واقعیت زندگی آموزگاران

مهدی بهلولی،روزنامه آرمان،13/10/91

ارج گذاری و ارزش نهی حرفی به کسانی،گروهی و یا پیشه ای یک مسآله است و گام عملی برداشتن در راستای بزرگ داشت راستین آنها،مسآله ای دیگر. واقعیت را باید در متن زندگی جست و جو نمود و یافت،نه در میان سخنان و سخنرانی های زیبا. چند روز پیش،برای دیدار از یکی از دوستان و آموزگاران گرامی بازنشسته ام به یکی از بیمارستان های دولتی رفتم. از ده روز پیش به خاطر بیماری قلبی در بیمارستان بستری شده بود و یکی – دو روز دیگر می خواست مرخص شود. تا آن روز،چیزی نزدیک به دو میلیون تومان پرداخت کرده بود،البته هنوز مانده بود تا با بیمارستان تسویه حساب نماید. سخت از اجرایی نشدن بیمه طلایی فرهنگیان بازنشسته – که وزیر از سه سال پیش،قول اش را داده بود- گلایه می کرد.

مهدی بهلولی،روزنامه آرمان،13/10/91

ارج گذاری و ارزش نهی حرفی به کسانی،گروهی و یا پیشه ای یک مسآله است و گام عملی برداشتن در راستای بزرگ داشت راستین آنها،مسآله ای دیگر. واقعیت را باید در متن زندگی جست و جو نمود و یافت،نه در میان سخنان و سخنرانی های زیبا. چند روز پیش،برای دیدار از یکی از دوستان و آموزگاران گرامی بازنشسته ام به یکی از بیمارستان های دولتی رفتم. از ده روز پیش به خاطر بیماری قلبی در بیمارستان بستری شده بود و یکی – دو روز دیگر می خواست مرخص شود. تا آن روز،چیزی نزدیک به دو میلیون تومان پرداخت کرده بود،البته هنوز مانده بود تا با بیمارستان تسویه حساب نماید. سخت از اجرایی نشدن بیمه طلایی فرهنگیان بازنشسته – که وزیر از سه سال پیش،قول اش را داده بود- گلایه می کرد. می گفت بیمه طلایی را برای شما آموزگاران شاغل پیاده کردند که از ما جوان تر و تندرست ترید،و کمتر بیمار می شوید. اما ما بازنشستگان،فراموش شدگانیم،و چون سن و سالمان گذشته است و بیشتر بیمار می شویم،"طلایی" شدن بیمه مان،به سودشان نیست که هیچ،برایشان زیان آور است؛و در دنیایی که پول حرف اول و آخر را می زند،روشن است که کسی تره هم برای ما و زندگی مان خرد نمی کند. وانگهی ما دیگر چندان به دردشان نمی آییم،پس برای چه خودشان را به دردسر بیندازند. از امکانات کم بیمارستان نیز زیاد می گفت. این که دستشویی فرنگیِ بخش،خراب است،بیشتر کاسه های دستشویی ها شکسته و چسب شده اند،وضعیت بهداشت،تااندازه ای آزاردهنده است،و گلایه های دیگری از همین دست.

چند روز پیش هم،از زبان مجید روستایی،مدیر عامل کانون بازنشستگان فرهنگی استان اصفهان خوانده بودم : "پس از گذشت پنج سال انتظار،دولت هنوز معوقات فرهنگیان بازنشسته را پس از گذشت سال‌ها از بدهی خود به این افراد پرداخت نکرده است....اما در حال حاضر وضعیت معیشتی این افراد بسیار نا‌مطلوب است و حقوق نا‌چیز بازنشستگی مشکلی از مشکلات این افراد را برطرف نمی‌کند... دولت از سال 1385 تاکنون یک‌هزار و 820 میلیارد تومان به فرهنگیان بازنشسته بدهکار است ... افزایش حقوق فرهنگیان بازنشسته بر مبنای افزایش نرخ تورم اعلامی از سوی بانک مرکزی نیست... درصد بالایی از قشر بازنشسته موجود در سطح کشور با مشکلات مالی و درمانی بسیاری مواجه هستند اما این افراد از نظر درمانی هیچ حمایتی نمی‌شوند و حقوق بازنشستگی این قشر از جامعه جوابگوی هزینه‌های درمانی سرسام‌آور بازنشستگان فرهنگی نیست." باری،کاش کاربدستان وزارتی،تنها درصد ناچیزی از آنچه که در بزرگ داشت زبانی بازنشستگان می گویند،عملی می ساختند تا این عزیزان،با دل نگرانی و دشواری های کمتری روزگار می سپردند.

اما اکنون که سخن از نابسامانی های اقتصادی این سال ها به میان آمد بد نیست کمی هم از روزگار آموزگاران شاغل بگوییم. هم اکنون با این که بیش از شش ماه از آزمون های نهایی و هماهنگ کشوری آموزش و پرورش در خرداد ماه 91 می گذرد هنوز دستمزد فرهنگیان برگزار کننده ی این آزمون ها داده نشده است. حق التدریس(اضافه کار) سه ماه مهر،آبان و آذر نیز واریز نشده و هستند آموزگارانی که هنوز هم،همه ی سبد کالای رمضان را دریافت نکرده اند. همچنین با این که در بند 125 قانون خدمات کشوری،به روشنی گفته شده که افزایش سالیانه ی حقوق کارمندان دولت، بایستی دست کم برابر تورم رسمی باشد،هم اکنون چندین سال است که این قانون نادیده گرفته می شود و نزدیک به نیمی از این افزایش،انجام نمی پذیرد؛بگذریم از این که میان تورم رسمی اعلام شده و تورم واقعی،همواره تفاوت چشمگیری هست. از این رو پربیراه نخواهد بود اگر بگوییم با تورم واقعی ای که در این سال ها،دست کم چهل درصد برآورد می شود و با افزایش ده- دوازده درصدی حقوق فرهنگیان،هر سال،میزان زیادی از قدرت خرید آموزگاران،کاسته می شود. ناگفته نماند که امسال افزایش حقوق فرهنگیان شهرستان ها،پیرامون سه درصد! انجام پذیرفت. موضوع هم این از این قرار بود که در دی ماه سال 90 و در پیش از انتخابات مجلس شورای اسلامی،به میانگین 120 هزار تومان،به بند بدی آب و هوای حقوق فرهنگیان شهرستان ها افزوده شد،اما این افزایش،پس از انتخابات و در سال 91 حذف گردید و مبلغ بند بدی آب و هوا به حالت پیش برگشت؛و با این افزایش و کاهش گذرا و شگفت انگیز،در واقع،حقوق فرهنگیان شهرستان ها،در سال 91،تنها سه درصد افزایش یافت.

باری،این روزها که نابسامانی های اقتصادی،زندگی بیشتر مردم را،هر روز سخت تر از پیش نموده،آموزگاران- که همواره از حقوق و مزایای خویش در رنج بوده اند- ناراضی و نگران تر از گذشته دیده می شوند. دفتر مدرسه ها،و تا اندازه ای هم کلاس های درس،شاهد گلایه های آموزگارانی اند که از حقوق ناچیز 500-600 هزار تومانی خویش می گویند و نمونه ها می آورند از افزایش قیمت کالاهایی که هر روز،ناگزیر از خرید آنهایند. برکسی هم پوشیده نیست که دشواری های معیشتی و اقتصادی زندگی آموزگاران،سرراست،بر کیفیت کار آموزشی شان کارگر می افتد و در این میان،یکی از زیان کنندگان همیشگی این افت،دانش آموزان هستند. چند روز پیش، همکاری می گفت- البته با کمی دستکاری شعر سعدی- که در این روزگار،گویی "چنان قحط سالی شده اندر در دمشق/ که یاران فراموش کرده اند عشق"، و اشاره می کرد به کاهش انگیزه و عشق بیشتر آموزگاران به کار جدی و دلسوزانه،و این که شمار آموزگاران بی انگیزه،متاسفانه رو به افزایش است.

به هر رو،بی هیچ گمانی،یکی از بزرگترین دشواره های آموزش و پرورش ایران،وضعیت بد اقتصادی آموزگاران شاغل و بازنشسته است که شوربختانه در این سه سال گذشته، پنداری در میان سر و صدای برنامه ی دگرگونی بنیادین در آموزش و پرورش،سراسر،به فراموشی سپرده شده است.

نظرات 1 + ارسال نظر
حامد شنبه 16 دی‌ماه سال 1391 ساعت 01:12 ق.ظ http://mehrhost.com/client/aff.php?aff=510

خرید هاست خوب و با کیفیت کلیک کنید
هاست وارز با قابلیت نصب اسکریپت های نال شده
[قلب]
[قلب]















[بدرود]

برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد