پرسش: من شنیدهام که هواداران بهسازی، منتقدانی که میگویند برای پرداختن به آموزشهای دولتی باید به فقر پرداخت را مسخره میکنند. آنها میگویند نسلها طول خواهد کشید تا مردم را از فقر بیرون بیاوریم و بچهها چندین نسل وقت ندارند که منتظر مدرسههای خوب محلی باشند. شما چگونه به این موضوع پاسخ میدهید؟
پاسخ: فقر را نمیتوان به سرعت و به آسانی حل کرد. یک آغازگاه میتواند بالا بردن حداقل دستمزد باشد. خانواده والتون یعنی دارندگان والمارت، دارای بیش از 150 میلیارد دلار ثروت هستند. آنها بیش از یک میلیون کارگر دارند. پس از دولت فدرال، والتونها به تنهایی بزرگ ترین سرمایه گذاران در مدرسههای اجارهای در کشورند. آنها میگویند که میخواهند برای موفقیت به کودکان فقیر کمک کنند. اگر آنها بی درنگ حداقل دستمزد کارگران والمارت را به 20 دلار در ساعت افزایش دهند تاثیر بسیار بیشتری بر زندگی کودکان و خانوادهها خواهند گذاشت. بی گمان خانواده والتون میتوانند از پس این کار برآیند. این کار بر کاهش فقر و کمک به کودکان، بیشتر از باز کردن مدرسههای اجارهایِ بیشتر، کمک میکند. والتونها همچنین در ایالتهای مختلف در حال مبارزه با کاهش مالیات بر دارایی هستند. بجایش اگر آنها برای افزایش مالیات بر درآمد و مالیات بر داراییهای خود مبارزه میکردند پول بیشتری برای ارائه خدمات مورد نیاز کودکان وجود می داشت.
اگر بیل گیتس، در اجتماعهای فقیر، برای کودکان و خانواده ها، درمانگاههای پزشکی باز میکرد از میلیاردها دلاری که در مدرسههای اجارهای هزینه کرده است و آموزگاران را با نمرههای آزمون دانش آموزانشان ارزیابی میکند بسیار بهتر بود. اگر یک درصد نرخ مالیاتِ بالاتری بپردازند و حداقل دستمزد افزایش یابد، فقر بدون انتظار نسلها، کاهش خواهد یافت.
هواداران بهسازی در موقعیت خوبی نیستند تا هر گونه پیشنهادی برای کاهش فقر را به نیشخند بگیرند زیرا هر چیزی که به مدرسهها تحمیل کردهاند- اجارهایها، بُنهای آموزشی، آزمون گیریهای سرنوشتساز، ارزشیابی آموزگاران بر پایه آزمون، تصرفهای ایالتی و غیره- سراسر شکست خوردند. برخلاف وعدههای بی باکانهشان، نمرههای آزمونی را افزایش، شکافها موفقیت را کاهش، یا فقر را کاهش ندادند. هنگامی که بارها و بارها شکست بخورید باید به بررسی راهحلهای گوناگون تمایل پیدا کنید. این به اصطلاح بهگران (که من آنها را "اخلالگران" میخوانم) خودِ وضع موجود هستند. وضع موجودِ اخلال پیوسته، آزمونگیری و خصوصی سازی پیوسته، شکست خورده است. تنها چیزی که این رویکرد را در حرکت نگه میدارد پول فراوانی است که افرادی چون والتونها، چارلز کوک، بتسی دِواس، مایک بلومبرگ و لیست بلندبالای میلیاردرها، "غولهای دره سیلیکون" و مدیران صندوقهای سرمایه گذاری در آن میریزند. این میلیونها دلاری که دارند برای اخلال در مدرسههای دولتی و دلسرد کردن آموزگاران هزینه میکنند در داراییهای گستردهشان اصلا به چشم نمیآید اما اینها به بچهها و آموزگارانشان آسیب میزنند. زمان آن است که اندیشه تازهای در پیش بگیریم، و امیدوارم اگر آنها به راستی قصد کمک به کودکان و بهبود آموزش را دارند توانایی بررسی پیشینهی شکستهای پیوستهشان و یافتن راهی تازه را داشته باشند.
پرسش: و سرانجام، اگر شما وزیر آموزش بودید، دو کارِ نخستی که انجام میدادید چه بود؟
پاسخ: اگر من وزیر آموزش بودم (که به خاطر پیر بودنم هرگز نخواهم بود) نخست هر انتصاب سیاسی که بتسی دِواس کرده بود را لغو میکردم. سپس، همانگونه که چندین تن از نامزدهای دموکرات انجام دادند خواهان تامین بودجه کامل آموزش استثنایی و سه یا چهار برابر شدن بودجه مدرسههای عنوان اولی[6] میشدم. این افزایشها به تامین بودجه همه مدرسههایی که نیازمندترین دانش آموزان را نام نویسی میکنند کمک خواهد کرد. من خواهان کاهش فوری بدهی هر دانشجویی میشوم که کالجهای انتفاعی آنها را گول زده اند. من به دنبال افزایش چشمگیر یارانههای دانشجویی فدرال برای تحصیلات عالی میروم، تا درآمد، مانعی برای رفتن به دانشگاه نباشد. من 5 میلیارد دلار برای رقابت میان ایالتها پاداش میدهم تا پاداش کسانی را بدهم که بهترین و عملیترین برنامهها برای جداسازیی زدایی مدرسههای خود ارائه دهند (این یک نسخه وارون از "رقابت تا برتری" اوباما- دانکن است که در آن ایالتها با افزایش مدرسههای اجارهای و تاکید بر نمرههای آزمون، برنده پول میشدند.)
در مورد پشتیبانی فدرال از مدرسههای اجارهای (که با کمکهای دولتی تامین اعتبار اما خصوصی اداره میشوند) برنامه مدرسههای اجارهای فدرال را حذف میکنم؛ که اکنون 440 میلیون دلار سود باد آورده برای زنجیره شرکتهای بزرگ دارد. من به ایالتها اجازه میدادم که خود تصمیم بگیرند که آیا میخواهند مدرسههای اجارهای داشته باشند یا نه. ولی به تاکید از آنها میخواستم که نه تنها مدرسههای اجارهای انتفاعی بلکه سازمانهای مدیریت انتفاعی را ممنوع کنند. افزون بر این، با اصرار از رییس جمهور میخواستم که قاضیهای فدرالی را به کار بگمارد که به جدایی کلیسا و دولت احترام میگذارند.
[1] برای دیدن متن انگلیسی این گفت و گو به آدرس زیر بروید :
https://www.washingtonpost.com/education/2020/01/21/slaying-goliath-diane-ravitch-argues-new-book-that-public-education-advocates-have-beat-back-efforts-privatize-schools/
[2] Network for Public Education
[3] Critical thinking(تفکر انتقادی)
[4]Raj Chetty
[5] Merit Pay
[6] Title 1 schools
(مترجم : مدرسه ها با تراکم بالای دانش آموزان کم درآمد که بودجه های کمکی دریافت می کنند تا دانش آموزان را در رسیدن
به هدف های آموزشی یاری کنند.)