راهیان نور اختیاری است

مهدی بهلولی،روزنامه آرمان،11/11/91

از آغاز سال تحصیلی 90-91 تاکنون،در اردوهای راهیان نور،و در چهار رخداد پیاپی واژگونی اتوبوس،نزدیک به صد نفر کشته و زخمی شده اند- که از این میان،23 دانش آموز،دو آموزگار،و دو تن از رانندگان اتوبوس جان باخته اند . واپسین این تصادف ها،یکشنبه هشتم بهمن ماه روی داد که بر اثر واژگونی اتوبوس،شوربختانه یک دانش آموز ارومیه ای جان باخت و شانزده تن دیگر راهی بیمارستان گردیدند. ناگفته نماند که این اردوها،در چارچوب برنامه ی درس "آمادگی دفاعی" سال دوم دبیرستان انجام می پذیرد؛برنامه ای که دانش آموزان دوم سراسر ایران را برای بازدید منطقه های جنگی،به جنوب ایران می برد.

مهدی بهلولی،روزنامه آرمان،11/11/91

از آغاز سال تحصیلی 90-91 تاکنون،در اردوهای راهیان نور،و در چهار رخداد پیاپی واژگونی اتوبوس،نزدیک به صد نفر کشته و زخمی شده اند- که از این میان،23 دانش آموز،دو آموزگار،و دو تن از رانندگان اتوبوس جان باخته اند . واپسین این تصادف ها،یکشنبه هشتم بهمن ماه روی داد که بر اثر واژگونی اتوبوس،شوربختانه یک دانش آموز ارومیه ای جان باخت و شانزده تن دیگر راهی بیمارستان گردیدند. ناگفته نماند که این اردوها،در چارچوب برنامه ی درس "آمادگی دفاعی" سال دوم دبیرستان انجام می پذیرد؛برنامه ای که دانش آموزان دوم سراسر ایران را برای بازدید منطقه های جنگی،به جنوب ایران می برد. گرچه این اردوها،پیش از حاجی بابایی،وزیر کنونی آموزش و پرورش نیز اجرا می شد اما از سه سال پیش و با ورود ایشان به آموزش و پرورش،شمار این اردوها و دانش آموزانی که به منطقه های جنگی برده می شوند،افزایش بسیار چشمگیری داشته است- از سی،چهل هزار نفر تا یک میلیون نفر در سال. حاجی بابایی،بارها،این افزایش را یکی از برنامه ها و دستاوردهای ویژه ی وزارت خویش دانسته است. اما یکی از نکته های مبهم در این اردوها،اختیاری بودن و یا نبودن این سفرهاست. در درآمد خود کتاب درسی "آمادگی دفاعی"- که البته امسال دستخوش دگرگونی های فراوانی شده و سراسر از نو به نگارش درآمده - زیر عنوان " سخنی با دبیران و دانش آموزان گرامی" در بند یازده چنین آمده است : " با توجه به اختیاری بودن حضور دانش آموزان در اردوهای راهیان نور،دبیران گرامی می توانند با استفاده از نکات مطرح شده در درس های سوم[حماسه ی هشت سال دفاع مقدس]و چهارم[راهیان نور]و سایر مواردی که مناسب می دانند،انگیزه های لازم را برای شرکت حداکثری دانش آموزان در این اردوها،به منظور بهره برداری از فضای معنوی دوران دفاع مقدس ایجاد کنند." اما با این که متن کتاب آشکارا بر اختیاری بودن این اردوها تآکید می کند چند روز پیش حسین هژبری، معاون پرورشی و فرهنگی وزارت آموزش و پرورش در سخنانی شگفت و ناساز با یادآوری کتاب درسی،گفت : "... اگر دانش‌آموزی در این اردوها شرکت نکند،از هشت نمره عملی این آزمون برخوردار نمی‌شود." آنچه که در برخی مدرسه ها هم روی می دهد خود گواه این است که متآسفانه پاره ای از مدیران و دبیران نیز،به روش های گوناگون،گونه ای اجباری بودن این اردوها را به دانش آموزان و خانواده ها،القاء می کنند.

اما در هر برنامه ی آموزشی- چه اختیاری،چه اجباری- آموزش و پرورش موظف به حفظ جان و سلامت دانش آموزان است. روشن است که جان دانش آموز بر آموزش برتری دارد. از این رو،آموزش و پرورش نباید با گرفتن رضایت نامه ای از پدر- مادر دانش آموز،پاسخگویی را،سراسر،از گردن خویش براندازد. آموزش و پرورش بایستی بیندیشد که اگر می خواهد برنامه ای را اجرا کند که میانگین کشته و زخمی شدن انسانی آن،دست کم ده نفر در ماه است- اگر تنها همین امسال را درنگریم- می تواند پاسخگو باشد یا نه؟ و آیا به راستی با شیوه های دیگر نمی توان به همان هدف های آموزشی دست یافت؟ چند روز پس از کشته شدن 26 دانش آموز و آموزگار بروجنی - که پیرامون سه ماه پیش و براثر واژگونی اتوبوس اردوهای راهیان نور رخ داد- مدیر مدرسه ای به من گفت که گویا قرار شده شیوه ی انجام این اردوها تغییر یابد و بدین گونه انجام گیرد که دانش آموزان به جای برخی منطقه های جنوب کشور،به موزه های جنگ برده شوند؛موزه هایی که در درون شهرها ساخته شده است. تا به این شیوه،هم دانش آموزان را با فضای جبهه و جنگ آشنا سازند و هم آنها را از خطر تصادف های رانندگی در جاده ها- که متآسفانه گویا مرگ بارترین جاده های جهان است- دور نگه دارند. در همان روز هم،در یکی از روزنامه ها خواندم که حاجی بابایی،وزیر آموزش و پرورش،در پاسخ به ادامه یافتن یا نیافتن این اردوها سکوت کرده،که در همان زمان،این سکوت نشانه ی تآیید درستی خبر دانسته شد. اما پنداری اینچنین نیست و افزون بر این،با واکنشی که تاکنون کاربدستان آموزش و پرورش به این پیشامد تازه نشان داده اند- که در واقع هیچ واکنشی نشان نداده اند!- آموزش و پرورش گویی می پندارد با گرفتن رضایت نامه ای که از پدر- مادر دانش آموز می گیرد،دیگر به هیچ رو پاسخگو نمی باشد.

به هر رو،با دگرگونی های فرهنگی در سطح جهان،آموزش و پرورش نیز دگرگونی می پذیرد و روز به روز انسانی تر می شود و احترام به جان و شخصیت شاگرد از اهمیت بیشتری برخوردار می گردد. اگر روزگاری پدر و مادر،خود اجازه ی تنبیه فرزندشان را به آموزگاران می دادند اکنون به هیچ رو اینچنین نیست. از سویی،آموزش و پرورش هم اکنون تنها یکی از نهادهایی است که به آموزش کودکان می پردازد و دست یابی به نتیجه کار این نهاد،کمابیش به روش های دیگر هم شدنی است. آموزش و پرورش اگر می خواهد در این روزگار زنده، پویا،گیرا و معتبر برجا بماند بایستی به دیدگاه های خانواده ها و دانش آموزان توجه بیشتری نماید و به حقوق آنها احترام بیشتری بگذارد. آموزش و پرورش نوین،آموزش و پرورش پاسخگوست و نمی تواند نسبت به حفظ جان دانش آموزانش بی تفاوت بماند و در همان هنگام از دگرگونی بنیادین سخن بگوید!

http://www.armandaily.ir/?NPN_Id=236&pageno=7

نظرات 0 + ارسال نظر
برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد