"همیاری" های انسانی و چند نکته

                   محمدرضا نیک نژاد، روزنامه شرق، 25 اسفندماه 94

"چهارشنبه 25 آذرماه 94 در هنگام بازگشت از روستای محل کارش در جاده ای روستایی و نامناسب در برف سنگین یخ زد و خاطره های شیرین آموزگاری و داغ سنگین یخ زدگی را برای همیشه در دل و جان خانواده و دانش آموزانش بر جا گذاشت. علی بخش نوروزی معلم عشایری که در شهر چُرام در استاد کهکیلویه و بویراحمد زندگی می کرد و تازه پس از سال ها معلمی توانسته بود خانه ای از ساختمان های "مهر!" دست و پا کند. او آموزگاری با 25 سال سابقه بود و اکنون خانواده اش منتظر حکم بازنشستگی اویند. می دانید کسی که بازنشسته می شود تا حکمش بیاید چندین ماه حقوق اش قطع می شود!؟.... اکنون خانواده معلمی که پس از سال ها تلاش تنها یک موتور سیکلت داشت، نیازمند یاری اند .... بخشی از گفتگوی یک همکار با این خانواده را می خوانیم و خود داوری می کنیم "من امشب با همسر مرحوم نوروزی و دخترشون صحبت کردم. بسیار غصه دار هستن از این اتفاق و فقط گریه میکنند.... از حقوق مرحوم نوروزی فقط حقوق آذرماه رو دادند به خانواده اش که اون هم برای شهریه دخترش که دانشجو هست. تا الان حقوقش قطع شده. اداره بهشون گفته بعد از عید بهتون پرداخت میکنیم. براش بازنشستگی رد کردند. خرجی شون رو فعلا اقوامی مثل پدربزرگ و دایی ها و خاله ها میدهند و براشون موادغذایی تهیه میکنند. دخترش که دانشجو هست هم صحبت کرد و گفت به وزیر بگید رویا نوروزی فرزند علی بخش نوروزی گفت تو چطور وزیری هستی که معلمت توی جاده برفی گیر میکنه و می میره و خانواده اش بی سرپرست میشن و به فکر نیستی، حداقل برای مناطق محروم جاده بسازید. ما بابامون رو از دست دادیم و دیگه بابا نداریم!" 

این بخشی از نوشته ای است که در گروه های تلگرامیِ معلمی دست به دست می شود و فرهنگیان را برای یاری به این خانواده تشویق می کند. کانونِ مرکزی این برنامه، گروهی با عنوان" همیاری" است. یاری رسانی گروه همیاری به خانواده مرحوم نوروزی، نخستین کار این گروه تلگرامی نیست. در نخستین برنامه این گروه، در یک برنامه ریزی دو- سه ماهه 37 میلیون تومان برای سامان دهی به زندگی و هزینه های درمانِ علی اسدزاده گردآوری شد. اسدزاده آموزگار عشایری ای بود که در راه بازگشت از روستای محل خدمت دچار سرمازدگی شد و پای چپش را از دست داد. اما در برنامه دوم، گروه همیاری توانست در مدت دو – سه هفته هدیه ای ده میلیون تومانی گردآوری کند و اکنون آماده است تا در روزهای آینده آن را به خانواده تقدیم کند. اما دو نکته در این کار نباید نادیده گرفته شود. نخست آن که بخش مهمی از همیاری از پرداخت های 5000 تومانی تا 30000 تومانی بود و این بازتاب دهنده آن است که شمارِ افراد شرکت کننده در این نیکوکاری بسیار زیاد بوده اند و باز  نشانه ی خوبی از وجود انگیزه بالای اخلاقی- انسانی میان همه بخش های جامعه ما از جمله فرهنگیان است – گرچه شماری از همیاران غیر فرهنگی بودند. بی گمان پتانسیل فراوانی وجود دارد و اکنون نیز فن آوری به یاری آمده است و می توان از آن به بهترین شکل ممکن بهره گرفت- همچنان که همیاری چنین کرد. دوم آن که این کارهای نیکوکارانه نباید سبب بی عملی دستگاه های دولتی و از آن میان آموزش پرورش شود. در مدت همیاری شمارِ افراد نیازمندی که درخواست کمک می کردند بسیار زیاد بود و مدیران هر روز درگیر پاسخگویی به شمار فراوانی از این افراد بودند. بی گمان آموزش و پرورش به عنوان مسئول خدمت رسانی به کارمندان خود وظیفه دارد که در این زمینه ها فعال شود و افزون بر همدلی با آموزگاران و خانواده های آسیب دیده، زمینه ای را برای کمک های حداقلی فراهم نماید. شوربختانه نه در مورد علی اسدزاده و نه در مورد مرحوم نوروزی – همچنانکه دختر مرحوم نوروزی و بسیار کسان دیگر هم می گویند- آموزش و پرورش در این زمینه دچار بی عملی پرسش برانگیز و آزار دهنده ای است. این بی عملی بی گمان بر شکاف بی اعتمادی مدیران و بدنه می افزاید و این شکاف اکنون و در آینده سبب ساز بی انگیزگی و بدبینی کارمندان نسب به ساختار خواهد شد. امید که نهاد آموزش دست از این بی عملی بردارد.

http://www.sharghdaily.ir/News/88518/«همیاری»‌های-انسانی-و-چند-نکته

نظرات 0 + ارسال نظر
برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد