فرهنگیان،قربانی سیاست های نادرست!

محمدرضا نیک نژاد،روزنامه همدلی،6 اردیبهشت ماه 94

چند ماه پیش خبری در رسانه های مجازی درز کرد که موجی بزرگ در آموزش و پرورش پدید آورد. خبر این بود که از فروردین 92 دولت ضریب فوق العاده شغل کارمندان خویش را بنا بر مدرک تحصیلی از 800 به 1500 – 1800 و 2000 رسانده است. خبر هنگامی فضای آموزشی را آشفته ساخت که فرهنگیان پی بردند که این افزایش شامل آنها نشده است. سیل گسترده فرهنگیان برای نوشتن شکایت به سوی دیوان عدالت اداری به راه افتاد و در چند هفته آنچنان شکایت ها زیاد شد که رییس دیوان عدالت اداری پس از درخواست از فرهنگیان برای نیاوردن شکایت ها به این سازمان،حق را به فرهنگیان داد و به آموزش و پرورش یادآور شد که عدم افزایش فوق العاده شغل برای فرهنگیان غیر قانونی بوده است. آموزش و پرورش نیز پس از این شرایط در حکم حقوقی سال 94 ضریب را به 1300! رساند و کمی آرامش را به فرهنگیان باز گرداند. اگر چه هنوز مشخص نیست که چرا این ضریب که می بایست بنا به مدرک تحصیلی گوناگون باشد، برای همه یکسان گردیده است!؟

اما این روزها خبری دیگر مَثَل آشنای "هر دم از این باغ بری می رسد" را به یاد می آورد. داستان از این قرار است که نامه ای در شبکه های اجتماعی منتشر شده است که در آن فاش گردیده که مقرری ماه اول تنها از کارمندان آموزش و پرورش کاسته می شود. هر سال که دولت بنا به تورم دستمزد کارمندان خویش را افزایش می دهد. مقرری ماه اول یعنی کسرِ افزایش ماه اول از حقوق کارمند و واریز آن به حساب صندوق بازنشستگی کشور!. اما با این که نامه ی منتشر شده که پایش امضای مدیر کل امور اداری و تشکیلات را دارد، بر غیر قانونی بودن کسر مقرری ماه اول تاکید می کند، آموزش و پرورش امسال نیز این مبلغ را از فرهنگیان کم کرده است!

اما در پی این دو نامه و این دو رویداد، دو پرسش در ذهن شکل می گیرد. نخست آن که چرا هرگاه حقوقی افزوده می شود، این افزایش فرهنگیان را در بر نمی گیرد!؟ و چرا هرگاه قرار است از دستمزده ها کاسته شود، فرهنگیان در اولویت قرار دارند!؟ گرچه پیش از این هم فرهنگیان از تبعیض هایی که میان آنها و دیگر کارمندان دولت رواداشته می شود،دلخور و دل چرکین اند، برای نمونه به جز این دو تبعیض اشاره شده، پرداخت نشدن حق آمد و شد، پرداخت هزینه خوراک، پرداخت هزینه مسکن، بن های خرید نیازهایی مانند پوشاک، مواد خوراکی، بهره گیری از مکان های ورزشی مانند استخر و .... را نیز می توان نام برد که بیشتر سازمان های دولتی از آنها بهره می برند و فرهنگیان از آنها بی بهره اند! این دوگانگی در پرداخت و مزایا، افزون بر این که گسترده ترین کارمندان کشور را زیر فشارهای اقتصادی قرار داه است، حس تبعیض و بی اعتمادی تاریخی ای را در آنها پدید آورده است - که گویا کاردبدستان نه تنها کاری برای از میان برداشتن آن نمی کنند،بلکه با سخنان و رفتارهای خویش بر آن دامن نیز می زنند. برای نمونه پس از چندین ماه اعتراض فراگیر فرهنگیان که از نامه به رییس جمهور،تهیه طومار،دیدار با نمایندگان  مجلس و فرادستان آموزشی آغاز و با اعتراض جلو مجلس در تهران و اداره های کل آموزش و پرورش در استان ها و شهرهای گوناگون ادامه دارد، هنوز هیچ کاربدستی نه در عمل و نه در زبان نتوانسته است آرامش را به فرهنگیان باز گرداند. شوربختانه کاربدستان سامانه آموزشی با عَلم کردن لایحه رتبه بندی در رسانه ها چنین القا می کنند که اعتراض ها برای اجرای این لایحه یوده و یا شاید بر این گمانند که دشواری های اقتصادی فرهنگیان با اجرای رتبه بندی پایان خواهد یافت! در حالی که این لایحه چنین پتانسیلی را ندارد. فرادستان آموزش به جای سکوت در برابر این اعتراض ها و چشم بستن به خواسته های واقعی فرهنگیان گوش جان به دردهای کهنه آنها بسپارند و در رفتار و زبان خویش در پی حل واقعی دشواری ها روند و دل استوار باشند که گام هایشان اگر واقعی باشد، هر چقدر هم که کوچک برداشته شود می تواند فرهنگیان را با آنها همراه نماید. اما آیا چنین می شود!؟      

  

نظرات 0 + ارسال نظر
برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد