آتش سوزی در دبستان

محمد رضا نیک نژاد،روزنامه ی آرمان،18/9/1391

کمتر سالی آموزش و پرورش شاهد این همه رویدادهای دردناک و اندوهبار بوده است. واپسین آنها خبر آتش سوزی در دبستان دخترانه روستای "شین آباد"پیرانشهر در آذربایجان غربی است. در این رخداد تلخ که چهارشنبه 15 آذر ساعت 30/8 دقیقه صبح روی داد،36 دانش آموز پایه ی چهارم دبستان دچار سوختگی شده و شماری از آنها بخاطر آسیب های شدید،به بیمارستان های تبریز فرستاده شدند. این رویداد خوشبختانه جانباخته ای نداشت،اما چیزی که آن را دردناک تر می کند،سوختگی دست و سر و روی پنجاه درصد این دخترکان دبستانی است. شوربختانه جامعه آموزشی ما،تجربه ی خوبی از پیگیری های درمانی این چنین آسیب دیدگانی ندارد. در رویدادی مشابه که سال 85 در روستای درودزن استان فارس رخ داد،چند تن از کودکان جان باختند و شماری نیز دچار سوختگی های شدیدی در ناحیه سر و صورت گردیدند. چند ماه پیش- پس از سال ها درد و رنج و دلهره ی این دانش آموزان و خانواده هایشان و پس از روند طولانی دادگاه- آموزش و پروش پذیرفت که دیه ی آنها را بپردازد.

    محمد رضا نیک نژاد،روزنامه ی آرمان،18/9/1391

      کمتر سالی آموزش و پرورش شاهد این همه رویدادهای دردناک و اندوهبار بوده است. واپسین آنها خبر آتش سوزی در دبستان دخترانه روستای "شین آباد" پیرانشهر در آذربایجان غربی است. در این رخداد تلخ که چهارشنبه 15 آذر ساعت 30/8 دقیقه صبح روی داد،36 دانش آموز پایه ی چهارم دبستان دچار سوختگی شده و شماری از آنها بخاطر آسیب های شدید،به بیمارستان های تبریز فرستاده شدند. این رویداد خوشبختانه جانباخته ای نداشت،اما چیزی که آن را دردناک تر می کند،سوختگی دست و سر و روی پنجاه درصد این دخترکان دبستانی است. شوربختانه جامعه آموزشی ما،تجربه ی خوبی از پیگیری های درمانی این چنین آسیب دیدگانی ندارد. در رویدادی مشابه که سال 85 در روستای درودزن استان فارس رخ داد،چند تن از کودکان جان باختند و شماری نیز دچار سوختگی های شدیدی در ناحیه سر و صورت گردیدند. چند ماه پیش- پس از سال ها درد و رنج و دلهره ی این دانش آموزان و خانواده هایشان و پس از روند طولانی دادگاه- آموزش و پروش پذیرفت که دیه ی آنها را بپردازد. با توجه به این که،چنین حادثه هایی بیشتر در روستاها و شهرهای محروم روی می دهد و خانواده های دانش آموزان،توان مالی درخوری ندارند و از پس هزینه های درمان و بهسازی پوست جگرگوشگان خویش بر نمی آیند،این گونه رفتارها از سوی دولت و آموزش و پروش بسیار پرسش برانگیز و نگران کننده است! بر کسی پوشیده نیست که سوختگی در این ناحیه بر زندگی آینده ی این کودکان تا چه اندازه اثر داشته و آنها را از یک زندگی عادی- به ویژه دختران را- محروم می سازد. امیدواریم در مورد دختران شین آبادی شاهد فراموشی و روندی فرسایشی نباشیم و نمایندگان این بخش از کشور و مسئولان آموزش و پرورش راهکارهایی را برای پیگیری درمان این کودکان بی گناه بیندیشند.

اما آتش سوزی این دبستان پرسش های دیگری نیز بهمراه دارد.

1-     در بند 1 ماده 3 کنوانسیون حقوق کودک آمده است : " درانجام هر اقدامی،که به گونه ای به کودک مربوط می شود،چه در بخش عمومی،خصوصی،اداری،غیر اداری و یا هر بخش دیگری،رعایت نفع و تامین سلامت کودک بر دیگر مسائل تقدم دارد." ناگفته نماند که جمهوری اسلامی ایران،این پیمان نامه را در سال 1381 پذیرفته است. در فصل ششم- بخش نخست راهکارهای سند بنیادین- نیز بر ... شایستگی حفظ و ارتقای سلامت فردی و بهداشت محیطی ... در آموزش و پرورش تاکید گردیده است. آیا در همه مدرسه های کشور استاندارها برای حفظ تندرستی دانش آموزان رعایت شده است؟ آیا کارگزاران آموزشی نباید با سخت گیری بیشتر- مَثل معروف مشت نمونه خروار است را به گوش جان بشنوند و- راهکارهایی را که سلامت جانی دانش آموز را تضمین می کنند،بیش از گذشته پیگیری کرده و به اجرا درآورند؟ پس از یکی از رخدادهای این چنینی وزیر در گفتگویی،آن را به دوران پیش از خود مربوط دانست و قول داد که در دوران مدیریت وی شاهد رویدادی مشابه نباشیم. اکنون که رویدادی چنین تلخ را شاهدیم،وزیر چه توجیهی دارد؟ و ما بعنوان شهروندانی که از خدمات آموزشی بهره می بریم چه راهکاری را باید پیگیری کنیم؟   

2-     با اجرای شتابان ساختار 6- 3- 3 ،و کمبود و نبود زمینه های درخور برای پیاده سازی آن،صدای بسیاری از کارشناسان آموزش و پرورش را درآورد و البته آنچه که به جایی نرسید فریاد بود. یکی از خرده های فراگیر در اجرای ساختار تازه،فشردگی بیش از پیش  دانش آموزان در کلاس ها بود. اما همواره کارگزاران آموزشی این ایراد را رد می کردند. برای نمونه فاطمه قربان،معاون ابتدایی وزیر آموزش و پرورش در گفتگویی که با یکی از روزنامه ها داشت گفت:بیشترین شمار دانش آموزان در کلاس های دبستان 30 تن است. ما گروهی را برای بررسی نارسایی های اجرای 6- 3- 3  به دبستان ها فرستاده ایم اما تاکنون هیچ گزارشی از نارسایی ها دریافت نکرده ایم. کلاس دبستان شین آباد 36 تن بوده است! آن هم در دبستانی روستایی و مرزی. البته این تراکم تنها برای شهرستان ها و روستاها نیست. هنگامی که خدمتگزار دبستانی در مرکز تهران،از 38 دانش آموز پایه ششم در دبستانی 240 متری و ناله های آموزگارشان سخن گفت شگفت زده شدم. او می گفت کلاس ششم آنچنان پر است که گردن بچه های ردیف نخست کلاس،نزدیک به 90 درجه به سوی بالا کج می شود! ناخودآگاه یاد سخنان خانم معاون افتادم. اگرچه اکنون شمار زیاد دانش آموزان از نظر سلامت جسمی آنها مورد پرسش است. شنیده ها از آمار بالای دانش آموزان دبستانی حکایت دارد،اما راهکارهای حفظ تندرستی این نوباوگان چیست؟ و کارگزاران برای آن چه اندیشیده اند؟

3-     رویدادهای این چنینی همواره موجی از اندوه و نگرانی در جامعه آموزشی پدید آورده و سیلی از سخنان در روزهای نخستین حادثه در پیگیری و رسیدگی به عامل های پیش آورنده ی حادثه شنیده می شود. اما آنچه که در رفتار و سخنان مسئولان نمی بینیم پاسخگویی در برابر مدیریت ناکارآمد و ناتوانی در گرداندن سازمان زیر فرمان آنهاست. در سند تحول بنیادین و در بند نهم فصل پنجم- بعنوان راهبردهای کلان- می خوانیم:"اسقرار نظام مدیریت اثربخش،کارآمد،مسئولیت پذیر و پاسخگو و بستر سازی برای نظام کارآمد منابع و مصارف در نظام تعلیم و تربیت رسمی و عمومی. آیا مدیریتی که از بزرگ ترین افتخار دوران خود را تصویب سند ملی می داند،نباید خود را پیرو بند های آن نشان داده و نخستین مجریان آن باشد؟ هنگامی که وزیر و معاونانش در ناکارآمدی مدیریت بخش کوچکی از سازمان زیر فرمان خود پاسخگو نیستند،چگونه انتظار دارند که مدیران میانی و معلمان- در پایین ترین رده ی سازمانی- پاسخگوی رفتار و کردار خود باشند؟ در این صورت این ساختار آموزشی می تواند پرورش دهنده ی شهروندانی مسئول و پاسخگو باشد؟ در برابر رویدادهای تلخ این سال آموزشی،کدام مدیر و معاون پاسخگوی حوزه ی مدیریتی خویش بوده است؟ برای نمونه سخنان وزیر آموزش و پرورش در برابر پرسش خبرنگاران درباره چپ شدن اتوبوس راهیان نور را بخاطر  آورید! کارگزارن آموزشی باید بدانند که راه دگرگونی های بزرگ و ماندگار،دگرگونی اندیشه و نگاه و بازتاب آن در رفتارهای مدیران آموزشی است که تاکنون گامی در این راه برداشته نشده است.

نظرات 2 + ارسال نظر
ابوعدنان شنبه 18 آذر‌ماه سال 1391 ساعت 08:33 ب.ظ http://abooadnan.blogsky.com

بند ه خدا راست می گوید چون برصندلی نشسته وبه برکت اینترنت آمار کلاسها را که به صورت صوری درج می شود می بیند بسمشکلیوجودندارد کلاسهای دبیرستان های شهر مامعلم ندارند وبعدازتایم مدرسه کلاسهای رفع اشکال می گذارند و.............. داغ کردیم ولش کن برای چه کسی بگوییم؟

زهرا خماریان دوشنبه 20 آذر‌ماه سال 1391 ساعت 08:08 ب.ظ

جای هزاران افسوس است این همه حادثه تلخ ودردناکتر اینکه به زودی وبی نتیجه فراموش می شود!سپاس از گفتن دردنامه تان
گویی مرثیه ساز این سیستم مرده ومرده پرور شده ایم .شادکام سلامت وپردرد باشید.
این روزها انسانها را به میزان دردشان باید سنجید.منتظر نظرات ارزشمند شما هستم

با درود به شما همکار گرامی و سپاس از دیدگاه ارزشمندتان.پاینده و تندرست باشید.

برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد