آموزش و پرورش و روز جهانی مبارزه با ایدز

  محمد رضا نیک نژاد،روزنامه آرمان،۱۱/۹/۹۱  

      

     ایدز بیماری فراگیری است که مرز و  نژادی را نمی شناسد و به هر کوی و برزنی سرکی کشیده و سایه بدشگون خود را در هر جایی از جهان گسترانده است. این ویروس بدقلق،تاکنون نزدیک 24 میلیون تن را به کام مرگ کشانده، 20 میلیون یتیم و 48 میلیون آلوده به خود را در سراسر جهان بر جای گذاشته است. ایدز را کشنده ترین بیماری دهه های گذشته نامیده و مبارزه با آن را کُنشی جهانی می دانند که همه کشورها را به هماوردی می خواند. از این رو یازدهم آذرماه را روز جهانی مبازره با ایدز نامگذاری نموده اند. اگر چه این روز در ایران چندان مورد توجه کارگزاران قرار ندارد- و سال گذشته نیز از تقویم کشوری بیرون گذاشته شده است- اما ایران نیز با بیش از 4500 جانباخته و نزدیک به 25 هزار آلوده،کشوری در گیر با این ویروس است. سنجه های جهانی نیز با توجه به پنهان کاری بیماران مبتلا،دست کم،آلودگان به ایدز را چهار برابرِ شمارِ ثبت شده،می  دانند. مبارزه با این بیماری هراس آور نه تنها همه کشور های گیتی را به همیاری فرا می خواند،بلکه هر کشوری نیز به سبب پیامدهای انسانی،اجتماعی و سیاسیِ ایدز،نیازمند یاری کشورهای دیگر و همکاری نهادهایِ پیشروِ جهانی در مبارزه با آن است. از این رو نادیده گرفتنِ روز جهانی آن بسیار پرسش برانگیز و نگران کننده است.

محمد رضا نیک نژاد،روزنامه آرمان،۱۱/۹/۹۱

     

     ایدز بیماری فراگیری است که مرز و  نژادی را نمی شناسد و به هر کوی و برزنی سرکی کشیده و سایه بدشگون خود را در هر جایی از جهان گسترانده است. این ویروس بدقلق،تاکنون نزدیک 24 میلیون تن را به کام مرگ کشانده، 20 میلیون یتیم و 48 میلیون آلوده به خود را در سراسر جهان بر جای گذاشته است. ایدز را کشنده ترین بیماری دهه های گذشته نامیده و مبارزه با آن را کُنشی جهانی می دانند که همه کشورها را به هماوردی می خواند. از این رو یازدهم آذرماه را روز جهانی مبازره با ایدز نامگذاری نموده اند. اگر چه این روز در ایران چندان مورد توجه کارگزاران قرار ندارد- و سال گذشته نیز از تقویم کشوری بیرون گذاشته شده است- اما ایران نیز با بیش از 4500 جانباخته و نزدیک به 25 هزار آلوده،کشوری در گیر با این ویروس است. سنجه های جهانی نیز با توجه به پنهان کاری بیماران مبتلا،دست کم،آلودگان به ایدز را چهار برابرِ شمارِ ثبت شده،می  دانند. مبارزه با این بیماری هراس آور نه تنها همه کشور های گیتی را به همیاری فرا می خواند،بلکه هر کشوری نیز به سبب پیامدهای انسانی،اجتماعی و سیاسیِ ایدز،نیازمند یاری کشورهای دیگر و همکاری نهادهایِ پیشروِ جهانی در مبارزه با آن است. از این رو نادیده گرفتنِ روز جهانی آن بسیار پرسش برانگیز و نگران کننده است.

     آمارها نشان می دهند که نزدیک  به 50 درصدِ بیماران آلوده به ایدز،در بازه ی سنی 25 تا 35 سال بوده و مسئولان نیز در چند روز گذشته از کاهش سن آلودگی بیماری به زیر بیست سال سخن به میان آورده اند. پاک ترین گروه سنی در جهان،پنج تا چهارده سالگان را در بر می گیرد. این آمارها و همچنین دوره پنج تا ده ساله ی نهفته بیماری- زمانی که بیمار آلوده،هیچگونه نشانه ای از بیماری را در خود نمی بیند- ضرورت آموزش شهروندان- به ویژه نوجوانان و جوانان- و آگاهی آنها از راه های پیشگیری را چندین برابر می کند. شوربختانه چون یکی ازسه راهِ آلودگی به ویروس ایدز،رفتارهای خطرخیز جنسی است،نهادهای مسئول،صدا و سیما و نهادهای آموزشی را وا دارِ به سکوت کرده و ناگزیر چشم بر همه پیامدهای ناگوار انسانی- اجتماعی بیماری بسته و گفتگو از این بیماری را تنها در چنبره ی گروه های خطرپذیرتر مانند معتادان،زندانیان و ... نگه داشته است. اما همچنان که آمارها نشان می دهند جوانان و نوجوانان سزاورترین گروه سنی برای آگاه شدن به روش های پیشگیری از آلودگی ایدزند.

    آموزش و پرورش به دلیل گستردگی و گوناگونی فراگیران و پاکی نسبی گروه های دربر گیرنده آموزش،درخورترین نهادی می باشد که می تواند نقشِ آموزشِ شهروندانِ آینده را پذیرفته و با یاری گرفته از سازمان ها و نهادهای دولتی و  مردمی،بهترین و کاراترین نقش در جلوگیری از گسترشِ این دردِ بی درمان را بازی کرده و از درصد آلوده شوندگان به آن بکاهد. از این روست که پیمان نامه های جهانی نیز نهادهای آموزشی کشورها را به آموزش راه های پیشگیری از ایدز فرا می خواند. برای نمونه،در"برنامه گسترده آگاه سازی عمومی سازمان ملل"UNAIDS در سال 1999 آمده است"وزارت آموزش و پرورش کشورها باید با همکاری انجمن های خانه- مدرسه و همیاری دانش آموزان،اطلاعات اجتماعی مربوطه،بهداشت جنسی و اطلاعات مربوط به ایدز را در برنامه های آموزشی خود بگنجانند. کودکان و نوجوانانی نیز که به مدرسه نمی روند باید به این اطلاعات و آموزش ها دسترسی داشته باشند.

     با توجه به هجوم موج سوم ایدز-یعنی بالا رفتن درصد آلوده شوندگان در اثر رفتارهای پر خطر جنسی- سامانه های آموزشی با دو رویکرد می توانند در راه مبارزه با بیماری گام بردارند. رویکرد نخست،آشنا نمودن نوجوانان با ساختار فیزیولوژیکِ خود و نشانه های رشد در سن بلوغ- پیش از گفتگوهای دوستانه در گروه های هم سن،که به آشناییِ هیجان انگیز،احساسی و البته ناقص این دگرگونی ها می انجامد- گفتگو درباره راه های آلودگی و پیامد های ناگوار آن و ... آگاهی دانش آموزان درباره بیماری را افزایش دهند. برای این کار آموزش و پرورش باید روش های آشنایی با رشد جسمی- جنسی و پیشگیری ایدز را در برنامه های درسی خود گنجانده و برای آن کتاب و زنگ ویژه ای در برنامه های هفتگی مدرسه پیش بینی کند. کلاس های آشنایی آموزگاران با این بیماری و چگونگی آموزش درونمایه های کتاب را به آنها بیاموزاند.همچنین دانش آموزانی را آموزش داده تا آنها بتوانند این درونمایه را به روش های گوناگون مانند سخنرانی، نمایش، بازی و ...آموزش دهند. با برگزیدن روز و هفته مبارزه با ایدز در کانون های آموزشی و برگزاری مراسم های ویژه،زمینه های آشنایی بیشتر دانش آموزان را فراهم آورند،گسترش طرح های سازمانی و ساختاری- مانند برگزیدن یک معاونت برای پیشگیری از بیماری،فراهم نمودن زمینه مورد نیاز برای آموزش پدرومادرها با رشد روحی و جسمی فرزندان خود و درگیر نمودن دانش آموزان با راه های کامجویی دیگر مانند ورزش و هنرهایی مانند موسیقی و نمایش و...

     رویکرد دوم آن است که روش هایِ برخورد با بیماران مبتلا را به دانش آموزان بیاموزانیم. یکی از علت های گسترش باور نکردنی بیماری و مهار نشدن آن- در جهانِ پیشرفت هایِ پزشکیِ باور نکردنی- پنهان کاری بیماران آلوده به آن است. ایدز بیش از آن  که بلای جان شهروندان تندرست باشد،حقوق انسانی بیماران را لگدمال می کند.این بیماران مورد بی مهری مردم قرار می گیرند. بیماران افزون بر دردهای ناشی از آلودگی،باید نگاه و رفتارهای نابجای دیگران را نیز تحمل کنند. بسیاری از آنان ناخواسته و از سوی پدرو مادرخویش،همسران و یا دریافتِ خون،آلوده شده اند. برخوردهای نابجا،بیماران را به پنهان کاری واداشته و جامعه را بیش از اندازه در معرض خطر قرار می دهند. شهروندان می توانند با آگاهی و بکارگیری چند سفارش ساده،جلوی آلودگی خود و برخوردهای ناهنجار با بیماران را بگیرند و آنها را از نگرانی و فشارهای روحی ناشی از آشکار شدن بیماری برهانند تا زمینه آلودگی بیشتر جامعه را از میان بردارند. رسانه ها و سامانه های آموزشی باید به شهروندان بیاموزند که اگر چه ایدز بی درمان است اما آگاهی ها جهانی درباره کنترل و پیشگیری آن افزایش یافته است. برای نمونه اکنون بیماران آلوده مانند یک فرد دچار دیابت یا فشار خون- که با خوردن همیشگی دارو- بیماری اش را کنترل می کند،می توانند به زندگی درازی دست پیدا کنند. شرکت این شهروندان در گردهمایی ها بی اشکال است،ازدواج آنها با افراد تندرست انجام پذیر و یا زیرنظر پزشک حتی می توانند بچه های سالمی بدنیا آورند و...

      بیماری و هراس از آن،به شکل بسیار خطرناکی،همه شهروندان را در برابر این ویروس بی دفاع کرده است. کارگزاران آموزشی باید بدون نگرانی،زمینه آگاهی همه شهروندان با این بیماری را فراهم کرده و بدانند که سلامت شهروندان و جامعه،بزرگترین مصلحت اجتماعی و ملی می باشد که سخن گفتن درباره هر تابویی را مجاز می کند.

نظرات 1 + ارسال نظر
اندیشه های یک معلم خوافی یکشنبه 12 آذر‌ماه سال 1391 ساعت 10:26 ب.ظ http://www.karimpoor53.blogfa.com

سلام
با ( تنبیه در مدارس!) آپم

درود بر جناب کریم پور گرامی و سپاس برای اطلاع رسانی شما.

برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد