محمد رضا نیک نژاد،روزنامه آرمان،3/2/92
( بخش هایی از یاداشت در روزنامه حذف شده است)
با نزدیک شدن به خردادماه و روزهای گرم انتخابات،مردانی که سودای ریاست دارند و گمانی بر توان خویش برای به سامان نمودن اوضاع کشور،یکی پس از دیگری خودی نشان داده و هر دم از باغ فرادستان برای ورود به رقابت ریاست جمهوری، بری می رسد. از نام هایی که این روزها در رسانه ها و بر سر زبان ها شنیده می شود،حاجی بابایی وزیر آموزش و پرورش است که به گفته برخی از نزدیکانش به درخواست "جمعی از فرهنگیان" و" بنابر احساس تکلیف" گویا خود را برای نامزدی آماده می کند. ناگفته پیداست از روزهای نخستین تکیه ایشان بر تخت وزارت و کنش های رسانه ای و دگرگونی های پر سر و صدا،چنین حسی پدید آمد و شایعات آن نیز در هیچ کجا به گونه ای شفاف،تایید یا رد نشد و اکنون هم با اما و اگرهایی همراه است. اما کمترین سود ورود ایشان به گستره انتخابات وارسی پیامدهای نیک و بد دوران وزارتشان خواهد بود. در این یاداشت به یک نمونه از پر سر و صدا ترین کارهای دوران مدیریت حاجی بابایی پرداخته می شود و اگر نامزدی اش جدی تر گردد باید به کارنامه او جدی تر و ژرف تر پرداخته شود.
ایلنا: عضوی سابق کانون صنفی معلمان گفت: وزارت آموزش و پرورش یک سال است که حق بیمه طلایی فرهنگیان را پرداخت نکرده است.
مهدی
بهلولی در گفتوگو با خبرنگار ایلنا، با اعلام این مطلب گفت: بابت بیمه طلایی هر
فرهنگی و افراد تحت تکفل او ماهانه ۱۷هزارتومان به ازای هر نفر از فیش حقوقی
فرهنگیان کسر میشود که نصف این مبلغ را وزارت آموزش و پروش موظف است به حساب
فرهنگیان واریز کند، که این کار را نکرده است.
وی افزود: در آغاز اجرای بیمه طلایی فرهنگیان نهایت تا یکی، دو ماه بعد نصف این مبلغ به حساب فرهنگیان واریز میشد اما وزارت آموزش و پروش یک سال است که این کار را نکرده است از همین رو برخی از این فرهنگیان بر این باورند که آموزش و پروش دیگر نمیخواهد سهم خود را از بیمه طلایی فرهنگیان پرداخت کند.
این معلم ادامه داد: به طور مثال به تعداد اعضای خانواده ماهی سه تا ۱۷ هزار تومان از حقوق من کسر میشود درحالی که نصف این مبلغ را آموزش و پروش باید به حسابم واریز کند درحالی که یکسال است که این کار را نکرده است.
به گفته وی میزان پولی را که آموزش و پروش باید بابت حق بیمه طلایی فرهنگیان و افراد تحت تکفل آنها درمدت یکسال به حساب فرهنگیان واریز می کرد، رقم سنگینی است.
بهلولی در ادامه با اشاره به اینکه بیمه طلایی فرهنگیان تنها اقدام مثبت حاجی بابایی بود، افزود: با این وجود هر سال که پیش رفته است با توجه به تورم خدمات پزشکی از کیفیت آن کاسته شده است.
عضو سابق کانون صنفی معلمان یادآورشد: ۴ سال است که بیمه طلایی فرهنگیان ۵۰ هزار تومان برای خرید عینک در نظر گرفته است در حالی که با توجه به افزایش تورم ۵۰ هزار تومان نمیتواند جوابگو باشد.
بهلولی افزود: همچنین سقف خدمات دندانپزشکی در بیمه طلایی فرهنگیان ۲۰۰ هزار تومان است که این برای خدمات دندانپزشکی کارایی ندارد.
کارلوس روبرتو جمیل کیوری
برگردان : مهدی بهلولی
صفحه اندیشه روزنامه اعتماد،2/2/92
ریشه ی واژه ی حق به فعل لاتین dirigere به معنای "راهنمایی کردن و به چیزی سروسامان دادن" برمی گردد. این اصطلاح دیری است که درگستره ی حقوق،پذیرفته شده و معناهای گوناگونی یافته است. حق،یک قاعده است،قاعده به معنای " راهنمایی که کنش های فردی و اجتماعی را روشن می سازد". هنگامی که قاعده به قانون تبدیل می شود معنای حق،هم آگاهی از امتیازی ویژه را دربرخواهد گرفت و هم امکان دریافت پشتیبان را،البته چنانچه رعایت نشود. همچنین،واژه ی حق، با درون مایه های دیگری،افزون بر "دسترسی به حمایت در برابر تهدید" یا "بهره مندی از امتیازی بنیادین برای افراد یا گروه ها" پربار گردیده است.
ادامه مطلب ...
گزارش : مریم بابایی/ روزنامه اعتماد،1/2/92
این روزها اخبار مربوط به آموزش و پرورش با وجود اخبار و زمزمههای حضور حمید حاجیبابایی در انتخابات ریاستجمهوری رنگ و بوی دیگری گرفته است؛ از تعجیل آموزش و پرورش در صدور احکام افزایش حقوق معلمان در روزهای اول سال گرفته، تا پرکاری این روزهای آموزش و پرورش، سفرهای استانی وزیر، دیدار با مراجع قم، توجه خاص به اسکان نوروزی فرهنگیان در تعطیلات عید امسال همه و همه ناخودآگاه رنگ و بوی انتخاباتی گرفته است. هر چند حمیدرضا حاجیبابایی با شوخ طبعی همیشگی خود تاکید دارد هیچ ارتباطی بین برنامههای فشرده این روزهای آموزش و پرورش و دغدغههای معیشتی او برای فرهنگیان با انتخابات خردادماه ریاستجمهوری و اخبار مربوط به حضور او در انتخابات وجود ندارد.
وزیر آموزش و پرورش در پاسخ به سوال «اعتماد» مبنی بر اینکه آیا تعجیل در صدور احکام افزایش حقوق و معوقات معلمان برخلاف رویه سالهای گذشته، ارتباطی با انتخابات ریاستجمهوری و اخبار مربوط به حضور او در انتخابات دارد، میگوید: «چطور شد اگر کت و شلوار برای یک معلم باشد میگویند از کجا آورده اما اگر برای فرد دیگری باشد میگویند حق او است.» حاجیبابایی تاکید دارد: «25 درصد افزایش حقوق فقط مربوط به معلمان نبوده و مربوط به همه است. به همین دلیل افزایش حقوق معلمان موضوع عجیب غریبی نیست، که بخواهیم آن را به انتخابات و موضوع دیگری مربوط بدانیم.» او در پاسخ به این سوال که چرا آموزش و پرورش امسال در صدور احکام افزایش حقوق معلمان در مقایسه با سالهای گذشته شتاب و عجله غیرمعمولی را نشان داد، میگوید: «اینکه ما با عجله احکام را صادر کردیم به این دلیل بوده که قانون بوده است.» حاجیبابایی از عملکرد دوران وزارتش دفاع میکند و ادامه میدهد: «این نخستین سالی نیست که ما 17 روز عید را کار میکنیم. ما کل تعطیلات 4 سال اخیر را کار میکردیم. 27 اسفند ماه احکام و مصوبات افزایش حقوق را به ما دادند و ما هم اجرا کردیم. هیچ ربطی هم به موضوع انتخابات ندارد.» وزیر آموزش و پرورش همچنین در پاسخ به سوال خبرنگاران مبنی بر اعلام رسمی حضورش در یازدهمین دوره انتخابات ریاستجمهوری با بیان اینکه «چقدر عجله دارید» گفت: «اگر لازم شد این را هم اعلام میکنیم.» این در حالی است که سازمان دانشآموزی آموزش و پرورش از مدتها قبل برنامهها و فعالیتهای خود برای انتخابات ریاستجمهوری با برنامههایی مانند روزنامه دیواری ویژه انتخابات، وبلاگنویسی، پیامک و... را شروع کرده است.
اما آنچه ارتباط رنگ و بوی انتخاباتی به عملکرد آموزش و پرورش در این زمینه داده، رویه جدیدی است که امسال برای صدور احکام افزایش حقوق از سوی این وزارتخانه دنبال شد. فرهنگیان بر اساس تجربهیی که از سالهای قبل دارند، میگویند احکام مربوط به افزایش حقوق آنها معمولا در ماههای چهارم و پنجم سال صادر میشده است. اما آموزش و پرورش امسال در همان روزهای آغازین سال دو حکم افزایش حقوق برای معلمان صادر کرد. محمدتقی سبزواری معلم آموزش و پرورش در این زمینه به «اعتماد» میگوید: «در سال جاری و در نخستین روز کاری مدارس، احکام حقوقی بر مبنای افزایش 20 درصدی صادر و تحویل معلمان شد. پس از آن هیات دولت تصویب کرد افزایش حقوق بر مبنای 25 درصد خواهد بود. مصوبه هیات وزیران به سرعت تبدیل به بخشنامه شد و نرم افزار مربوطه آماده و به وزارتخانهها، سازمانها و نواحی ابلاغ شد.» او ادامه میدهد: «در پایان هفته هم، معاونان ادارات تا اذان صبح به امضای احکام پرداختند و نیروهای خدماتی سعی کردند تا ساعت 7 صبح احکام حقوقی را به دست معلمان برسانند. سرعت عمل آموزش و پرورش در انجام کار بیسابقه بود، سرعت عملی که بوی انتخابات میداد.»
مهدی بهلولی، کارشناس آموزشی و آموزگار نیز صدور دو حکم به فاصله 48 ساعت در زمینه افزایش حقوق معلمان را متفاوت با روند سالهای گذشته میداند.
با این وجود آنچه روندی که قاعدتا باید معمول باشد را از نظر معلمان غیرمعمول جلوه داده است و ذهن فرهنگیان را نسبت به تعجیل آموزش و پرورش مشغول کرده، تاخیر سالهای گذشته آموزش و پرورش در صدور احکام افزایش حقوق تا حدود نیمه سال بوده است.
بهلولی در این زمینه به «اعتماد» میگوید: «سال گذشته و قبل از انتخابات مجلس قرار شد رقمی حدود 120 هزار تومان به عنوان حق بدی آب و هوا به فرهنگیان شهرستانها بدهند و این حکم برای معلمان شهرستانی صادر شد. اما بعد از تاخیر در صدور احکام جدید افزایش حقوق آموزش و پرورش، این دسته از معلمان تنها سه درصد افزایش حقوق را به دلیل حذف حق بدی آب و هوا در ماههای بعد شاهد بودند.» از همینرو در حال حاضر خواسته فرهنگیان تثبیت و استمرار عملکرد امسال آموزش و پرورش در صدور احکام افزایش حقوق برای سالهای آینده و در زمانهایی است که انتخاباتی پیش رو نیست.
http://etemadnewspaper.ir/Released/92-02-01/93.htm#235840
ادامه مطلب ...
مهدی بهلولی،روزنامه آرمان،31/1/92
در هفته ی گذشته و در نشست خبری چند روز پیش
از مراسم رونمایی از سند برنامه ملی درسی،بهرام محمدیان ریئس سازمان پژوهش و
برنامهریزی آموزشی درباره ی آموزش زبان انگلیسی گفت : "عمده موفقیت کلاسهای
آموزشگاههای زبان،مداومت در آموزش و برگزاری کلاسها در ۳ روز پشت سر هم و
علاقهمندی دانشآموزان است؛ بر همین اساس در نظر داریم ساعات آموزشی زبان را در ۳
سال متوسطه اول تجمیع کنیم حتی اگر
در سه ساله دوم، زبان خارجی نداشته باشیم،یعنی یکی از برنامههای ما در سالهای
آینده تجمیع ساعات زبان انگلیسی است. بنابراین دانشآموزان بهجای اینکه هفتهای
دو ساعت آموزش زبان ببینند، از همان سال اول متوسطه هفتهای شش ساعت آموزش خواهند
دید و پس از آموزش کامل این درس در دوره متوسطه اول،در سالهای آینده زبان انگلیسی
از فهرست دروس دوره متوسطه دوم حذف شود. بعد از پایان دوره متوسطه اول،آموزش زبان
در دوره متوسطه دوم به بخش خصوصی واگذار خواهد شد. به این معنا که دانشآموزان در
صورت علاقهمندی میتوانند آموزش زبان انگلیسی را در آموزشگاهها ادامه دهند." گرچه
روز پس از انتشار این سخنان،وزارت آموزش و پرورش در واکنش به این خبر در تکذیبیه ای
رسمی اعلام نمود : " تاکنون در این وزارتخانه تصمیمی مبنی بر حذف زبان انگلیسی از
دبیرستان اتخاذ نشده است." اما از دید این نگارنده،مسآله از اهمیت بسزایی
برخوردار،و بهتر است از زاویه های گوناگون بررسی شود. من در این نوشتار کوتاه به سه
نکته می پردازم:
1. شاید یکی از مهم ترین نقدهای وارد به این سخنان،ناهمسازی با پیش نویس های خود سند برنامه درسی ملی باشد که در تارنمای این سند منتشر گردیده است. در دو پیش نویس ماه های پایانی سال های 87 و 89 درباب آموزش زبان خارجی چنین آمده است :" دانستن زبان خارجی یکی از دو محور اصلی سواد در هزاره ی سوم است. آموزش زبان خارجی،علاوه بر کارکرد ارتباط بین فردی و بین فرهنگی،در توسعه اقتصادی مانند صنعت گردشگری،تجارت،فن آوری،توسعه علم،و هوشیاری سیاسی موثر می باشد... از آنجا که یادگیری زبان دوم به دلیل یکسویه شدن مغز که حدود 10 تا 12 سالگی رخ می دهد توآم با مشکلاتی خواهد شد به همین دلیل جا دارد تا حد امکان سن و دوره ی تحصیلی آموزش زبان را پایین آورد. آموزش زبان خارجی می تواند در بخش دروس اختیاری از مرحله ی دوم دوره ی ابتدایی آغاز شود. تعیین ساعات آموزش زبان خارجی در سطح دوم [دبستان] بر عهده ی سازمان آموزش و پرورش استان هاست.
ادامه مطلب ...
محمدرضا نیک نژاد،روزنامه اعتماد،31/1/92
روزهای گذشته در
برخی از رسانه ها و از زبان بالاترین مقام پژوهشی آموزش و پرورش خبری منتشر شد که
در بر دارنده دگرگونی در شیوه ها و درونمایه های درسی آموزش زبان انگلیسی بود.
بهرام محمدیان معاون پژوهشی وزیر آموزشوپرورش در گفتگویی از حذف درس زبان انگلیسی
از دوره متوسطه دوم- دبیرستان کنونی- و سپردن آموزش آن به آموزشگاه های آزاد- آن
هم بنا به خواست خانواده ها و دانش آموزان- خبر داده بود. گرچه این خبر به شتاب از
سوی آموزش و پرورش تکذیب شد اما،هم به سبب جایگاه گوینده خبر و هم از متن تکذیبیه-
که کوتاه،ناروشن و کلی بود- می توان دریافت که سخنان معاون وزیر آنچنان هم "نظر
شخصی" نبوده و چه بسا باز هم قرار باشد که در آغاز سال آموزشی غافلگیر و شگفت زده
شویم! خبر چه درست و چه نادرست،بی گمان دست اندرکاران در ناکارآمدی آموزش زبان هم
داستانند.
آنچه که آشکارا در آموزش زبان– چه عربی و چه انگلیسی - آزار دهنده و دردسرآور است،ناروشن بودن هدف های آموزشی است. زیرا پرسش هایی مانند:چرا باید دانش آموزان عربی یا انگلیسی بخوانند؟ آیا هدف از گنجاندن این درس ها در برنامه درسی روخوانی متن ها و کتاب های انگلیسی یا عربی است،یا توانا ساختن نو آموزان در گفتگو با انگلیسی زبانان و عرب ها؟ آیا هدف از آموزش این درس ها،آشنایی با ساختار دستوری و زبان شناسانه آنهاست؟ به هر روی تا هدف روشن نگردد،برگزیدن راه و روش برای آغاز و پیگیری فرایند آموزش زبان،آب در هاون کوفتن بوده و پیامدش آن چیزی است که اکنون در آموزش و یادگیری زبان در سامانه آموزشی دیده می شود. این سرگردانی و بی هدفی،دستمایه ای برای آموزشی آشفته و سلیقه ای و بهانه ای برای بی انگیزگی و شانه خالی کردن آموزگاران و نوآموزان از فرایند آموزش این زبان ها و البته فشار بر تن و روان آنها برای کاری بی فرجام و ناخواسته شده است. البته این فشار و روگردانی در درس عربی نمایان تر از انگلیسی است.
ادامه مطلب ...
رییس سازمان پژوهش و برنامهریزی آموزشوپرورش، جزییات تغییر آموزش زبان انگلیسی را تشریح کرد
گزارش،روزنامه بهار،۲۸/۱/۹۲
معاون پژوهشی وزیر آموزشوپرورش گفت: «یکی از برنامههای ما در سالهای آینده تجمیع ساعات زبان انگلیسی است. بنابراین دانشآموزان بهجای اینکه هفتهای دو ساعت آموزش زبان ببینند، از همان سال اول متوسطه هفتهای شش ساعت آموزش خواهند دید و پس از آموزش کامل این درس در دوره متوسطه اول، در سالهای آینده زبان انگلیسی از فهرست دروس دوره متوسطه دوم حذف شود.»
محیالدین بهرام محمدیان ادامه داد: «بعد از پایان دوره متوسطه اول، آموزش زبان در دوره متوسطه دوم به بخش خصوصی واگذار خواهد شد. به این معنا که دانشآموزان در صورت علاقهمندی میتوانند آموزش زبان انگلیسی را در آموزشگاهها ادامه دهند.» رییس سازمان پژوهش و برنامهریزی آموزشی وزارت آموزشوپرورش که در نشست خبری رونمایی از برنامه درسی ملی صحبت میکرد از تغییر در روشهای تدریس و تالیف محتوای جدید برای زبان انگلیسی اول متوسطه اول (اول راهنمایی) در سال تحصیلی جدیدهم خبر داد و گفت: «امسال زبان انگلیسی متفاوت است و رسانههای جانبی آموزش هم برای آن در نظر گرفته میشود.»
محمد رضا نیک نژاد،صفحه تاریخ روزنامه اعتماد،27/1/92
مدرسه همواره در بردارنده حسی نوستالژیک و آکنده از خاطرات تلخ و
شیرین است. زندگی شهروندان هنگامی معنی می یابد که در برهم کنش با دیگر شهروندان
باشد. این حس،گاهی شادی زا و زمانی دردآور و آزار دهنده است. دانش آموز خو کرده به
حق- مداری، وادار به همزیستی تکلیف- مدار شده و در می یابد که گاهی باید برای رعایت
حقوقِ دیگران از حقِ به رسمیت شناخته شدی خویش در خانواده گذشته تا سنگ زندگی
اجتماعی روی سنگ زیست فردی بند شود. برهم کنش های اجتماعیِ دورانِ کودکی،زیربنای
رفتارهای اجتماعی در جامعه های بزرگتری مانند روستا،شهر،کشور و جهان خواهد بود.
مدرسه،بعنوان دومین خاته کودک،جایی برای یادگیری و تمرین زندگی اجتماعی،همیاری برای
رسیدن به هدف های کلان جامعه،مدارا با دیگران در اوج تفاوت در اندیشه و فرهنگ و ...
می باشد.
از این روست که "جان دیویی" فیلسوف آمریکایی،مدرسه و دانش آموز را کانون پرورش شهروندان آینده قرار می دهد. او بر این باور است که مدرسه مکانی برای انباشت دانسته ها و بَر کردن موضوع های گنجانده شده در کتاب های درسی نیست. این آموزگار پراگماتیسم با پیش کشیدن انگاره "مدرسه- جامعه" مدرسه را مدلی کوچک و کنترل شده از جامعه واقعی می داند و همه برنامه ریزی های کلان آموزشی را حرکت به سوی جامعه پذیری کودک و پیوند آموخته های او با جامعه می پندارد. دیویی می گوید،دانش آموز باید در شرایط یک جامعه کامل،زنده و پویا یعنی مدرسه به تجربه زندگی واقعی بپردازند. او تجربه یادگیری را بر دو واژه کلیدی در اندیشه های آموزشی اش، یعنی "طرح مسئله"و"عادت" استوار می کند.
ادامه مطلب ...
مهدی بهلولی،روزنامه اعتماد،۲۷/۱/۹۲
- چند روز پیش داشتم رویدادهای سال 91 آموزش و
پرورش را بازنگری میکردم که به خبر خواندنی زیر برخوردم: «در بیست و نهمین اجلاس
روسای آموزش و پرورش سراسر کشور، روسای 750 منطقه آموزش و
پرورش، حضور داشتند که تعداد مدیران زن در بین این مدیران بسیار انگشت شمار بود.
فرشته حشمتیان، رییس سازمان مدارس غیردولتی، مشارکتهای مردمی و خانواده، در این
همایش به تعداد اندک مدیران زن در آموزش و پرورش اشاره کرد و اظهار داشت: عدد زنان
در مقابل مردان قابل تامل است. وی از آن دسته مدیران کل که به زنان اعتماد کرده
بودند و آنها را به عنوان رییس منطقه آموزش و پرورش انتخاب کرده بودند، تشکر کرد و
در مقابل از مدیران کل خواست تا به زنان اعتماد بیشتری داشته باشند و آنها را به
عنوان مدیر منطقه برگزینند تا در اجلاس آینده تعداد زنان بیشتر از این تعداد باشد.»
(خبرگزاری فارس)
2- در سال 89، اداره کل امور زنان وزارت آموزش و پرورش از
چارت نوین آموزش و پرورش، حذف شد. نهادی که به گفته زهرا شجاعی، رییس مرکز امور
مشارکت زنان در دوران اصلاحات: «کاهش بیسوادی در میان دختران، افزایش سطح پوشش
تحصیلی دختران در سن آموزش، توسعه مراکز آموزش فنی حرفهیی و ایجاد و توسعه مراکز
شبانهروزی دختران دانشآموز در روستاهای محروم از جمله برنامههای این دفتر بود که
در افزایش تعداد دانشآموزان دختر در مقاطع تحصیلات متوسطه و به دنبال آن افزایش
ورود دختران به دانشگاهها تاثیرگذار بود.»
محمدرضا نیک نژاد، روزنامه بهار،۲۷/۲/۹۱
|