آموزش و پرورش،مدارس و سالی پر ماجرا

 محمد رضا نیک نژاد،روزنامه اعتماد،1/7/91 

      

      در چند روز گذشته و به مناسبت آغاز مهر و بازگشایی مدرسه ها،آموزش و پرورش،شهرداری، نیروی انتظامی و برخی دیگر از نهادهای دولتی به تبریک گفتن به دانش آموزان پرداخته اند. دانش آموزانی که با همه کاستی ها و کمبود های گریبانگیر سامانه آموزشی،مانند فضاهای آموزش نه چندان استاندارد و کلاس های کوچک و لبریز از دانش آموز،همچنان با شور و انگیزه، بی تابِ روزهای کلاس و شیطنت های دانش آموزی اند،تا با رفتن به مدرسه یک گام دیگر از زندگی و کامیابی را بپیمایند و آرزوهای پدر و مادر را برآورده نمایند و در آینده نیز،گلیم خود را در زندگی های فردی و اجتماعی،بهتر از آب بیرون بکشند. به راستی که باید گفت آغاز سال آموزشی بر همه آنها شاد باد.
 

ادامه ...

محمد رضا نیک نژاد،روزنامه اعتماد،1/7/91

 

    در چند روز گذشته و به مناسبت آغاز مهر و بازگشایی مدرسه ها،آموزش و پرورش،شهرداری، نیروی انتظامی و برخی دیگر از نهادهای دولتی به تبریک گفتن به دانش آموزان پرداختهاند. دانش آموزانی که با همه کاستی ها و کمبود های گریبانگیر سامانه آموزشی،مانند فضاهای آموزش نه چندان استاندارد و کلاس های کوچک و لبریز از دانش آموز،همچنان با شور و انگیزه، بی تابِ روزهای کلاس و شیطنت های دانش آموزی اند،تا با رفتن به مدرسه یک گام دیگر از زندگی و کامیابی را بپیمایند و آرزوهای پدر و مادر را برآورده نمایند و در آینده نیز،گلیم خود را در زندگی های فردی و اجتماعی،بهتر از آب بیرون بکشند. به راستی که باید گفت آغاز سال آموزشی بر همه آنها شاد باد.

اما امسال برای برخی از دانش آموزان و پدر و مادرهابشان،رنگ و بوی دیگری دارد،نوجوانانی که روزهای پایانی سال گذشته را با امید به ورود به دوره ای دیگر پشت سر گذاشتند. اما اجرای ساختارآموزشی 6-3-3 آنها را از رسیدن به دوره راهنمایی بازداشت و اکنون دانش آموز سال ششم می باشند. داستان از آنجا آغاز شد که وزیر آموزش و پرورش با پافشاری خود،تصمیم بر اجرای ساختار نوین آموزشی- آن هم نه از سال های نخست دبستان بلکه از پایانی ترین سال آن ـ گرفت،که البته این کار تا همین جا نیز،پیامدهای گوناگونی داشته است. برای نمونه،امسال مدارس راهنمایی ورودی سال اول ندارند و باید با پایه های دوم و سوم بسربرند،که این رویداد،مدرسه های راهنمایی غیر انتفاعی را با بحرانی مالی روبرو خواهد کرد. در مدرسه های دولتی نیز،چون سرانه دانش آموزی ناچیز است و بسیار هم بی سامان بدست مدیران می رسد،کمک های مردمی نقش سرنوشت سازی در اداره مدارس دارند،که با کاهش دانش آموزان اول،برای این مدارس نیز،بی گمان مشکلاتی پدید خواهد آمد. در هر سه مقطع آموزشی،دبستان،راهنمایی و دبیرستان- به دلایل گوناگون- خانواده های پایه های اول در پرداخت کمک ها،دست و دل بازترند. اجرای ساختار آموزشی 6-3-3 دست کم سه سال مدارس دولتی را دچار نابسامانی های مالی فراوانی می کند. اما این چالش برای مدارس غیر دولتی بسیار بحران زا و نابود کننده تراست. بیشترین ورودی های این مدارس،دانش آموزان پایه اول آنهاست. گاهی شنیده می شود که بخش فراوانی از درآمدهای غیر دولتی ها،از سال اولی ها تامین می شود. برخی دانش آموزان و خانواده هایشان، پس از تجربه یک ساله این مدارس،رفتن را بهتر از ماندن دانسته و به مدارس دیگر می روند. پس عموما غیر انتفاعی ها در دوم و سوم دچار کاهش دانش آموز گردیده و پیامد این کاهش،کم شدن درآمدها خواهد بود. چندین سال است که بیشتر مدارس غیر انتفاعی دچار بحران ور شکستگی اند،اجرای ساختار نوین آموزشی- اگر راهکار درستی اندیشیده نشود- می تواند تیر خلاص آنها به شمار آید.

اما پیامدِ شتاب مسئولان کنونی سامانه آموزشی،تنها گریبان مدارس راهنمایی را نگرفته است. چندین سال بود که مسئولان و نمایندگان مجلس به دنبال یک دست کردن آموزش در کشور،و حذف کنش های آموزشی موازی بودند. یکی از نهادهایی که در کنار آموزش و پرورش به آموزشِ کودکان پیش دبستانی می پرداخت،سازمان بهزیستی بود. دوگانگی درونمایه ها و شیوه های آموزشی،مسئولان را بر آن داشت تا پیش دبستانی را به زیر مجموعه آموزش و پرورش بیافزایند. اوج کلنجار این دو نهاد در دوران حاجی بابایی رخ داد و در پایان،این آموزش و پرورش بود که توانست به هدف خود برسد. اما با اجرای ساختار 6-3-3 دبستان ها دچار کمبود شدید فضای آموزشی شدند. مدیران زیر فشارهای فراوان مسئولان وادار به افزودن پایه ششم به کلاس های خود گردیدند. برخی با حذف یا آمیختن پایه های پایین تر،شماری با ساخت و ساز در حیاط و بهره گیری از زمین های ورزش و برخی نیز با جدا نمودن کلاس های بزرگ با دیوارهای پیش ساخته و کانکس،این درخواستِ مسئولان فرادست را پاسخ گفتند. با این کمبود ها جایی برای ادامه کارِ پیش دبستانی ها نبود و آنها روی دست آموزش و پرورش مانده بودند.

مسئولان سامانه آموزشی در پی گلایه های مدیران دبستان ها و صاحبان مدارس غیر انتفاعی،به راهکاری شگفت آور رسیدند که در آن با یک تیر دو نشان می زدند. به غیر انتفاعی های راهنمایی پیشنهاد و مجوز راه اندازی پیش دبستان را ارائه دادند. با این کار،هم گرفتاری های مالی و خطر ورشکستگی مدارس غیر انتفاعی کاهش می یافت و هم از زیر بار سازمان دهی پیش دبستانی ها در دبستان های دولتی شانه خالی می نمودند.

این راهکار اگرچه در نگاه نخست تیزهوشانه به نظر می آید،اما با پرسش های جدی ای روبرو است. بارها مسئولان و خانواده ها از قرار گرفتن دانش آموزان کم سن و سال در کنار دانش آموزان بزرگتر گلایه کرده و یکی از دغدغه های اجرای سند همین مسآله بوده است. اما به راستی قرار دادن پیش دبستانی ها در کنار بچه های راهنمایی تا چه اندازه ای در این راستا می باشد؟ آیا مدارس راهنمایی که کارکرد شان آموزش نوجوانان است، توانایی و امکانات درخور برای آموزش کودکان را دارند؟ فضاهای آموزشی مدارس غیردولتی که عموما خانه های کلنگی تغییر کاربری داده اند،توانایی فراهم نمودن شرایط درخور برای بالندگی و رشد در حیطه های آموزشی ویژه کودکان پیش دبستانی را دارند؟ و آیا می توان امیدوار بود که در برابر پرسش های بسیار این دگرگونی های شتاب زده،پاسخی درخور شنید؟

نظرات 0 + ارسال نظر
برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد