چنین آمادگی و توانایی دست یابند؛بگذریم که برابر پاره ای شنیده ها،گویا برخی از آنها چندان هم راضی به این کار نبوده و به گونه ای،به ناگزیر در این دوره شرکت نموده اند و یا این که برخی از شرکت کنندگان،آموزگاران پایه های سوم و چهارم بوده اند.

من بر این باورم که جامعه ریاضی کشور،نباید در برابر این تصمیم گیری شتابزده و ناکارشناسانه خاموش بنشیند. به راستی جا دارد و بایسته است که استادان و آموزگاران ریاضی،و انجمن های علمی آنها در سرتاسر کشور،به بررسی این دگرگونی نوین در آموزش ریاضی دبستان بپردازند و دیدگاه های خویش را منتشر نمایند تا این رویداد از زاویه های گوناگون وارسی شود و چنانچه نادرستی آن پذیرفته گردد،هر چه زودتر،راهکاری درخور،اندیشیده شود.

* بهبود وضعیت آموزش ریاضی و چالش های پیش روی روش های یاد دهی و یاد گیری ریاضی(در دوره ی ابتدایی( مقاله ارایه شده در نهمین کنفرانس آموزش ریاضی ایران،زاهدان 1386،امیر عباس ریحانکار

نظرات 0 + ارسال نظر
برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد