مشکلات آموزشی ‌تعطیلی‌های ناخواسته

محمدرضا نیک ‌نژاد،روزنامه شرق،17/10/91

سامانه آموزشی ایران ساختاری متمرکز و از بالا به پایین است، به این معنا که برنامه‌ها و هدف‌های کلان و خرد آموزشی در چهارگوشه کشور به گونه‌ای یکسان و در چارچوبی مشخص و تعریف شده ابلاغ و اجرا می‌شود. در این سامانه بسته- برخلاف برخی از کشورهای پیشرفته- برای کار به‌دستان آموزشی استان، شهرستان، منطقه، مدرسه و کلاس هیچ‌گونه فضایی برای اعمال نظر و سلیقه باقی نمانده است.

 

 

محمدرضا نیک ‌نژاد،روزنامه شرق،17/10/91

سامانه آموزشی ایران ساختاری متمرکز و از بالا به پایین است، به این معنا که برنامه‌ها و هدف‌های کلان و خرد آموزشی در چهارگوشه کشور به گونه‌ای یکسان و در چارچوبی مشخص و تعریف شده ابلاغ و اجرا می‌شود. در این سامانه بسته- برخلاف برخی از کشورهای پیشرفته- برای کار به‌دستان آموزشی استان، شهرستان، منطقه، مدرسه و کلاس هیچ‌گونه فضایی برای اعمال نظر و سلیقه باقی نمانده است. حتی گوناگونی فراوان فرهنگی- اقلیمی در کشور نتوانسته است در این چارچوب سخت مدیریتی روزنه‌ای پدید آورده و البته راهی برای آموزشی بهتر و کارآتر پدید آورد. کتاب‌های درسی در این سامانه از پیش طراحی شده و آموزگاران باید همه عنوان‌های گنجانده شده در کتاب‌ها را در یک سال آموزشی به پایان برده و دانش‌آموزان نیز در آزمون‌های پایانی به گونه‌ای کم و بیش یکسان، پاسخگوی پرسش‌هایی برآمده از همان عنوان‌های درسی باشند. این هماهنگی و یکسانی از سویی و ساختارِ کتاب محور حاکم بر آموزش و پرورش از دیگر سو، در آزمون‌های هماهنگ کشوری و کنکور بیش از دیگر پایه‌ها روح و جسم دانش‌آموزان را می‌آزارد و آسیب‌های دیرپایی در آنها پدید خواهد آورد. در این شرایط حتی یک روز را هم نباید از دست داد و پا از چارچوب‌های تعریف شده بیرون گذاشت. این ساختار بسته هنگامی که در کنار فشردگی زنگ‌های آموزشی در یک روز و یک هفته گذاشته شود، فرصت برای جبران عادی هرگونه عقب افتادگی در درس‌ها را از دانش‌آموزان و معلمان گرفته و فشار ناشی از آن، چندین برابر بر روح و روان آنها آسیب وارد خواهد کرد. از سوی دیگر در روزهای برگزاری آزمون‌های مدرسه، بسیاری از دانش‌آموزان و خانواده‌هایشان برنامه‌های روزانه و خانوادگی خویش را بر پایه آزمون‌های بچه‌ها تنظیم کرده و از بسیاری از خواسته‌های عادی و همیشگی خویش چشم می‌پوشند. از سوی دیگر- چه بخواهیم و چه نخواهیم- روزهای آزمون برای دانش‌آموزان و پدر- مادرها روزهایی هراس‌آور و استرس‌زاست. چند روز گذشته در تهران و برخی از کلانشهرها، آلودگی هوا به جایی رسید که مدیران شهری را وادار به تعطیلی کانون‌های آموزشی کرد. این تعطیلی‌ها درست همزمان با برگزاری آزمون‌های نیم سال نخست دانش‌آموزان بود. هر چند روز تعطیلی در سامانه آموزشی در این روزها، برابر است با عقب افتادن برنامه‌های آموزشی در روزهای پس از آزمون‌ها، زیرا برگزاری آزمون لغو شده به روزهای پایانی برده شده و از روز‌های آموزشی خواهد کاست. آموزگاران برای جبران این روزها و رسیدن به برنامه‌های فشرده آموزشی- و البته از پیش تعیین شده- وادار به شتاب در فرآیندهای آموزشی خواهند شد. پیامد این شتاب، ناکارآمدی و کاستی در روند آموزش می‌باشد. معلمان برای به پایان رساندن سرفصل‌های درسی، به خود و دانش‌آموزان فشارهای فراوان‌تری وارد می‌کنند و روح و روان آنها را دچار آسیب خواهند کرد. این فشار در دانش‌آموزانی که باید در آزمون‌های هماهنگ کشوری و کنکور شرکت کنند- مانند دانش‌آموزان سال سوم و چهارم- و آموزگارانشان بسیار گسترده‌تر و ژرف‌تر خواهد بود و پیامدی جز افت آموزشی گستره‌تر نخواهد داشت. از سوی دیگر به درازا کشیدن روزهای امتحانی به معنی ادامه روزهای پر استرس و فشار بر روح و روان دانش‌آموز و خانواده‌های آنهاست به ویژه دانش‌آموزانی که در آموزش تلاشگرتر و پیگیر‌تر هستند. امیدواریم مدیران شهری هر چه زودتر در اندیشه‌ای بهتر و کم هزینه‌تر برای کاهش آلودگی باشند تا از آسیب‌های گستره آموزشی و روانی دانش‌آموزان بکاهند.

نظرات 0 + ارسال نظر
برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد